سینماروزان: رضا کیانیان که اخیرا با “کفشهایم کو” به شبکه خانگی آمده در برنامه «چشم شب روشن» بازیگری را کاری شبیه شعبده بازی و نوعی دیوانگی توصیف کرد و از این گفت که نمی تواند بهترین نقشش را انتخاب کند و همیشه بعدی اش را دوست دارد و به یکی از بزرگترین آرزوهایش در این حرفه رسیده است.
به گزارش سینماروزان این برنامه به تهیه کنندگی امیر قمیشی و با اجرای محمد صالح علاء چهارشنبه اول دی ماه با حضور اکبر نبوی کارشناس و منتقد سینما میزبان رضا کیانیان بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون بود.
در ابتدای این برنامه، کیانیان با بیان اینکه احوال بازیگری در تلویزیون بد است، گفت: چیزی در تلویزیون بازی نمی شود، چون زمانی تعداد سریال ها خیلی زیاد بود، اما الان به این اندازه نیست. وضعیت بازیگری در تئاتر خوب است، چون چند روز پیش با مسئول جشنواره تئاتر فجر صحبت می کردم و به این اشاره کرد که بین ۱۱۵ تا ۱۵۰ تئاتر در ماه اجرا می شود.
بازیگر فیلم «روبان قرمز» با اشاره اینکه وضعیت بازیگری در سینما سال گذشته خوب بود، تشریح کرد: یک سال مقاله ای در مجله فیلم نوشتم که عنوان بازیگر نسل بدون جانشین را داشت. در آن زمان بازیگران سینما، بازیگران تئاتری قبل از انقلاب بودند و نگران بودم که بعد از آن چه اتفاقی می افتد؛ چون مکتبی نبود که درون آن بازیگر پرورش پیدا کند. اما سال ها بعد از رشد گروه های تئاتری شرایط بازیگری بهتر شد و مقاله ای نوشتم که خیالمان می تواند راحت باشد.
از شوق دیدن شاهکار بازیگران گریه ام گرفت
وی افزود: در جشنواره فجر امسال وقتی گروه بازیگرانی می دیدم که روی صحنه شاهکار می کردند، در اختتامیه از شوق گریه کردم.
نبوی نیز بیان کرد: گاهی در سنین خاصی بازیگر کم داریم. به عنوان مثال؛ بازیگر جوان اول کم داریم.
کیانیان در این باره اظهار کرد: جوان اول داریم، اما شکل آن تغییر کرده است. طی دوره ای در هالیوود قاعده این بود که جوانان خوشتیپ و قد بلند باشند و تمام هنرها را بدانند، اما از دوره ای داستین هافمن و آل پاچینو که ظاهر خوبی نداشتند، جوان اول شدند.
در ادامه نبوی خطاب به کیانیان گفت: سبک بازی شما خراسانی است. به عنوان مثال، در مکاتب شعری سبک خراسانی خیلی فخیم است و نوعی استواری بیرونی و لطافت درونی دارد. می دانم در بازی خود چندان به دنبال سبک نیستید، اما در عین حال نوعی صلابت و اقتدار دارید.
بیضایی گفت نقش عاشق نمی توانی بازی کنی
کیانیان با بیان اینکه نظر شما برایم جالب است، عنوان کرد: برای یکی از کتاب هایم به نام «بازیگری در قاب» با تعدادی از بزرگان سینما مصاحبه داشتم که بهرام بیضایی نیز یکی از آن ها بود و به من گفتند به نظرم نمی توانی نقش عاشق بازی کنی چون نگاه تو خاص است. پس از آن در یک مقطع زمانی خاص، عده ای دیگر معتقد بودند که غیر از نقش روشنفکر نمی توانی بازی کنم، اما پس از آن «فرش باد» را که شخصیتی زرنگ بود و «یک حبه قند» را که شخصیتی ساده در آن داشتم، بازی کردم.
بازیگری؛ کاری شبیه شعبده!
