ادعاهای تازه کمال تبریزی⇐ حسن روحانی با “مارمولک” مخالف بود و گفت باید توقیف شود اما رهبری از فیلم تعریف کرد/محصورین اگر کیاست به خرج میدادند امروز رییس جمهور بودند/تلویزیون، دشمن سينما بوده و هست/برای فیلمسازی درباره “مداحان” باید با آنها هماهنگ شد
سینماژورنال: تازه ترین فیلم کمال تبریزی “امکان مینا” در جشنواره مورد توجه قرار نگرفت و فیلمی هنروتجربه ای به نام “دونده زمین” هم با هجمه منتقدان روبرو شد؛ شاید یک دلیل اینکه تبریزی مجبور شده در تازه ترین گفتگویش که با “قانون” انجام شده به جای توضیح دلایل این شکست از خاطرات زمان “مارمولک” بگوید همین بی اقبالی مخاطبان به “امکان مینا” است.
به گزارش سینماژورنال در گفتگوی تازه تبریزی علاوه بر آن که ادعاهای تازه ای درباره مخالف رییس دولت یازدهم با “مارمولک” بیان شده این کارگردان درباره همراهی رهبری با این فیلم سخن گفته است.
عجیب ترین جای این گفتگو اما جایی است که تبریزی که خود با سرمایه تلویزیون مشغول تولید یک سریال پرهزینه به نام “سرزمین کهن” است از این گفته که تلویزیون، دشمن سینما بوده و هست!!!
بخشهای خواندنی گفتگوی تبریزی را بخوانید:
گويا آقاي روحاني هم آن زمان از مخالفان سرسخت «مارمولك» بودند. درست است؟
من و آقاي روحاني باهم «مارمولك» را در شوراي عالي امنيت ملي ديديم.آقاي روحاني با فيلم مخالف بود و علنا در روي من گفت كه فيلم بايد توقيف و با شماها هم برخورد شود.بههرحال هر آدمي نظري دارد كه در جاي خودش محترم است. آقاي روحاني هم در آن زمان نظرشان اين بوده.
باورپذير نيست كه كسي در مورد جنگ يا روحانيت فيلم بسازد بدون آنكه قبل از آن با جايي مذاكره نكرده و مجوزهايي را نگرفته باشد. شما براي مجوز ساخت اين فيلمها رايزني كردهايد؟
خوشبختانه يا متاسفانه آن زمان اينطور نبود اما الان اين وجود دارد كه اگر بخواهيد كاري انجام دهيد كه كمي ساختارشكنانه و متفاوت باشد حتما بايد برويد و مجوزهاي اوليه آن رابگيريد.
مثلا الان چه حيطهاي در فيلمسازي نيازمند كسب مجوز و رايزني است؟
به طور مثال اگر الان بخواهيم يك فيلم طنز در مورد مداحها بسازيم قطعا بايد با آنها صحبت كنيم و در جريانشان بگذاريم. ميشود با اين موضوع يك فيلم كمدي خيلي بامزه ساخت چون زمينههاي ساخت آن خيلي وجود دارد. زماني كه مارمولك ساخته شد اين محدوديتها نبود ولي الان سكانس هاي مرتبط به مداحي در فيلم «پاداش» حذف شده است و اين نشان از تغيير وضعيت دارد.
