سینماروزان: غلامرضا حسنی امام جمعه مرحوم ارومیه را بسیاری به واسطه خطبه های تند و تیزش در روزگار بعد از دوم خرداد۷۶ می شناختند؛ خطبه هایی که اغلب شرایط ایجاد تحلیل نه فقط در رسانههای اصولگرا که رسانه های اصلاح طلبان که حسنی منتقد رییس جمهورشان بود را فراهم میکرد.
درگذشت غلامرضا حسنی موجب شده عبدالجواد موسوی در روزنامه اصلاح طلب «اعتماد» با ذکر خیر او و گفتن در باب صراحت و صداقتش خاطراتی را نقل کند از دیدار با او و ادعاهایی منسوب به وی.
متن یادداشت موسوی در «اعتماد» را بخوانید:
خدا رحمت كند آقاي حسني، امام جمعه اروميه را. اين روزها خيليها سعي ميكنند شبيه او باشند اما مثل هميشه تفاوت جنس بدلي و جنس اصل از زمين تا آسمان است. در روزگاران دوم خرداد كه آقاي حسني به يمن روزنامههاي جنجالي شهرتي عام يافته بود به سراغش رفتيم. من و شهرام شكيبا. به سفارش ابراهيم نبوي كه آن روزها سردبيري مجله دانستنيها را بر عهده داشت. گفتوگوي جالبي از آب درآمد.
از جنجاليترين بخشهايش يكي پيشنهاد آقاي مصباحيزدي بود براي وزارت ارشاد و ديگري شلاق زدن وزير وقت ارشاد آقاي مهاجراني. از آن همه صراحت و صداقت به وجد آمده بوديم و ميدانستيم فروش مجله تضمين شده است. مجله به چاپ سوم رسيد. ابراهيم پيشنهاد داد كاست مصاحبه را هم همراه با نشريه منتشر كنيم كه من رضايت ندادم. بعدها مرد رندي همان مصاحبه را به صورت كتاب چاپ كرد و به گمانم سي، چهل تا هم چاپ خورد. همان موقع در ليد گفتوگو چيزهايي نوشتم كه به مذاق بعضي از دوستان ضد حسني چندان خوش نيامد.
آنها توقع داشتند من هم به صف تمسخركنندگان حسني بپيوندم و طعنه و لعني نثار آن خدا بيامرز كنم كه نكردم. من در همان ديدار اول و آخر آن خدا بيامرز را مردي صادق و بيريا يافتم كه مثل ما فكر نميكرد. امروز هم همان نظر را دارم. او مردي بود كه با دروغ بيگانه بود.
آرمانهاي انقلاب را به صورتي خيلي جدي باور كرده بود و هرگونه تخطي از آن آرمانها را گناهي نابخشودني ميدانست.اي كاش همه كساني كه امروز سعي دارند با ادبيات آقاي حسني به مصاف خواستههاي اكثريت مردم بروند اندكي از صفا و صداقت او را نيز به عاريت ميگرفتند. آن مرحوم هر كه بود و هر چه كرد، دروغ نگفت. سياست يك بام و دو هوا پيشه نكرد. از رانت استفاده نكرد. نزديكانش را بر مصادر امور ننشاند و تا آخر عمر نان بازويش را خورد. خدايش بيامرزاد.