1

آيا تابوشكني‌هاي فيلم مجيدي، “رستاخيز” را از توقيف درخواهد آورد؟/ استانداردهاي دوگانه بالاخره پرچيده مي‌شود يا نه؟!!

سینماژورنال: نمايش “رستاخيز” در اولين روز اكران عمومي اش متوقف شد و به اين ترتيب نخستين فيلم ديني( تاريخي مذهبي )،محصول فكري كارگرداني كه جانباز و برادر دو شهيد است و از دل خود نظام برخاسته و امين و چشم و چراغ و سوپر خودي تلقي مي شود هم رنگ توقيف  به خود ديد و به محاق رفت.

معدودي موتور سوار جلوي يك سينماي نه چندان مهم تجمعي كردند( با اينكه مي توانستند جلوي سينماي سرگروهش يعني سينما آزادي بروند و يا جلوي حوزه هنري پخش كننده ي فيلم تجمع كنند) و همین تجمع بود که مشکل ساز شد.
مديرعامل يكي از شركتهاي مهم پخش فيلم كه دست بر قضا مدير و مالك اين سينما نيز هست همان شب از پراكنده شدن اين موتور سواران بعد از در جريان قرار گرفتن كلانتري محل صحبت كرد و از خواسته هاي آنان خبر داد و چند رسانه مطالبي كوتاه در اين رابطه نوشتند و ساعاتي بعد، فيلم به توسط وزارت ارشاد پايين كشيده شد.
نه خانه سینما واکنش نشان داد نه کانون کارگردانان و نه متحدان کارگردان
در جریان این توقیف متاسفانه واكنش مهمي از سوي خانه سينما، كانون كارگردانان و متحدان و دوستان استراژيك درويش ديده نشد و شوراي صنفي هم در اعتراض، تنها به نصب پرچم سفيد( كه زماني نشانه تسليم به شمار مي رفت) بر روي بنر ها و پوسترهاي فيلم در سينماها، بسنده كرد و سالن هاي فيلم و سانس هاي مربوطه بين دو فيلم كمدي روي پرده تقسيم  و تسهيم شد كه پايان ماجرا لابد “هپي اند” باشد اما اين آغاز داستان است.
دلیل توقیف سیاسی بود یا مذهبی؟
از همان وقت زمزمه ها در محافل خصوصي و عمومي و جرايد و سايتها بالا گرفت كه  توقيف فيلم چنان دفعتاً ، بي سرو صدا و حاشيه هاي دامنه دار بود كه حتماً باید آن را  اقدامي سياسي دانست و دلیل اصلی توقیف به خود فيلم ارتباطي ندارد.
مسلماً در برابر اين عده ، گروهي نيز به مخالفت برخاستند كه خير اين اقدام سياسي نيست و انتظارش را داشتند؛ جالب آنكه هر دو گروه يك استدلال واحد دارند و آن هم اين نكته است كه مگر مي شود چنين استاندارد دوگانه اي را در يك بازه ي زماني كوتاه داشت؟!
اول. آنهایی که می گویند توقیف سیاسی نیست
 اول از آنهايي شروع مي كنيم كه مي گويند اين اقدام سياسي نيست چون  تا اين حد واضح و آشكار استاندارد دو گانه نمي شود اعمال كرد.
اين دسته معتقدند وقتي صحنه هاي مرتبط با حضور فيزيكي حضرت ابوالفضل (ع) در مجموعه “مختارنامه” با توجه به نزديكي بلافصل تلويزيون با راس هرم حاكميت و نظام و مبسوط اليد بودن آن در قياس با سازمان سينمايي ارشاد ، بخاطر احترام به نظر چند تن از مراجع حذف مي شود، سرسختي سازنده “رستاخيز” مبني بر اينكه او در ساخت فيلم به نظر مرجع تقليد خويش عمل كرده است ، سازو كار مناسبي براي داشتن مجوز  به مفهوم اخص آن( و نه برگه پروانه نمايش كه نهاد صادر كننده آن سريع مي تواند باطلش كند) نبوده و پايين آمدن فيلم از پرده نمايش امري قابل انتظار بود چون استاندارد دوگانه نمي توان داشت.
دوم. آنهایی که توقیف را سیاسی می دانند
اما از ديگر سو ، عده دیگری معتقدند كه برخورد با “رستاخيز” سياسي است و عجيب  آنكه آنها هم مدعايشان را بر اين برهان بنا كرده اند كه نمي توان استاندارد دوگانه به اين وضوح داشت.
اين عده مي گويند چرا فيلم “محمد (ص)” مي تواند به اين گستردگي و تبليغات به نمايش در آيد و “رستاخيز” نمي تواند؟