شما اكراني هم در شوراي عالي امنيت ملي داشتهايد؛ از آن اكران و فضايش ميگوييد؟
زمان اكران مارمولك شرايط عجيبي پيش آمده بود؛ از طرفي به شدت با فيلم مخالفت ميشد و از طرف ديگر براي ديدن فيلم بليت پيدا نميشد و صفهاي طويل مقابل سينما ايجاد شده بود.زماني كه حساسيتها خيلي زياد شد ،براي ما يك نمايش در شوراي عالي امنيت ملي گذاشتند كه تمام اعضاي آن آمدند تا فيلم را ببينند و درمورد آن تصميمگيري كنند، به ما هم گفتند كنار ما بنشينيد تا اگر در طول اكران سوالي داشتيم بتوانيم بپرسيم. اتفاق جالبي كه افتاد اين بود ؛ زماني كه قرار شد فيلم براي اعضاي شوراي عالي امنيت ملي به نمايش درآيد خانوادههاي آنها از اين ماجرا باخبر شده و گفته بودند براي ديدن فيلم آنها هم ميآيند.كل سالن نمايش فيلم پر شده بود از خانوادههاي اعضاي شوراي عالي امنيت ملي و محافظانشان. زماني كه «مارمولك» شروع شد به پخش شدن در سالن، اعضاي شورا با حالت عصبي ودر سكوت فيلم را ميديدند در حاليكه كل سالن از صداي خنده خانوادههايشان پر شده بود. يك بار هم دو آقاي روحاني از طرف دادگستري براي تصميمگيري در مورد فيلم آمده بودند و به جاي اينكه فيلم را نگاه كنند مدام يادداشت برمي داشتند. بعد از اينكه فيلم تمام شد به نمايندگان قوه قضاييه گفتيم خب حالا نظرتان راجع به فيلم چيست؟برايم خيلي جالب بود كه گفتند از نظر ما اكرانش هيچ اشكالي ندارد چون آنقدر غيرواقعياست كه كسي تمايلي براي ديدنش ندارد در حاليكه زمان اكران فيلم بليت پيدا نميشد. اين نشان از فاصله با مردم دارد.
گفتيد كه مارمولك هيچ مميزياي نشد؟
«مارمولك» در جشنواره كامل پخش شد اما زمان اكران يك سكانس آن حذف شد.
چه سكانسي بود؟
صحنهاي بود كه رضا مارمولك سوار قطار ميشود كه به مرز برود چند جوان دورش جمع ميشوند و شروع مي كنند به دست انداختنش. به او ميگويند حاج آقا عمامهات را برعكس گذاشتي او هم به تندي جوابشان را ميدهد و در آخر هم ميگويد:«سلام من را به مادرت برسون». البته اين صحنه در نسخهاي از فيلم كه ديويدي شد وجود دارد.
ماجراي تغيير اسم فيلم چه بوده؟ چرا تصميم داشتيد اسمش را عوض كنيد؟
يادم ميآيد آن زمان ما فكر كرديم كه ممكن است اسم «مارمولك» حساسيتزا باشد بنابراين با آقاي محمدي به اين نتيجه رسيديم كه شايد بهتر است اسم فيلم را عوض كنيم.حتي آقاي محمدي در بين گروه سازنده جايزه گذاشت كه اگر كسي بتواند يك اسم خوب براي فيلم پيشنهاد بدهد يك سكه به عنوان جايزه به او داده ميشود. «آدرس خدا» آخرين اسمي بود كه به آن رسيديم و از تمام پيشنهادات بهتر بود اما آقاي محمدي گفت، ارشاد اعلام كرده فيلم بايد با همان اسمي كه مجوز گرفته اكران شود و نيازي به تغيير اسم نيست اما بعد از اينكه فيلم نمايش داده شد خيليها اعلام كردند اگر اسم فيلم اين نبود اين مشكلات برايش پيش نميآمد من هم گفتم اشكالي ندارد من اسم فيلم را عوض ميكنم شما به ما اجازه اكران مجدد بدهيد اتفاقي كه هيچوقت نگذاشتند رخ بدهد.
در كنار تمام مخالفتها،«مارمولك» حاميان بزرگي هم داشت.
بله اين بعد از آن بود كه مقام معظم رهبري حامي فيلم شدند. زماني كه رهبري حمايتشان از اين فيلم را علني اعلام كردند ساير افراد هم گفتند كه حامي اين فيلم هستند ولي تا قبل از حمايت مقام معظم رهبري چيزي نگفته بودند.تنها كسي كه براي اولين بار از اين فيلم حمايت كرد شخص رهبري بود.
اين حمايت رهبري چطور بود؟
از دفترشان زنگ زدند و از فيلم تعريف كردند كه فيلم بسيار خوبي بوده است و …
گويا خود آقاي محمدي جلوي اكران «مارمولك» را گرفتند.
