سینماروزان/ محمد تقیزاده : سریال مرداب سومین تجربه برزو نیکنژاد بعد از «ساخت ایران» و «آفتاب پرست» است که تریلری معمایی است که از مهر ۱۴۰۲ از پلتفرم فیلم نت در حال نمایش است.
حضور برزو نیکنژاد در ژانر معمایی همانقدر که برای خودش ریسک محسوب میشود برای تماشاگران نمایش خانگی کنجکاوبرانگیز است چرا که عمده حضور نیکنژاد در سینما و تلویزیون در قامت کارگردانی آثار کمیک و غیرجدی بوده است.
مرداب سریالی پربازیگر است که روی شخصیتپردازی تک تک کاراکترها تمرکز زیادی انجام شده است. ۸ شخصیت اصلی و چند کاراکتر فرعی دارد که عمده آنها علاوه بر اینکه در پیشبرد داستان نقش دارند، به طور فردی نیز تشخص و هویتی پیدا میکنند که دنبالکردن درام آنها برای مخاطب جذاب و همراهیبرانگیز است. میتوان این طور گفت «مرداب» مجموعهای چند بعدی است که در آن، چندین کاراکتر با سرگذشتها و ویژگیهای شخصیت پردازی مختلف، بنا به ضرورت در یک نقطه به هم میرسند. در سریال کرگردن ساخته کیارش اسدیزاده نیز شاهد چینی رویکردی در شخصیتپردازی و ارتباط کاراکترها بهم بودیم.
در کنار شهام حقیقت دوست به عنوان یکی از اصلیترین شخصیتهای مرداب، چهرههایی همچون امیر جعفری (بعد از «قهوه ترک» و «جیران»)، پانته آ پناهیها (بعد از «مترجم»)، یسنا میرطهماسب (بعد از «ملکه گدایان»)، مهدی هاشمی (هم زمان با سریال «سایه باز») و حامد کمیلی (بعد از «خوب، بد، جلف: رادیو اکتیو» و مجموعه ناتمام «قبله عالم») هم حضور دارند.
در ادامه شخصیتهای اصلی سریال معرفی و به طور اجمالی (بدون آنکه قصه لو رود) تحلیل شدهاند:
«فیاض» با بازی مهدی هاشمی: مرد مرموز، موثر و پشت پرده سریال مرداب است. در دو قسمت ابتدایی حضور پررنگی دارد و سریال با قتل مشکوک پسرش پارسا آغازی جذاب پیدا میکند. ایرج و آفاق با بازی شهرام حقیقت دوست و پانتهآپناهیها به واسطه حضور فیاض به تماشاگر شناسانده میَشود و از چهرههای موثر قسمتهای آغازین سریال محسوب میشوند. فیاض یکباره غیب میَشود و تا انتهای سریال خبری از او نیست. در قسمت سیزدهم که حضور پیدا میکند بار دیگر اثرگذاری خود در ارتباط با دیگر شخصیتها و داستان مجموعه میگذارد تا وجوه رمزآلود، تاثیرگذار و کلیدی او بار دیگر در ابتدا و انتها مشخص شود.
مهدی هاشمی از آن جمله بازیگرانی است که نقش بد یا ضعیف در کارنامه او نیست یا به ندرت میتوان یافت. اصطلاحی درباره او در بازیگری در سینما وجود دارد که قادر است هر نقش را درآورد و از دزد و بذهکار تا پلیس و کارآگاه را بازی کرده و کمدی و جدی را به بهترین نحو بازی میکند. هاشمی از آن بازیگران کم ادعا و تاثیرگذاری است که با وجود حجم زیاد سریالها، فیلمها و تئاترهایی که بازی کرده، جایش در نمایش خانگی خالی بود، برزو نیک نژاد با مرداب این فرصت را برای او و مخاطبان نمایش خانگی فراهم کرد تا هنرنمایی پرجزئیات وی را روی اسکرینهای تلویزیونی خود نظاره کنند.( سریال سایه باز نخستین حضور مهدی هاشمی در نمایش خانگی بود اما آنچنان که باید و شاید دیده نشد)
«شکیب» با بازی امیرجعفری: کاریزماتیکترین شخصیت سریال است. مردی قدرتمند که از همه چیز آگاه است و برای همه نقشه و برنامه دارد. جهان مافیایی مرداب بدون شخصیت شکیب، نامفهوم و ناقص است و فضای سریال به شدت تحت تاثیر افکار و سیاستهای او شکل میگیرد. شخصیت چند وجهی او باعث شده برای تماشاگر جذاب و کنجکاوبرانگیز شود: گاهی آنقدر بیرحم، خشن و وحشی میشود که از پارهکردن سگها جلوی چشمش لذت میبرد و در مقابل، چند نفر از شخصیتها از کوهیار و گلرخ تا صبا و کیوان، زندگی خود را مدیون پدری و بزرگی او هستند.