از ديد اين عده آن علتي كه مانع از به روي پرده رفتن “رستاخيز” شده مي تواند فيلم مجيدي را هم به محاق ببرد  و چه بسا در اينجا اين علت پر رنگ تر هم رخ بنمايد.
از ديد اين عده در فيلم مجيدي براي اولين بار زنان اهل بيت نيز چهره شان مكشوف است و اندامشان ديده مي شود و حريم شخصي آنان چون زمان زايمانشان نيز به تصوير در آمده است.
از ديد اين عده ، بين مادر گرامي پيامبر(ص) با دختر ، همسر و نوه ايشان هيچ تفاوتي نيست ، اينكه مادر ايشان را چون قبل از پيامبر شدنشان است بشود نشان داد از يك اشتباه در برداشت ناشي مي شود كه در سرتاسر اين فيلم خود را مي نماياند.
اين عده  مي گويند در اعتقاد مسلمانان و بخصوص شيعيان، پيامبري يك مورد اكتسابي مثل مدرك علمي نيست كه بشود به دو دوره قبل و بعد آن را تقسيم كرد، مثلاً فردي را تا قبل از اخذ مدرك دكتر ندانيم و بعد از آن دكتر ، مهندس يا هر عنوان ديگر خطاب كنيم.
حقيقت وجودي محمدي تقويم و تاريخ بردار نيست ، ازلي  است و ابدي، به عبارت ساده تر  آن تقدسي كه براي پيامبر(ص) و اهل بيتش قائليم مربوط به اين نور ازلي ابدي يا اين حقيقت وجودي است نه سن و سال و قبل و بعد پيامبر شدن.
مینا ساداتی در نمایی از "محمد(ص)" در نقش آمنه مادر پیامبر(ص)
مینا ساداتی در نمایی از “محمد(ص)” در نقش آمنه مادر پیامبر(ص)
پيامبر ، پيامبر بود قبل از اينكه به دنيا بيايد ، از اين رو گمان اينكه اندام و طرحي از شمايلشان را هر چند كلي و ناواضح تا قبل چهل سالگي شان مي توان ديد و صدا و لحن صحبتشان را شنيد و صورت و اندام كامل عمو و پدربزرگ و مادرشان را به تماشا نشست و بلافاصله بعد ابلاغ رسالتشان در چهل سالگي همه چيز حالت تقدس به خود بگيرد كه نتوان چهره نوه و نتيجه هايشان را هم ديد، استانداردي دوگانه است كه حداقل با اعتقادات كلامي شيعيان موافق نيست.
اين دسته مي گويند چطور “رستاخيز” كه به صداي حضرت زينب(س) بسنده مي كند بايد توقيف شود ولي چهره و اندام مادري كه پيامبر را در بطن پاك خويش پرورانده و به دنيا آورده را مي توان نشان داد؟ مگر اینکه خارج از اعتقاد شيعه به موحد  و يا حنيف بودن اين بانوي گرامي معتقد نباشيم و تقدس و عصمت پيامبر(ص) را به يك قبل و بعد تقويمي تقسيم كنيم و از حقيقت وجودي پيامبر كه زمان بردار نيست غافل شويم.
اين عده مي گويند چطور فيلم محمد (ص) مي تواند در جهان اسلام براي نخستين بار بدن و اندام پيامبر را در كودكي و نوجواني نشان دهد و حتي اعتراض الازهر را برانگيزاند اما در ايران به طور گسترده به نمايش در بيايد اما “رستاخيز” نمي تواند؟!!
اين عده معتقدند چطور چهره نتيجه هاي پيامبر (حضرات علي اكبر و قاسم بن الحسن عليهما السلام) را در حين رزم و دلاوري و رجز خواندن و به دل لشگر يزيد زدن و شهادت نمي توان نشان داد اما چهره  مكشوف و اندام مادر پيامبر و مادر حضرت علي(ع) را مي توان به  نمايش در آورد.
حق با کدام گروه است؟
هردو دسته منطبق بر فرضیه عدم اعمال استاندارد دوگانه ادله خود را ارائه مي دهند و هر دو نیز محق هستند اما نتیجه نهایی کار به نفع کدام دسته رقم خواهد خورد؟
اگر “محمد(ص)” بی دردسرهایی که بر سر اکران “رستاخیز” پیش آمد اکران شود آن گاه دورنماي اين بحث به نفع گروه دوم به نتيجه مي رسد بخصوص که شنیده شده بناست مدتی بعد از اکران “محمد(ص)” فیلم احمدرضا درویش نیز بدون اصلاحات در ماه محرم روی پرده برود. چرا كه در صورت اعمال اصلاحات بيشتر ، اين بار مورد
بحث چرايي اين استاندارد دوگانه خواهد بود و نه بود يا نبود آن.