سینماژورنال: مجید صالحی بازیگری که چه در سینما و چه در تلویزیون بیشتر به عنوان تیپ ثابت آثار طنز او را دیده ایم این روزها “استراحت مطلق” را روی پرده دارد.
به گزارش سینماژورنال صالحی در “استراحت مطلق” عبدالرضا کاهانی در نقشی فرسنگها دورتر از تیپ کمیک همیشگی اش ظاهر شده است. نقش جوانی دور از اجتماع که درست کنار محل کارش زندگی میکند و همین مساله است که شکلی بدوی به زندگیش داده است.
مجید صالحی اکران این فیلم را بهانه ای کرده تا در گفتگویی تفصیلی به برخی از فراز و فرودهای کارنامه بازیگریش اشاره کند.
یکی از جالب ترین و در عین حال دردناک ترین سخنان صالحی در این گفتگو که با “فیلم” انجام شده جایی است که وی درباره قبول برخی پیشنهادات بی کیفیت به دلیل درگیری با معالجه هزینه بر بیماری مادرش حرف زده است.
صالحی با صراحت از این می گوید که به دلیل بیماری مادرش در برهه ای از زمان مجبور شده نقشهایی را ایفا کند که علاقه ای به آنها نداشته و در این میان اشارات غیرمستقیمی هم کرده است به فیلمی با نام “همه چی آرومه” ساخته جوانی به نام مصطفی منصوریار.
ناچار با کسی کار کردم که نمی توانست صحنه را هدایت کند
مجید صالحی در این باره میگوید: در دوران بیماری مادرم ناچار با کسی کار کردم که نمی توانست صحنه را هدایت کند و اصلا بلد نبود به مونیتور نگاه کند. طبق فیلمنامه همه چیز در تهران پیش می رفت ولی ناگهان او هوس کرد در کیش ادامه دهد.
گفتم بخاطر بیماری مادرم نمیتوانم به کیش بروم اما می گفتند چوب لای چرخ پروژه می گذارد
به گزارش سینماژورنال صالحی می افزاید: حالا فکر کن این فیلم را با همه حاشیه هایش برای مشکلهای مالی ات و مراقبت از مادر بیمارت قبول کرده ای و حالا باید بروی کیش! میگفتم من اصلا بخاطر بیماری مادرم و نزدیک بودن به او قبول کردم و نمیتوانم به کیش بروم اما می گفتند صالحی چوب لای چرخ پروژه میگذارد.
تنها فیلم صالحی که در کیش می گذرد کپی درجه سوم “خماری” است
به گزارش سینماژورنال اگر نگاهی بیندازیم به کارنامه بازیگری صالحی تنها یک فیلم است که بخشهایی از فیلمبرداری آن در کیش گذشته؛ آن فیلم هم “همه چی آرومه” نام دارد که در سال ۸۹ و درست چند ماه بعد از انتشار قطعه ای موزیکال به همین نام از خواننده ای زیرزمینی تولید شد.
این فیلم اما برخلاف قطعه مذکور یک کپی درجه سوم از فیلمی به نام “خماری” محصول ۲۰۰۹ آمریکا ساخته تاد فیلیپس بود.
“همه چی آرومه” سعی کرده بود اغلب نماهای”خماری” را کپی کند و البته همین کپی کاری بدون توجه به عدم ظرفیتهای منبع برای ایرانیزه شدن تبدیل به پاشنه آشیل کار شد و فیلم مورد توجه قرار نگرفت.