این بازیگر با اشاره به اینکه معتقدم بازیگری زندگی نیست بلکه نمایش است، گفت: وقتی تماشاگر بلیط می خرد و به تئاتر می آید، می داند که هیچ چیز واقعی نیست، اما با این وجود می نشیند و نمایشی که ما برایش ترتیب داده ایم، می بیند. من برای شما کاری شبیه شعبده انجام می دهم که مرا باور کنید.
کیانیان با بیان اینکه بازیگری چند ستون دارد، تشریح کرد: یک ستون روایت است؛ یعنی باید بلد باشیم قصه ای را به خوبی تعریف کنیم. یکی دیگر بازیگوشی به معنای بازی کودکانه است. آدم بزرگ بازیگوشی نمی کند و فکر می کند باید عاقل باشد اما اگر بازیگوش نباشیم، نمی توانیم نقشی را به خوبی بازی کنیم و تماشاگران را به وجد بیاوریم. آخرین مورد هم این است که بازیگر باید شعبده بلد باشد. تمام این ها یعنی نمایش و این اصلا زندگی نیست. مرحوم کیارستمی می گفت همه فکر می کنند فیلم های من واقعیت است، اما فیلم های من نمایشی از واقعیت است.
نبوی در ادامه این مباحث گفت: یک اما وجود دارد. شما می توانید کوه طلا را تصور کنید اما تصدیق نمی توانید بکنید. این قاعده درباره بازیگری برعکس است و ترکیبی از تصور، تجسم و تصدیق است و بازیگر شخصیتی را که نیست جان می بخشد. اگر این مثلث را در نظر بگیرید، به نوع نگاه و تفسیر استانیسلاوسکی، استراستبرگ و پس از آن کازان می رسید.
کیانیان با بیان اینکه دوره اول استانیسلاوسکی این طور بود، توضیح داد: آقای مه یر هولد می گفت تئاتر قراردادی بین من و تماشاگر است که ما در ناخودآگاهمان این قرارداد را می دانیم. استانیسلاوسکی برای اجرای «تاجر ونیزی» می گوید که چوب و لباس را از ونیز بیاورند تا روح ونیز در نمایش جاری شود؛ اما مه یر هولد معتقد است ما با قراردادی که داریم، کاری انجام می دهیم که همه تصور کنند اینجا ونیز است.
نمایشی از زندگی که ما می آفرینیم
وی تأکید کرد: از هر طرف برویم بازیگری نمایشی از زندگی است که ما می آفرینیم؛ چون دنیای نمایش قواعدی دارد که در دنیای واقعی کارساز نیست.
نبوی با بیان اینکه بازیگری را مثل مادر می بینم، گفت: نقش باید پرورش پیدا کند و به نقطه وضع حمل برسد. اگر در طول این زمان این مادر انواع ناپرهیزی ها را انجام دهد، روی جنین(نقش) تأثیر می گذارد. هدایت کارگردان سرجای خودش است اما کار اصلی را بازیگر انجام می دهد. اگر این موضوع را بپذیریم، از حیطه شعبده در بازیگری فاصله نمی گیریم؟
کیانیان پاسخ داد: به هیچ وجه؛ چگونگی پرورش نقش و حرکت در صحنه و تأثیرگذاری روی بازیگر مقابل مربوط به من به عنوان بازیگر می شود. تمام این ها همان چشم سومی است که استانیسلاوسکی به آن معتقد است. من بیشتر مه یر هولدی ام تا استانیسلاوسکی.
بازیگر فیلم «آژانس شیشه ای» ادامه داد: در دوران پرورش نقش باید بدانیم این نمایش زندگی است و نباید فریب انجام دادن آن را بخوریم. وقتی بازیگری می گوید من در این نقش زندگی کردم، کارش را غیرقابل نقد می داند چون به این اشاره می کند که متوجه نشدم چه کار کردم و وارد عالمی شدم که مرا با خود برد. شما به او می گویید که در فلان بخش بازی ات اشتباه کردی اما او می گوید به من ربطی ندارد و من زندگی ام را کردم.
وی افزود: شما آن بازیگر را نمی توانید نقد کنید اما مرا می توانید نقد کنید؛ چون لحظه ای که بازی می کنم تمام مسائلم را ناخودآگاه به دست گرفته و یک چشم سوم در حال کنترلم است که جزو ذاتم شده است. بعد از تمام شدن بازی، آن را مرور می کنم.
