ابراز تأسف ناصر تقوایی از نساختن فیلم زندگی یک نقاش+عکس
سینماژورنال: اختتامیه نمایشگاه “در جست و جوی گمشده” آثار فریده لاشایی نقاش ایرانی همزمان با سومین سالروز درگذشت این هنرمند با حضور مسوولان و هنرمندان پنجشنبه ششم اسفندماه در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.
به گزارش سینماژورنال از جمله حاضران در اختتامیه این نمایشگاه ناصر تقوایی کارگردان سینما و از دوستان فریده لاشایی بود.
فرصت واقعی و اصلی را برای ساخت مستندش از دست دادم
تقوایی در این مراسم گفت: متاسفم که چیزی را که فریده لاشایی دوست داشت نتوانستم انجام بدهم. او دوست داشت از زندگی و کارش یک فیلم بسازم اما نتوانستم این کار را به موقع انجام بدهم و وقتی آماده شدم که فریده لاشایی دیگر در بین ما نبود و فرصت واقعی و اصلی را از دست دادم. شاید یک روز بتوانم با کمک خاطرات و آثاری که از او مانده این کار را انجام بدهم. فرصت اصلی را از دست دادهام، اما فکر میکنم آنقدر گستردگی فکر داشت که هیچ وقت برای معرفی او دیر نیست.
تقوایی افزود: خیلی از آدمها در جامعه ما هستند که تشعشع و دامنه نفوذ افکارشان بعد از خودشان هم دوام میآورد. یعنی فقط در آثارشان نیست. از خود زندگیشان نشأت میگیرد. بعید میدانم کسی این ویژگی را نداشته باشد و بتواند با کارش در جامعه طرفداران زیادی پیدا کند. در مورد فریده لاشایی اگر بخواهیم صحبت کنیم، درباره یک آدم چندوجهی باید حرف بزنیم. زن و مرد نه، بلکه به طور کلی انسان مد نظرم است. فریده یک انسان چندوجهی بود که در همه زمینهها خیلی خوب کار میکرد. تجربه تئاتر داشت، خیلی خوب مینوشت و در کار خودش نقاشی هم همینطور. هر جا اثر انگشتی از فریده میبینیم با یک کار خوب همراه است. شاید این شکوفایی منحصر به فریده یا یکی دو نفر نباشد.
آیا وقت آن نرسیده که همه زنهای ما زبان باز کنند و به سخن دربیایند؟
تقوایی با اشاره به نقش زنان در فرهنگ و هنر گفت: آیا وقت آن نرسیده که همه زنهای ما زبان باز کنند و به سخن دربیایند؟ من فکر میکنم مردان ما به اندازه کافی نوشتند و حرف زدند و فکرشان را نمایش دادهاند، ولی هنوز این فرصت به دست زنهای ما نیفتاده است. معدود هستند و همانها هم جای خیلی بالایی درقلب ما ایرانیها دارند. مثل فریده لاشایی، فروغ فرخزاد و سیمین دانشور. اینها جزو چهرههای محو ناشدنی از خاطر ما هستند؛ به دلیل نوع کار، فراخی اندیشه و جهانبینی وسیعی که داشتند. زنهای ما با تمام دشواریها و با وجودی که تعدادشان در کار هنر کمتر از مردان است، جای مهمتری را اشغال کردهاند. افکارشان فقط برای خودشان است و از جایی برداشت نشده است. یک نیروی خالصی در آنها میجوشد. در دوره و زمانهای که من متولد شدم دنیا را اینطوری دیدم.
افکار زنانه در راه است
او افزود: آیا سکوت چند قرنهی خانمها وقتی شکسته شود حاصلش این خواهد شد؟ فکر میکنم اگر این را ملاک بگیریم که چند سالی است فرصتی برای خانمها برای ابراز عقیده حتی در سیاست پیش آمده است، اما هنوز به آن آماری که باید برسد نرسیده است. خیلی افکار زنانه در راه است که در آینده میتواند جامعه ما را تغییر بدهد. جامعه ما هنوز مردسالار است. دوران سالاربازی دیگر ور افتاده است. حتی در شعر، نقاشی، نویسندگی زنها جایگاه ویژهای دارند. هوشمندی زنان ما در اجتماع خیلی بیشتر از مردها بوده، هر چند مردها مدعیتر بودهاند. شاید تعداشان به اندازه مردها نباشد، اما قویتر هستند. ما به جنبش خانمهای ایرانی احتیاج داریم.
گاهی درخششی که در خانمها میبینم در مردها ندیدهام
تقوایی در ادامه گفت: امیدوارم مسیر رشد فرهنگی در خانمهای ما بخصوص دختران جوان قطع نشود. هنر بر تمام مسائل زندگی احاطه دارد. نوشتن را برای دیگران انجام نمیدهیم میخواهیم ببینیم چقدر جهان، انسان و دیگران را میشناسیم. این اولین نیروی محرکهای است که انسان را به نوشتن وامیدارد. سالهاست که میبینم زنهای ما بسیار فعال هستند. کار هنری از هر نوعش یک کار تمام وقت است. باید به زندگی روزمره انسان تبدیل شود. باید به خود زندگی شبیه شود. آن وقت است که این جوشش اتفاق میافتد. با وجودی که تعداد هنرمندان مرد ما خیلی بیشتر از خانمهاست، اما گاهی درخششی که در خانمها میبینم در مردها ندیدهام. حتی در خودم.
روی چیزی تعصب نداشت و در کارش تنوعطلب بود
این کارگردان سینما افزود: بچههای ما را مادران بزرگ میکنند و آنجاست که تاثیر خود را نشان میدهند. یکی از این مادرها فریده لاشایی است. امیدوارم دخترش به اندازه کافی از او یاد گرفته باشد. او برای من از هر لحاظ یک دوست نمونه بود. با من و همسرم و چند نفر دیگر چند سفر با هم به کویر داشتیم. او یک زن جامعالاطراف بود. روی چیزی تعصب نداشت و در کارش تنوعطلب بود.
تاریخ ما پر است از هنرمندانی که بعد از مرگشان کشف شدند
تقوایی با اشاره به مشخصه های لاشایی گفت: تا خودش نگفته بود هیچ کدام از ما متوجه بیماریاش نشده بودیم. فریده لاشایی در این حد خوددار بود. ای کاش او وقت بیشتری برای خلق اثر داشت. با این حال همین تعداد آثار او را هم طور دیگری دیدم. دنیایی را دیدم که قبلا آن را کشف نکرده بودم. تاریخ ما پر است از هنرمندانی که بعد از مرگشان کشف شدند، مثل حافظ. امیدوارم فریده هم یک روز به جایگاهی که باید در جامعه هنری برسد.