1

آقای محسن چاووشی! از صندوق ذخیره فرهنگیان هم بخوان! 

سینماروزان/حامد مظفری: آقای محسن چاووشی! چه خوب که توانستی با تهدید به مهاجرت و در کوتاهترین زمان ممکن مجوز آلبوم «ابراهیم» را بگیری.

آقای چاووشی! دمت گرم که با قطعه «ای ماه مهر» ادای دین کردی به کودکان فقیر سرزمینت!

بازدمت گرمتر که در ترانه «در آستانه پیری» از «دوندگی» بی حاصل «جماعت» مینالی!

دست مریزاد که در قطعه «همراه خاک اره»، «سربار بودن» در عسلی به نام «نفت» را جار میزنی!

بارک الله که ملت را دعوت میکنی به آن که «جهان فاسد مردم را» دور ریخته و به «عطر نافه خود» خو کنند!

اما میدانی جای چه چیز در ترانه هایت خالیست؟

جای فریادهای مالباختگان موسسات مالی-اعتباری!

جای مردمی که کرور کرور پولشان در ارگانهایی تلف میشود که روسایشان، دفاع مقدس را مجالی کرده‌اند برای کاسبی خودیها!

جای هزاران فرهنگی که چشم امیدشان به صندوق دخیره ای بود که هیچ کس نفهمید چگونه وامهای کلان را در اختیار چشم‌چرانانی قرار دارد که نه اسمشان فرهنگی بود و نه رسمشان!

آقای محسن چاووشی که از آقازاده سیاستمدار اصلاح‌طلب تا برادرزاده سیاستمدار اصولگرا و از تهیه‌کننده درگیر در پرونده صندوق تا سازمان ارزشی حمایتت کرده‌اند تا بدون برگزاری حتی یک اجرای زنده، مدام آلبوم بدهی، بد نیست زکات مالت را قطعه‌ای کنی درباره یکی از انبوه مسأله مبتلابه پیرامونی بلکه ژست مردمخواهی‌ات باورپذیرتر شود!!

شاید هم همکاری پیشین با امثال تهیه کننده درگیر در ماجرای صندوق در سریالی خانگی، جسارت انتقاد از اینان را ازتان گرفته که در آن صورت خواندن از لگد به شیر صبور(!) نیز دردی از ملت زمینگیر از صبر(!) دوا نخواهد کرد و فقط به حدیث نفسی دردناک خواهد ماند از حنجره ای متصل!!