ادعای رسانه دانشگاه آزاد: داستان سریال «پدر» برآمده از زندگی واقعی نویسنده سریال است!⇔نکته: نویسنده-تهیهکننده سریال، مشاور امور هنری دانشگاه آزاد بوده ⇔پرسش اول: آیا ماجراهای «تنهایی لیلا» و سوزاندن دست برای پرهیز از گرفتاری در دام شهوانیات هم برآمده از زندگی واقعی این مشاور بوده؟؟/پرسش دوم: چرا انبوه گرفتاریهای اقتصادی جوانان کف جامعه نمود محسوسی در نوشتههای این مشاور ندارد؟ بهدلیل پرکاری مفرط و عدم درک مستقیم فقر و نداری؟/پرسش سوم: چرا این مشاور درباره دام موسسات مالی-اعتباری متخلف چیزی نمینویسند؟ بهدلیل شراکت با احسان علیخانی در تولید یک فیلم سینمایی؟
سینماروزان: آنچه جامعه ما را رنج میدهد بیکاری و فقدان امنیت شغلی جوانان و پناه بردن به رانندگی برای تاکسیهای اینترنتی و دستفروشی و از آن طرف سوءاستفادههای کلان اقتصادی نظیر آنچه در برخی موسسات مالی-اعتباری رخ داده، است و یکی از تازهترین محصولات رسانه ملی با نام «پدر» که اتفاقا در کانون فشارهای اقتصادی حاکم بر جامعه تولید شده محوریت خود را بر فرار پسر جوان از دام شهوانی(!) دختران همکلاسی قرار داده است!!!
همین فاصله بعید میان واقعیت جامعه و موجودیت سریال گواه کیفیت آن است و منجر به آن که فقط پخش قسمتهای ابتدایی سریال که به جای درام به کمدی ناخواسته بدل شدهاند موجی از شوخی و خنده و تمسخر را در فضای مجازی به دنبال داشته است! فقط درنظر بگیرید که در قسمت اول سریال، پسر جوانی را می بینید که برای رهایی از تله شهوانی دختران همکلاسی از پنجره کلاس فرار میکند!!!
در کنار اظهارنظرات مختلفی که درباره این سریال شکل گرفته خبرگزاری «آنا» وابسته به دانشگاه آزاد مدعی شده که آنچه در این سریال دیده میشود برگرفته از زندگی واقعی حامد عنقا نویسنده-تهیهکننده آن است! حامد عنقا کیست؟ مشاور امور هنری رئیس هیأت موسس و هیأت امنای دانشگاه آزاد.
این رسانه در متنی که بیش از هر چیز به رپورتاژ شبیه است با ادبیاتی که مشخص نیست از آنِ خود عنقاست یا نه(؟!) نوشته است: ریشه روایت و اضافه شدن این قصه در داستان، برگرفته از تجربهای خاص و شخصی است، تجربهای که میتوان گفت، خود نویسنده آن را داشته است و تلاش کرده با نمایش آن پاره قصهها، تلنگری بر وجدانهای خاموش برخی از مردم بزند و یا حتی بخشی از وضعیت دانشگاهی جامعه امروزی کشور را نمایش دهد. قصه “حامد” در سریال «پدر»، داستان “حامد” عنقا در دوران دانشجویی خود نویسنده است؛ دانشجوی رشته حقوق، از خانوادهای مذهبی و دینی، حزبالهی و اهل نماز و روزه که مورد کینه بسیاری از دانشجویان دختر دانشکده حقوق قرار میگیرد و برای بدنام کردنش اقدام به برنامهریزیهای غیراخلاقی میکنند که در نهایت با واکنشهای غیرقابل پیشبینیای از حامد عنقا مواجه میشوند و حالا تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل… .افرادی که دانسته و نادانسته و از روی بیاطلاعی دست به مطرح کردن برخی اظهارنظرهای مبتدیانه و غرضورزانه میزنند، بدانند که داستان “حامد” و فرار از گناه و پرت شدن از طبقه اول کلاس دانشگاه، داستانی واقعی بوده که با اضافه شدن دگرگونیهای لیلا و تحکیم ایمان در آن، به جذابیت قصه کمک شده است.
حامد عنقا پیشتر در سریال «تنهایی لیلا» هم به خیال خود به دنبال معاصر کردن داستان میرداماد رفته بود و ماجرای معممی را به تصویر میکشید که برای پرهیز از گرفتاری در دام نفسانیات دستش را میسوزاند و حالا هم در «پدر» لابد به دنبال معاصر کردن داستان «یوسف پیامبر» بوده که یک پسر جوان را در گریز از دام شهوانی دختران به نمایش گذاشته است.
ورای طرح این پرسش که آیا داستان «تنهایی لیلا» هم برگرفته از زندگی شخصی حامد عنقا بوده یا نه و او براساس تجربه شخصی سوزاندن دست برای رهایی از شهوت، آن سریال را نگاشته یا فقط براساس زندگی میرداماد، این پرسش هم قابل طرح است که چرا انبوه گرفتاریهای اقتصادی جوانان کف جامعه در نوشته این نویسنده سابق و نویسنده-تهیه کننده فعلی نمود محسوسی ندارد؟
چرا ایشان درباره سیطره آقازادگان و ژن خوب بر جامعه و از دست رفتن موقعیت رشد برای بخش عمدهای از جوانان مستعد به واسطه همین سیطره چیزی نمینویسد؟
چرا ایشان درباره دامی که یک سری موسسه مالی-اعتباری متخلف بر سر راه برخی هموطنان پهن کردند چیزی نمینویسد؟ دامی که اخیرا ردّپای برخی مجریان هم در آن دیده شد؟
یک پاسخ میتواند این باشد که ایشان هیچ تجربهای از بیکاری و گرفتاری اقتصادی ندارد و در نتیجه نمیتواند سریالی با این خط بنگارد! به هر حال حامد عنقا فارغ از کیفیت، همواره سفارش کار دارد و از نویسندگی تلویزیون تا تهیهکنندگی تلویزیون و حتی تولید و اجرای برنامه سینمایی برای تلویزیون و مشاوره دانشگاه آزاد پشت سر هم بهش محول میشود.
کسی هم که از شدت پرکاری وقت سر خاراندن ندارد چه میداند بیکاری چیست و در کف جامعه چه میگذرد و درددل جوان بخت برگشتهای که صبح تا شب باید بنر «اسنپ»به دست به دنبال شکار راننده برای تأمین حقوقی بخورونمیر باشد، چیست!
آیا اینکه چرا ایشان درباره موسسات متخلف مالی-اعتباری چیزی نمینویسد هم میتواند به شراکت با احسان علیخانی در تولید فیلمی به نام «بدون تاریخ بدون امضاء» ربط داشته باشد؟؟؟
به هر حال این، فیلمی بود که به هنگام صدور پروانه ساخت، نام علی جلیلوند به عنوان تهیه کننده آن به چشم خورد اما به هنگام رونمایی در جشنواره ورای نام احسان علیخانی، نام حامد عنقا هم به عنوان سرمایه گزار آن درج شد و هنوز مشخص نشده بودجه تولید فیلم چگونه تأمین شده؟؟!