بدون شک، سریال مرداب از بهترین کارهای کارنامه حرفهای امیرجعفری است که توامان در نقشهای جدی و طنز درخشان ظاهر میشود. حالا با مهاجرت «حمید فرخ نژاد»، شمایل امیرجعفری بیشتر در سینما و سریالهای ایرانی مورد توجه قرار میگیرد. بازیگری که قاب را به تصرف خود در میآورد و آنقدر جذبه و جذابیت دارد که نقش را مال خود کند و باورپذیری و اثرگذاری آن را دوچندان کند.
ایرج با بازی شهرام حقیقت دوست: ایرج، فنیترین و در عین حال شیرینترین بازیگر سریال مرداب است. او در سینما و تلویزیون همچنان از قدرنادیدهترین بازیگران ایرانی محسوب میشود که به جز چند جایزه خانه سینما و جشن حافظ، هیچگاه در فستیوال فجر و به طور رسمی از او تقدیر نشده است با این وجود حقیقتدوست در هر مجموعه نمایشی که حاضر بوده سنگ تمام گذاشته و سریال مرداب نیز مستنثنی از این قاعده نیست.
ایرج از ابتدای سریال با نزدیک شدن به فیاض قصد تیغزدن و دلهدزدی دارد اما با گذشت چند قسمت با ماجراهای جدیدتر و بزرگتری روبرو میشود که فکر کوچک او و خواهرش آفاق نیز به هیچوجه به ابعاد این ثروت و ماجراجویی خطور نمیکرد.
آفاق با بازی پانتهآ پناهیها: آفاق زن دهاتی و اکشن قصه است که مانند زنان شهری شیک و لاکچری نیست اما به وقتش دست به هرکاری برای نجات زندگی خود و برادرش ایرج میزند. او هم مانند ایرج به دزدیهای کوچک فکر میکنند و برای تلکهکردن فیاض از هیچ کوششی فروگذار نبودند. حضور یک زن کنشمند و در قامت قهرمان در سریال مرداب از امتیازات برجسته این مجموعه است که در شخصیتپردازی آفاق طراحی شده است.( او حتی میتواند تداعیگر کاراکتر عروس فیلم بیل را بکش از تارانتینو باشد)
پانتهآ پناهیها که در سالهای اخیر پای ثابت سریالها و فیلمهای مختلف ایرانی بوده، خیلی دیر وارد جریان حرفهای و تجاری سینمای ایران شد اما بعد از حضور به شدت درخشید و حالا از نخستین آلترناتیوها برای نقش زنان میانسال با هر شخصیت و ویژگی است. او در نمایش خانگی نیز حضوری فعال داشته و علاوه بر مرداب در سریالهای پربییندهای چون «شهرزاد»، «کرگدن»، «خاتون» و «مترجمم ایفای نقش کرده است.
صدرا با بازی حامد کمیلی: پلیس فاسد و رشوهبگیر سریال است و یکی از آوانگاردترین شخصیتهای سریال مرداب به شمار میآید، پیشرو از این جهت که اصولا پلیس فاسد و رشوهبگیر در سینما و تلویزیون ایران به ندرت یافت میشود و یا اصلا اجازه حضور پیدا نمیکند. سرگرد صدرا فتحی سریال مرداب، برای سینهفیلها تداعیگر فیلم «سرپیکو» و پلیس فاسد آن فیلم هست. کمیلی در نقش پدری مهربان و دلسوز ظاهر شده که به یکباره وارد یک بازی مافیایی میشود و زندگی خودش و پسرش با مخاطراتی جدی روبرو میشود.
حامد کمیلی در مرداب بازیگر متوسطی است که برخی گافهای او در اجرا باعث ابهاماتی در شخصیتپردازی وی شده است با این وجود حضور فیزیکی یکی از محبوبترین بازیگران یک دهه اخیر سینمای ایران در یک سریال نمایش خانگی غنیمتی برای مخاطبان آن محسوب میشود هرچند که این حامد کمیلی در بهترین شکل و حضورش نباشد.
