اسحاق خانزادی صدابردار و صداگذار پیشکسوت سینمای ایران⇐داور جشن خانه سینما بودم اما روز جشن دعوتم نکردند!!!/۲۵۰ مستند از جبههها ساختم اما یک نفر از مدیران حالم را نپرسید/از BBC بگیر تا manoto و حتی GEM پیشنهاد همکاری داشتم/۳۳ سال برای ارشاد کار کردم اما از روزی که بازنشسته شدم یکی از مدیران ارشاد به سراغم نیامد
سینماروزان: در بیرحمی سینما همین بس که در دهه 90 حتی از بسیاری از ستارههای دهه هفتادی سینما هم خبری نداریم. ذات سینما مانند ورزش عجین شده است با قهرمانان زنده و به بیان بهتر تا چهرهای حی و حاضر است مدام به او توجه میشود ولی امان از کهولت سن که خیلی زود مخاطبان را دچار فراموشی میکند.
به گزارش سینماروزان و به نقل از “صبح نو” بیرحمی سینما برای دستاندرکاران پشت صحنه به مراتب بیشتر است. از فیلمبردار گرفته تا صدابردار و نورپرداز و چهرهپرداز و طراح صحنه تا زمانی که در بورس هستند و کارهای رنگارنگ به آنها پیشنهاد میشود در مناسبتها و مراسم هم هستند و به آنها توجه میشود اما تا پا به سن میگذارند، کاملاً آنها را از دایره توجه خارج میکنند.
250 مستند از جبههها ساختم
آقای اسحاق خانزادی صدابردارو صداگذار پیشکسوت از افراد پشت صحنه سینمای ایران است که نزدیک به چهار دهه فعالیت حرفهای سینمایی دارد و تقریباً با اغلب سینماگران سرشناس ایران از آقایان علی حاتمی و بهرام بیضایی تا مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و مسعود جعفری جوزانی کار کرده است.
خانزادی اما از دیده نشدن بهرغم کارنامه پربار گلایهها دارد. او از آن دست سینماگرانی است که دلش میخواهد در آستانه 70 سالگی همچنان مثمرثمر باشد. این صدابردار برجسته با اشاره به فعالیتهای فراوانی که در ادوار گوناگون داشته گفت: بسیاری فقط سوابق سینمایی مرا میدانند و شاید ندانند من مدتها برای صداوسیما هم کار میکردم و نزدیک به 1300 فیلم تلویزیونی در کارنامه دارم. یادم نمیرود که در کوران حوادث منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در دل مردم بودم و مدام فیلم میساختم برای ثبت در تاریخ. از آنسو در روزهای جنگ تحمیلی نیز مستقیماً در خط مقدم حضور داشتم و 250 فیلم مستند از جبههها ساختهام.
هزاران دقیقه از جبههها فیلم گرفتم
وی ادامه داد: من در هر دو جبهه جنوب و غرب کشور حضور داشتم و یک نمونهاش با شهید علی اکبر شیرودی از نزدیک حشر و نشر داشتم و در همان دوران فیلمهای درجه یک 35 میلیمتری ساختم که میتواند بهترین سند برای آگاهی از آن دوران باشد. من چندین فیلم فقط از عملیات کربلای 5 ساختم و همواره کوشیدم همزمان با سینمای حرفهای در تلویزیون هم کمک حال پا گرفتن تولید باشم اما تراژیک است که هیچگاه دیده نشدیم و این روزها میبینیم حتی یک نفر نیست که حال ما را بپرسد و بیاید و درباره هزاران دقیقه فیلمی که از جبههها گرفتیم با ما گپ بزند.
33 سال برای ارشاد کار کردم اما از روزی که بازنشسته شدم یکی از مدیران ارشاد به سراغم نیامد
صدابردار «مرسدس»، «اعتراض» و «جعفرخان از فرنگ برگشته» با اشاره به برنامههای گفتوگو محور رسانه ملی که مدام اشخاص گوناگون را دعوت به گفتوگو میکنند گفت: یک بار دیدم که یک کفاش را آوردهاند تلویزیون و از او درباره زندگی شغلیاش میپرسند که البته خیلی هم خوب است اما در همه این سالها یکبار نشده سراغ من و امثال من بیایند. من کارمند وزارت ارشاد بودم و 33 سال برای این وزارتخانه کار کردم اما از روزی که بازنشسته شدم یکی از مدیران ارشاد سراغ من نیامد که لااقل مجالی را فراهم کنند برای انتقال تجربیاتم به جوانترها.
هیچ گاه مجیزگو نبودم
خانزادی با اشاره به کمکاریهایش در سالیان اخیر بیان داشت: زمانی بود که من سالی 10 فیلم در جشنواره داشتم اما در سالهای اخیر سالی یک فیلم هم نداشتهام. چرا؟ چون هیچگاه مجیزگو نبودم و همواره اصل اساسی زندگیام کار، کار و کار بوده است. من آدمی نیستم که خودم را به کاری سفارش کنم و حتی برای نزدیکترین کارگردانان به خودم هم، این اختیار را قائلم که انتخاب کنند.
از “بی بی سی” بگیر تا “من و تو” و حتی “جم” پیشنهاد همکاری داشتم اما نرفتم
صدابردار مجموعههای ماندگار «مردان آنجلس»، «بوعلی سینا» و «مریم مقدس» خاطرنشان ساخت: در یک دهه اخیر پیشنهاد خارجی کم نداشتم؛ از «بیبیسی» بگیر تا «من و تو» و حتی «جم» پیشنهاد داشتم آن هم نه برای نفر دوم بودن که برای تولیدات با بودجه مکفی اما نرفتم و نخواهم رفت چون وطنم اینجاست و دوست دارم برای هنر این مملکت کار کنم.
داور جشن خانه سینما بودم اما روز جشن ما را دعوت نکردند
این صداگذار سینمای ایران با طعنهای به هیأت رییسه خانه سینما اظهار داشت: من امسال بهعنوان داور جشن خانه سینما حاضر بودم و در مدت 25 روز بیشتر از 100 فیلم را دیدم و نظراتم را بهعنوان داور لحاظ کردم اما حتی برای شرکت در جشن خانه سینما از ما دعوت به عمل نیاوردند و از آنسو کارت دعوت جشن بهدست کسانی رسیده بود که کمترین ربطی به سینما نداشتند. این چه معنایی دارد جز اینکه حتی صنف سینمای ایران، پیشکسوتانش را نادیده میگیرد!