1

ادعاي شهاب حسيني، درست از آب درآمد⇐این بازیگر شگفتي‌ساز كاخ جشنواره شد+عکس

سینماژورنال: کمتر پیش می آید که در گروه هنروتجربه اثری را ببینیم که واجد استانداردهای جذب مخاطب بالا باشد و قطعا یکی از شگفتیهای روز پنجم جشنواره اکران فیلمی به نام “چهارشنبه ” از آثار “هنروتجربه” بود که بشدت توانایی جلب مخاطب عام را دارد و البته اين سوال را پيش مي آورد چرا اين فيلم مثلاً در بخش نگاه نو به نمايش در نيامده ، فقط احتمالاً بخاطر آين كه پروانه ي سينمايي نداشته ، كه در اين مورد بعداً  مفصلتر سخن گفت.

به گزارش سینماژورنال “چهارشنبه” سوژه ای درباره قصاص که پیشتر هم درباره آن فیلم زياد دیده ایم را در داستاني  نسبتاً نو  به نمایش می گذارد با محوریت اختلاف دو برادر درباره قصاص قاتل پدرشان، اما پايان بندي اين داستان كاملاً متفاوت از دو قطبي هاي هميشگي بخشش يا قصاص رقم مي‌خورد كه اين از امتيازات فيلم و داستان است و آن را از ديگر داستان هاي مشابه جدا مي سازد.

هرچند در جای جای فیلم رگه هایی از نوعی تلخی محتوم به چشم می خورد اما واقعگرا بودن متن ماجرا که داستانش را در متن اجتماع و بدون اغراق روایت می کند باعث میشود تحمل این تلخی برای مخاطب آسان باشد.

کلیشه زدایی شهاب+حضور جوانی که شهاب پیشتر خبر از توانایی اش داده بود

در این واقعه نگاری از یک طرف شهاب حسینی را داریم که با پرهیز از کلیشه های یکی دو سال اخیرش کاراکترسازی کرده و از طرف دیگر بازیگری جوان به نام آرمان درویش که به شدت ایفای نقشی حرفه ای و در خدمت متتی را انجام داده است به طوري كه باورپذيري داستان و جهان فيلم تا حدود بسيار زيادي مديون طراوت و تازگي حضور او و بازي شگفتي سازش است.

درويش كه شهاب حسيني، پيش از اين در گفتگوهایش او را كشف خود دانست و مومنانه از استعداد شگرفش در اين قضيه خبر داده بود، با بازي خود نه تنها “چهارشنبه” را به فيلمي قابل باور بدل ميسازد و باعث مي شود مخاطب چشم بر كاستي هاي ديگر فيلم ببندد، از طرف ديگر اتفاق مهم تري را در عرصه بازيگري رقم مي زند و آنهم ارائه درست و بدون كليشه تصویری از جوان عاصي پايين شهري است.

نه لمپن است و نه لب و لوچه می‌آید

درويش برخلاف كليشه هاي رايجي كه حتي در همين جشنواره مثلاً در “ابد و يك روز” مي بينيم و سالهاي سال متاسفانه در سينما و تلويزيون ايران شاهد بوده ايم نه لمپن است نه به دام فساد رفتاری می‌افتد، نه لب و لوچه مي آيد و به اصطلاح عوام لاتي حرف مي زند.

درويش هيچكدام از اين كليشه ها را كه از فيلم هاي سوداي سيمرغي تا سريالهاي در حال پخش تلويزيون تكرار مي شود به نمايش نمي گذارد و شايد از اين رو بازي اش تا اين حد دلنشين مي نمايد که با بازي خود وجه درست و انساني يك جوان فقير و عاصي پايين شهري را  به نمايش مي گذارد و به ما يادآوري مي كند تا به حال تكرار تيپ لمپن توسط بازيگراني كه نقش هاي پايين شهري را بازي مي كردند چه جفاي بزرگي در حق همه آنهايي است كه خاستگاه اجتماعي شان با فقر و نداري  عجين شده.

یادآوری نیاز سینمای ایران به خون تازه

این جوان که احتمالا بعد از این بیشتر از او خواهیم شنید نشان مي دهد مي توان نقش تكراري يك جوان عاصي و واپس خورده جامعه و غيرت ورزي‌هاي او را را در بديع ترين شكل ممكن به نمايش گذاشت.

حضور درويش در اين نقش دوباره يادآوري مي كند بازيگري سينماي ايران نيازمند خون تازه است؛ بي گمان اين بازيگر نخستين خروجي‌اش این شانس را دارد که در صورت هوشمندی پخش کنندگان بتواند حتی با داشت سرگروه اکران شود و البته تلاشهای یک مجموعه جوان را در خدمت سينماي حرفه اي قرار دهد.

آرمان درویش در نمایی از چهارشنبه
آرمان درویش در نمایی از “چهارشنبه”