بازیگری نوعی دیوانگی است
کیانیان خاطرنشان کرد: بازیگری و هنر نوعی دیوانگی اما از نوع دوره ای است؛ یعنی وقتی نقش بازی می کنم دیوانه کاملم و زمانی که از آن بیرون آمدم، می توانم از آن فاصله بگیرم و دوباره به آن نگاه کنم. کسی که می گوید بازیگری زندگی است، هیچوقت نمی تواند بازی خود را تحلیل کند؛ اما بسیاری از بازیگران چشم سوم خود را کور می کنند.
وی افزود: وقتی روی صحنه تئاتر می روم به چشم تماشاگر نگاه می کنم تا بدانم چگونه اند و چرا به عنوان مثال، افراد انتهای سالن صحبت می کنند. پس از آن باید برای جلب توجه آن ها کاری انجام دهم و وقتی بازخورد مثبت بود، سعی می کنم همان را پرورش دهم و این یک بده بستان بین من و تماشاگر است.
بازیگر فیلم «یک بوس کوچولو» با بیان تجربه شخصی خود گفت: گاهی بازیگر مقابل پیشنهادی درباره نقشی که قرار است ایفا کند، می دهد و به من می گوید شما هم فلان کار را انجام بده؛ اما من می گویم شما هرکاری دوست داری انجام بده؛ اما به من نگو چه کاری باید انجام دهم.
سه سال بازیگر دوره گرد تئاتر بودم
وی افزود: او هر کاری انجام دهد، آمادگی این را دارم که روی آن سوار شوم. این درس به زمانی بر می گردد که ۳ سال بازیگر دوره گرد تئاتر بودم. سال ۵۷ همراه برادرم نمایش دوره گردی داشتیم و به دلیل اینکه تماشاگر پولی پرداخت نکرده، به عنوان بازیگر باید با هر روشی نگه می داشتم.
به یکی از بزرگترین آرزوهای بازیگری ام رسیدم
کیانیان با بیان اینکه تصمیم گرفتم در سینما هیچ نقشی را به خاطر به کار بردن ستون هایی که از آن نام بردم، تکرار نکنم، گفت: خوشبختانه تماشاگر چندسالی است که قبل از ورود به سالن سینما هیچ تصوری درباره نقشم ندارد و با خود می گوید که بروم تا ببینم این بار چگونه بازی کرده است. این یکی از بزرگترین آرزوهای بازیگری ام بود که به آن رسیدم.
نقش بعدی ام را دوست دارم!
وی با اشاره به اینکه بارها به این فکر کردم که کدام نقشم را دوست دارم و به نتیجه نرسیدم، عنوان کرد: همیشه نقش بعدی ام را دوست دارم؛ چون ایرادهای نقش های قبلی ام را معمولا می دانم و سعی می کنم در نقش های بعدی تکرار نکنم. هیچوقت از هیچ منتقدی دلگیر نشدم؛ چون بدتر از او نسبت به خودم بودم. من فیلم های بدم را از این زاویه دوست دارم اما از زاویه های دیگر خدا را شکر می کنم که مردم کمتر آن ها را دیده اند. خوشحالم که می توانم وجوه دیگری از خودم را تجربه کنم.
کیانیان در پاسخ به این پرسش که آینده را چگونه می بینید، بیان کرد: به طور کلی انسان خوشبینی هستم و همیشه فکر می کنم بعدها اتفاقات بهتری می افتد، اما زمانی که حال بدی دارم می گویم محکومم به امیدواری. همین الآن اگر فیلم های دهه ۶۰ را ببینید ممکن است از سبک بازی ها خنده تان بگیرد؛ اما در دوران خود بهترین بود. اگر هنوز بسیاری از بازی های قدیمی دلنشین اند به این دلیل است که این افراد بیشتر به خودشان نزدیک بودند. هرچه بتوانیم خودمان را سنباده بزنیم و خودمان باشیم، روز بهتری داریم.
پیوند کوتاه: https://www.cinemaroozan.ir/?p=32568