کوهیار با بازی مجتبی پیرزاده: وکیل آرام و خانوادهدوست سریال مرداب است که توسط شکیب به فرزندخواندگی پذیرفته شده است. پس از سریال پرمخاطب «پوست شیر»، انتظارها از مجتبیپیرزاده بالا رفت و دیگر حضور متوسط از او نیز برای تماشاگران نمایش خانگی قابل قبول نیست به همین جهت است که در برخی یادداشتها و نقدهای، انتقاداتی به حضور وی دراین سریال شده است در حالیکه واقعیت این بوده که بعد از سریال پوست شیر، نگاهها روی منصور باجلان این مجموعه متمرکز شده است.
پیرزاده از تئاتر به سینما آمد و در سالهای اخیر از فعالترین چهرههای سینما و نمایش خانگی است. به جز مرداب، در سریالهایی چون «مترجم»، «قهوهترک»، «آمستردام» و «قلب یخی» ایفای نقش کرده و شاه نقش او که مخاطبان سینما و تلویزیون با آن نقش او را تداعی خاطر میکنند، «منصور» سریال پوست شیر است.
ویدا با بازی الهام اخوان: فِم فِتال سریال مرداب است. زنی اغواگر و افسونکننده که جذابیتهای ظاهری و تدابیری که برای پیشبرد نقشهها طراحی میکند باعث شده یکی از کاراکترهای کلیدی داستان باشد. ویدا با افراد زیادی در ارتباط است و نقش ضابط اجرایی یا رابط میان شکیب با کاراکترها را بازی میکند. او علاوه بر زیبایی، بسیار باهوش است و رتق و فتق امور با او است. یکی از رفتارهای جالب ویدا در سریال آدامس خوردن او است. پلان تعارف کردن آدامس در مذاکره جدی با ایرج از جمله نماهای درخشان و به یادماندنی او در سریال است. این اقدام ویدا علاوه بر اینکه به یک اکت جذاب بدل شده، نوعی فرهنگ سازی نیز در سریال است چرا که همواره در این مواقع، بازیگران برای ابراز نارضایتی یا رضایت از سیگار استفاده میکردند، حالا ویدا با این کار نوعی رفتار آموزشی در جایگزین کردن آدامس جای سیگار را نیز پیشنهاد میدهد.
پای ثابت سریالها و فیلمهای اخیر برزو نیکنژاد از «دودکش» و «آفتاب پرست» تا سریال تلویزیونی «باخانمان» که در سال ۱۳۹۹ از شبکه ۳ پخش شد، الهام اخوان، بازیگر نقش ویدای سریال مرداب است. او که سابقه کارگردانی چند فیلم کوتاه را در کانامه هنری خود دارد و نقاش نیز هست، از جمله بازیگران گزیده کار سینما و تلویزیون است که عموما در نقشهایی که ظاهر شده، موثر و باورپذیر بوده و از جمله کارکترهای مهم سریال مرداب است. بازی به اندازه اخوان در سریال مرداب تنها مرهون خلاقیت و استعداد شخصی بازیگر آن نیست، بلکه فیلمنامهای که نقش ویدا را به دقت و پرجزئیات تصویر کرده نیز در این درخشش نقش مهمی دارد. فیلنامهای که تحت نظر «نیما اقلیما» کارگردان سینما به نگارش درآمده و بدون شک از مهمترین دلایل محوبیت سریال مرداب است.
گلرخ با بازی ستاره پسیانی: گلرخ زن کوهیار و دامپزشک است و در سریال نقش تعدیلکننده برخی خشونتهای کلامی و فیزیکی شکیب و کوهیار را دارد. حضور پسیانی در این سریال مانند عمده حضورهای او در تلویزیون و سینما زیر سایه نقشهای دیگر و در جایگاه نقش مکمل و فرعی تعریف شده است.
ستاره پسیانی از بازیگران فعال نمایش خانگی است که از سال ۱۳۹۲ با «شوخی کردم» به این بستر پیوست و تا به حال در آثار پربییندهای چون «خاتون»، «کرگدن»، «جیران»، «حیثیتگمشده» و «نهنگ آبی» ایفای نقش کرده است. برخی انتفادات به نحوه حضور و انفعال او در نقش گلرخ شده، که میتوان به شخصیتپردازی او در فیلمنامه مربوط شود و لزوما به معنای ضعف اجرای او محسوب نمیشود.