سینماروزان: بالا بودن سن مدیران دولت یازدهم از جمله پاشنه آشیلهای این دولت بود و اغلب در کنار ذکر خیر فعالیتهای مثبت وزرایی مانند حسن قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت، بالا بودن سن وزرایی مانند صنعت به نقد کشیده میشد.
این مسأله البته موضوعیست که در حیطه مدیریت هنری و به خصوص سینمای ایران هم وجود داشته است و اگر بخواهیم مصداقی بررسی کنیم میتوانیم افرادی را نام ببریم مانند علیرضا رضاداد، مجید مسچی و حتی محمدمهدی حیدریان که سالهاست در حیطه مدیریتهای سینمایی حضور دارند بدون اینکه حداقل خودشان تلاش کنند طیفی جدید از مدیران بهروز را تربیت کرده و وارد حلقه بسته مدیریتی کنند.
جالب است آن معدود جوانانی که وارد سیکل مدیریتی سینما شده اند هم نه به واسطه رزومه قوی خود در حیطه فرهنگی که بیشتر به واسطه نزدیکی و قرابت با همان مدیران بالادستی بوده که به ناگاه از مدیریت سینما سربرآورده اند؛ از منشی دفتر فلان رییس بگیرید تا هنرور فیلم بهمان رییس و راننده یکی دیگر از روسا!!!
علی اکبر ناطق نوری که به تازگی برادرش احمد ناطق نوری بعد از ۲۸ سال ریاست بر فدراسیون بوکس از این منصب کناره گیری کرد در در ديدار اعضاي انجمن انديشه و قلم، نکاتی کلیدی درباره وارد کردن طیف جوان به حلقه مدیریتی کشور بیان کرد.
ناطقنوري با اشاره به اينكه لازم است يادآوري كنم بنده زماني كه در سال ۶۰ وزير كشور شدم تنها ۳۸ سال داشتم، بیان داشت: البته نميخواهم شرايط خاص اوايل انقلاب و شكلگيري نظام را ناديده بگيرم اما تجربه اعتماد به جوانان اگرچه در آن مقطع از سر ناچاري اتفاق ميافتاد ولي بسيار باارزش و مفيد بود.
وی ادامه داد: در دوران شكلگيري جهاد سازندگي مرحوم شهيد دكتر بهشتي مكررا به بنده ميگفتند، سعي كنيد از نيروهاي جوان استفاده كرده و بگذاريد تجربه كسب كنند هر چند هزينهبر باشد.
او خاطرنشان كرد: در تاريخ صدر اسلام هم موارد قابل توجهي وجود دارد كه بهطور مثال پيامبر عظيمالشأن اسلام(ص) زماني كه ميخواهند براي اداره امور مدينه نمايندهاي اعزام كنند، يك جوان ۲۱ ساله را انتخاب ميكنند كه اتفاقا به مذاق افراد با تجربه و مسن هم خوش نميآمد. به هر تقدير جاي آن هست كه اهل حل و عقد براي خلأ حزب آن هم با شرايط لازم در عرصه سياست ايران و همچنين مفاهيمي از جمله نحوه تعامل احزاب با ساختارهاي نظام ولايي، فكر سازندهاي بكنند.
ناطقنوري در پايان تاكيد كرد: در مورد خودم هم چون مورد كنجكاوي بسياري از دوستان بوده است، بايد بگويم اگر از مسووليتي كنارهگيري ميكنم، دليل اصلي آن باز گذاشتن ميدان براي نسل جديدتر است اگرچه اين منافاتي با حضور در موقعيتهاي مشورتي كه تجربه افراد در آنها كارساز است، ندارد و همچنان در خدمت نظام و انقلاب هستم.