آقاي محمدي دچار استرس وحشتناكي شده بود چون تلفنهاي وحشتناكي ميشد و او را تهديدهاي عجيبي ميكردند. فضاي عجيب و غريبي در زمان اكران «مارمولك» به وجود آمد مثلا در تمام نماز جمعهها عليه اين فيلم صحبت شده بود.يادم ميآيد زماني كه فيلم در دانشگاه تهران اكران شد، عدهاي مي خنديدند و عدهاي ديگر با اخم به فيلم نگاه مي كردند.يعني هميشه فضاي دوقطبي در قبال اين فيلم وجود داشت.
به نظرتان اگر الان «ليلي با من است» و «مارمولك» را ميخواستيد بسازيد امكان ساختش بود؟
اول اين را بگويم كه الان به «مارمولك2» فكر ميكنم.بايد سعي كنيم كه ظرفيت آن را به وجود آوريم و اين اتفاق به مرور رخ ميدهد.
{شما جزو افرادی هستید که} گاردشان را در قبال انتقادها باز مي گذارند چون سنگري نيست كه به وقت نياز پشتش مخفي شوند.
كاملا همينطور است. من فكر ميكنم فيلمساز بايد همينطور باشد و وابسته به هيچ تشكل يا جريان حزبي نباشد. استقلال فيلمساز از نظر من خيلي مهم است و اينكه تا جايي كه مي تواند در نقطه تعادل بايستد.
من يادم ميآيد در مصاحبهاي گفتم كه در مقطعي به نظرم محصورين ميتوانستند كياست بيشتري به خرج دهند و شايد اگر اين اتفاق ميافتاد به جاي آقاي روحاني امروز آنها رييس جمهور بودند و از اين خيلي جلوتر بوديم.اين حرف من خيلي از دوستانم را ناراحت كرد كه تو چرا اين حرف را ميزني آنها الان در حصر خانگي هستند و مشكلات دارند و زدن اين حرف درست نيست اما خب عقيده من اين بوده و بيانش كردم. در مورد فيلمسازي هم همينطور است.
امروزه شاهد گسست عجيبي بين هنرمندان و مردم با تلويزيون هستيم. به نظر شما چرا تلويزيون چنين مسيري را رفته است؟
متاسفانه تلويزيون از يك تاريخي به بعد دشمن سينما بوده و هست.نمي دانم چرا آب تلويزيون با سينما در يك جوي نميرود. تلويزيون ما تا اطلاع ثانوي مثل سدي مقابل سينماست و علتش را نمي دانم! تلويزيون مجبور است يك بازنگري اساسي در سياستهايش كند. عدهاي هستند كه تلويزيون را در يك مدار مصنوعي نگه داشتهاند و راضي به تغيير شرايط هم نيستند.مخاطب تلويزيون خيلي كم است وخب همين كم بودن مخاطب و آمار فاجعه را مي ديدند كه گفتند چه كار كنيم كه بيننده جذب كنيم؟ جنجال كنيم و فحش بدهيم نمونه بارزش هم برنامه «هفت» است.
شايد نكته غمانگيزش هم اين است كه يك كارگردان سينما بر مسند «هفت» نشسته و اين اتفاقات رخ داده است.
اصلا مگر افخمي توانايي اجرا دارد؟ او يك كارگردان است و بهترين كاري كه مي تواند انجام دهد اين است كه فيلم خوب بسازد.آدم بايد ظرفيت خودش را بشناسد.الان اگر به من بگويند بياروي ديوار مرگ موتور سواري كن خب معلوم است قبول نمي كنم چون توانايياش را ندارم.حالا فكر كنيد كنار افخمي آدمي هم گذاشتهاند كه گل سرسبدمنتقدان است خب نتيجه چه آش شوربايي ميشود؟ قطعا تلويزيون نيازمند بازنگرياست چون مسيري كه آنها ميرفتند به جاهاي خطرناكي كشيده ميشد.
يعني اگر به شما پيشنهاد اجرا بدهند، قبول نميكنيد؟
قطعا قبول نميكنم، چون كار من چيز ديگري است