سینماژورنال: گذشته گرایی در هنرهای نمایشی هرچند برای بسیاری از هنرمندان زمینه ای است برای بازگویی برخی از ماجراهای تاریخی جذاب برای بسیاری از هنرمندان هم راهی است برای معادلسازی اتفاقات معاصر.
به گزارش سینماژورنال با این حال کمتر کارگردانی پیدا شده که بیاید و به صراحت بگوید داستانهایش را به لحاظ زمانی در گذشته روایت می کند تا از ممیزی رهایی یابد.
حسین کیانی کارگردان تئاتر که آثاری چون «خويشخانه»، «مشروطه بانو» و «مضحكه شبيه قتل» را روی صحنه برده، شاید یکی از معدود چهره های هنری ما باشد که به راحتی گفته است گذشته گرایی برایش گریزی است برای رهایی از گرفت و گیری که ممکن است ممیزی برای داستانهایی از وی که در دوران معاصر می گذرند ایجاد کند.
وسوسه نبوده که باعث شده به سراغ گذشته بروم
کیانی به بهانه اجرای تازه اش از “مضحکه شبیه به قتل” درباره گذشته گرایی به “اعتماد” می گوید: پرداختن به آن گذشته و ياد كردن از آن گذشته طبيعتا براي هر ايراني چه هنرمند باشد چه نباشد وسوسهانگيز است. بخشي از روح و ذات فرهنگي ما است. قضاوت و ارزشگذاري هم ندارم كه خوب است يا بد است. شايد بشود گفت كه ما به دليل پرداختن به گذشته از حال خودمان غافل شديم و عقب مانديم. اما در بنيانهاي فرهنگي ما گذشته هميشه وسوسهانگيز بوده. اما اين وسوسه باعث نشده كه من سراغ گذشته بروم.
بسیاری از مسائلی که به دلیل ممیزی نمی توانم در دوره حال طرح کنم به گذشته می برم
وی درباره علت حضور پررنگ گذشته در كارهايش بیان می دارد:{این مسأله} كاملا يك مبناي اجتماعي و ميتوانم بگويم سياسي دارد.به اين معنا كه من بسياري از طرحها، ايدهها و مسائلي را كه نميتوانم به دليل شرايط متفاوت مميزي در دوره حال مطرح كنم، مجبورم در دوره گذشته مطرح كنم. طبيعتا گذشتهاي را انتخاب ميكنم كه اين بستر در آن وجود داشته باشد. يعني بستر پيداكردن مسائل امروزين در آن وجود داشته باشد. طبيعتا اگر به صفويه يا هر دوره ديگري برويم خصوصيات خاص خودش را دارد. اما دوره قاجار منحصرا دورهاي است كه به لحاظ كاركردي ميتواند براي بيان بسياري از مسائل امروزين دوره مناسبي باشد. بنابراين بيشتر آن دوره را من در كارهايم انتخاب كردم. اما خب مثلا در نمايش «قصه خيشخانه» من درباره دوره غزنوي نوشتم وليكن عمده كارها در دوره قاجار بوده.
دوره قاجار بستر مناسبی است برای بیان مسائل انسان امروز
کیانی درباره چرایی قاجار به عنوان زمان مطلوبش برای توصیف داستانهای معاصر اظهار می دارد: چون دوره قاجار بستر خيلي مناسبي است براي بيان مسائلي كه انسان امروز با آن درگير است و در نتيجه همانطور كه گفتم براي من اين يك راه گريز است. راه گريزي است براي گفتن برخي مسائل.
یک هنرمند با این شرایط با دو جناح سیاسی؛ آیا می شد؟
این کارگردان خاطرنشان می سازد: فكر كنيد من همين داستان «مضحكه شبيه قتل» را ميخواستم در دوره حاضر بيان كنم. يك هنرمندي با اين شرايط با دو جناح سياسي. آيا ميشد؟ خيلي با گرفت و گير مواجه ميشد. مثل همان گرفت وگيري كه «مرگ در حمام بنفش» با آن مواجه شد. اگر اين نمايش دو قرن به عقب برميگشت مشكلي براي اجرا نميداشت اما خب آن موقع خيلي از مسائل در آن ناگفته ميماند. به هر حال آنطور هم نيست كه هميشه اين گذشتهگرايي جواب بدهد. در خيلي از موارد بايد با زبان و زمان معاصر حرف بزنيد. اما خب به لحاظ فلسفي من آنقدر گذشته كاوي نكردهام.