1

استقبال(؟!) «کیهان» از سخنان لیلی گلستان علیه پدر و همسرش+واکنش تند نویسنده اسبق «کیهان» به لیلی گلستان

سینماروزان: سخنان اخیر لیلی گلستان فرزند ابراهیم گلستان نویسنده و کارگردان و همسر نعمت حقیقی فیلمبردار فقید ایرانی علیه پدر و همسرش با واکنشهای مختلفی روبرو شده است که غالبا منفی بوده است.

به گزارش سینماروزان روزنامه اصولگرای «کیهان» برای مرور این حرفها در بخش «اخبار ادبی-هنری» خود تیتر «پدرم (ابراهیم گلستان) بداخلاق سلطه‌جو و زورگو بود!» را انتخاب کرده است. آیا این استقبال از این گفته ها نیست؟؟؟

از آن سو محمد آقازاده روزنامه نگار پیشکسوت و از نویسندگان اسبق «کیهان» در یادداشتی بلندبالا به گلایه از ادبیات لیلی گلستان پرداخته که هر چه دارد از پدر است و حالا به تکفیر پدر می پردازد.

ابتدا متن خبر «کیهان» در این باره را بخوانید:

لیلی گلستان، مترجم و گالری‌دار و فرزند ابراهیم گلستان (از نمایندگان ادبیات شبه‌روشنفکری که سال‌هاست در انگلستان زندگی می‌کند) علیه پدر خود سخن گفت.
لیلی گلستان در مراسمی گفت: تمام کودکی و نوجوانی‌ام را با بغض صبحگاهی از خواب بیدار شدم. بعدها وقتی بزرگتر شدم فهمیدم که این‌ها به خاطر پدر بداخلاق، سلطه‌جو، تحقیرکننده و زورگو بود.
وی همچنین علیه همسر سابق خود (نعمت حقیقی، تصویربردار سینما و پدر مانی حقیقی) نیز این‌گونه سخن گفته است: کم‌کم درس خواندم و کار کردم، سر کار با شوهرم آشنا شدم، عاشقش شدم، با هم ازدواج کردیم، و همچنان این نگاه سلطه‌جویی که پدرم به همه داشت، و به من هم داشت ادامه پیدا کرد، و من نمی‌توانستم از زیر سایه این نگاه درآیم. بعد از گذشت شش سال از ازدواجم، از جایی متوجه شدم که منِ مادر با سه بچه‌ام یک طرفیم، و شوهرم یک مردِ مجردِ بدون هیچ تعهد و مسئولیتی، در طرف دیگر. پس تصمیم گرفتم که این رابطه را با تمام عشقی که به او داشتم پایان دهم.

حالا یادداشت محمد آقازاده در واکنش به لیلی گلستان را بخوانید:

لیلی گلستان مثل برادرش کاوه همیشه در ذهنم جایگاه محترمی دارند، ایشان در ویدیویی که خاطره گویی می کنند چند خطای جامعه شناختی و تاریخی دارند که حق آنست تصحیح کنند ،وقتی ایشان گالری گلستان را افتتاح کردند من از این افتتاحیه گزارش – نقدی در صفحه هنری کیهان تهیه کردم و آن روزها که تعداد روزنامه ها به عدد انگشتان یک دست نمی رسید این گزارش با استقبال مخاطبان روبرو شد ، اطلاعات ، جمهوری اسلامی و رسالت اصلا صفحه هنری نداشتند تا روزنامه ها به قول ایشان با خبر افتتاحیه بترکانند ، تا قبل از اخراج از روزنامه ایران هر نمایشگاهی خانم گلستان برگزار می کرند ما خبر و نقد آثاری که سینه آویز دیوارهای این گالری می شد را کار می کریم.

ایشان روایت می کند که در مرکز هنرهای تجسمی به او گفتنند که با مردش بیاید که من بعید می دانم که این خاطره درست باشد ، چون در همان روزها گالری سیحون با مدیریت معصومه سیحون بسیار فعال بودند و کلی نقاش زن مشغول فعالیت و نمایشگاه برگزار می کردند و حضور یک زن نمی توانست برای کارمندان و مدیران این مرکز تازگی داشته باشد، تازه صدور مجوز در عرض چند دقیقه غیر ممکن است، چون مدارک مفصلی را می طلبید مثل داشتن مدرک عدم سوءپیشینه و حتی به صورت صوری باید درخواست در شورایی طرح و تصویب می شد.

تا اینجا می شود این ظرایف را نادیده گرفت ولی این که موفقیت خود را بهانه یی برای سرکوب نارضایتی جوانان کند کار نادرستی است که موقعیت طبقاتی و وزن پدر و همسرش را در گرفتن پست و مقام در قبل از انقلاب و تبدیل بک گاراژ با ارزش میلیاردی به گالری را نادیده می گیرد و ظلم به بسیاری از جوانان است که با همه استعداد و همت از داشتن حداقل ها محرومند.

آن روزها محمد خاتمی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و با این استدلال که با صدور مجوز به نشریه هایی چون آدینه ، دنیای سخن و گالریهایی خصوصی می خواهد انگیزه هنرمندان مسلمان را تقویت کند در بسط این نشریه و گالری ها می کوشید، هر چند امروز همه می دانیم نطفه کالایی و پولی شدن هنر در خفا همان روزها بسته شد تا اقصاد آزاد معادلش را در فرهنگ و هنر بیابد.

دعوای شهرداری و وزارت ارشاد حاصل رقابتهای معمول اداری است و وزارت می خواست تسلط اش بر هنر را اثبات کند و تحمل و ادامه کار گالری گلستان حاصل این رویکرد بود، این که اسم این گالری را گلستان گذاشته شد نشانه زیرکی ایشان برای بهره برداری از نام پدر است و اگر لیلی خانم می خواست خوی استبدادی پدر را طرد کند لاجرم نام دیگری را برای گالری اش که میراث پدرش بود انتخاب می کرد.

عدم درک تأثیر شکاف طبقاتی و موقعیت مالی و منزلتی در رشد اجتماعی یک امر طبیعی است که صاحبان موقعیت آنرا به عمد فراموش می کنند تا تنها شایستگی خود را به رخ بکشند و این کار از نظر روان شناختی تسکین دهنده است ولی از نظر جامعه شناختی زخمی بر طبقات فرودست است که می خواهند ولی نمی توانند.