افشای پشتپرده سامانه ارسال فیلم به جشنوارههای خارجی فقط با پرداخت ۱۰ هزار تومان!
سینماژورنال: اخیرا سامانه ای در فضای مجازی راه اندازی شده است که گردانندگان آن مدعی هستند که می توانند آثار سینمایی کوتاه یا بلند را فقط یا دریافت 10 هزار تومان به جشنواره های مختلف خارجی ارسال کنند.
به گزارش سینماژورنال شدت فانتزی سازی چنین ادعایی آن قدر هست که هر مخاطب آگاهی را کنجکاو می کند بداند ماجرا چیست.
مرجان علیزاده مدیر پخش بین الملل کانون ایران نوین که در سال جاری فیلمهایی چون “تابو”، “رخ دیوانه” و “آسمان نزدیک است” را برای پخش جهانی درنظرگرفته است با نگارش یادداشتی برای “ایسنا” این ادعای کاملا کذب را زیر سوال برده است و از پشت پرده فعالیتهای چنین سامانه هایی پرده بردارد.
سینماژورنال متن کامل یادداشت علیزاده را ارائه می کند:
مثل پوشیدن کفش پاشنه بلند در برف
معتقدم باید در اینباره با صراحت و با بیان ساده بدون ارجاع به آمار و ارقام و مقایسه شرکتهای پخش ایرانی با خارجی صحبت کنم. ساعتی قبل از اینکه از من بخواهید نظرم را در این باره بگویم با مستندسازی صحبت میکردم که تصمیم داشت فیلمش را ده دقیقه بلندتر کند تا به جشنواره فیلم برلین برساند.
تعجب کردم چون تقریبا همه فیلمشان را کوتاهتر میکنند تا داستان سر راستتری داشته باشند و متعجب بودم از اینکه ایشان با چه منطقی میخواهند این کار را بکنند، چون اگر داستان فیلم احتیاج داشته باشد که هیچ، در غیر این صورت مثل پوشیدن کفش پاشنه بلند در برف است! و اصرارشان این بود که اگر پخش کنندهای حاضر بشود فیلمش را به برلین بفرستد، حاضر به همکاری است و بسیار خوشنود بودند از اینکه شرکت…که رسانهای اینترنتی است، قبول کرده بود در ازای دریافت ده هزار تومان فیلمش را در برلین ثبت نام کند.
حال اینکه هر فیلمی باید با توجه به فرم و محتوایش در جایگاه مناسبی عرضه بشود تا بتواند فیلم و فیلمساز را به هدف نهاییاش که همان جهانی شدن است، برساند.
آنقدر توهم ایجاد شده توسط تبلیغات آن شرکت برایش ایدهآل بود که به هیچ طریقی قانع نمیشد
هر جشنوارهای مقررات و هدفی برای برگزاری دارد و فیلمهایی را انتخاب میکند که مطابق با اهدافش باشد. مطمئن هستم وقتی بیشتر برایش توضیح دادم که پخش کننده حرفهای فیلم را به فستیوال ارسال کند و در مقابل مبلغی را از سهم فروش بر میدارد کاملا منصرف شد چرا که آنقدر توهم ایجاد شده توسط تبلیغات آن شرکت برایش ایدهآل بود که به هیچ طریقی قانع نمیشد که البته نه حوصله قانع کردنش را داشتم و نه وقتش را.
تقریبا مطمئن بود که فیلمش به برلین میرود و خریداران بسیاری هم سراغش خواهند آمد، ولی من هم مطمئن هستم که یک سال دیگر جایی همدیگر را میبینیم و او اظهار تاسف میکند از اینکه فیلمش را حرام کرده و من هم متاسف از اینکه فیلمش را میتوانست به دستهای مطمئن بسپارد که به دلیل بر آورده کردن منافع هر دو طرف میتوانست در جایگاه در خور خودش عرضه بشود.
وظیفه پخشکننده محدود به ارسال فیلم به جشنوارهها و ثبت نام نیست
اجازه بدهید اول توضیح بدهم که کار پخش کننده به غیر از ارسال فیلم به جشنواره چیست و سپس مقایسهای بین این دو نهاد یعنی پخش کننده حرفهای و یا نو ظهورهای متصدی پست و امور ارسال داشته باشم.
وظیفه پخشکننده محدود به ارسال فیلم به جشنوارهها و ثبت نام نیست. پخشکننده حامی و ساپورتر فیلم است، بارها پیش آمده است که فیلم در جشنوارهای رد شده ولی با دفاع از فیلم و دادن توضیحات لازم و رفع ابهامات درباره فیلم تقاضای بازبینی مجدد فیلم را دادهام و در نهایت فیلم به جشنواره راه پیدا کرده.
پخش کننده سوای این کار باید حواسش به جنبه مالی اثر هم باشد، سینما صنعت است و بایستی با اقتصاد صحیح رو به جلو حرکت کند. فستیوال ویترین یک اثر هست و باید فیلم از این ویترین به خانههای مردم برود و از طریق مدیا انها را سرگرم کند و یا آگاه سازی بکند، وظیفهای که معمولا فیلمهای اجتماعی و مستندها بر عهده دارند.
این جمله که فیلم فلان که در فستیوال کن یا برلین رفته از فیلم من بهتر نیست را بارها شنیده ایم
فیلم از چند طریق به دست پخش کننده میرسد؛ یا کارگردانی صاحب سبک و شناخته شده است که پخش کننده خودش به سراغ فیلم میرود یا کارگران و تهیه کننده بنا به دیدگاه و خواستهشان پخش کنندهای را انتخاب میکنند و در صورتی که پخش کننده تشخیص بدهد یک فیلم مناسب برای عرضه بینالمللی است، قراردادی مطابق عرف معمول منعقد میشود.
البته متاسفانه همیشه کارگردانها و تهیهکنندهها بدون هیچ تلاشی در مرحله تولید و تلاش برای ساختن فیلمی با استاندارد بالا توقع دارند فیلمشان به سه چهار جشنواره بزرگ کن، برلین، ونیز و غیره … شرکت کنند و جمله فیلم فلان که در فستیوال کن یا برلین رفته از فیلم من بهتر نیست یا مگر فیلمی که رفته ونیز چی بود را همیشه میشنویم و توقع دارند پخش کننده معجزه کند و تقریبا همه هم مدعی هستند فیلم من مثل بچهام میماند و برایش عمرم را گذاشتهام که البته از آنجایی که معمولا به کار تیم ورک عقیده نداریم اگر فیلم موفق بشود کارگردان این موفقیت را به خودش نسبت میدهد و اگر موفق نشود نتیجه کم کاری پخش کننده، میداند…
وقتی پخش کنندهای فیلمی را قبول میکند، موفقیت فیلم آبروی پخش کننده است
…ولیکن در مواجهه با فستیوالها مهم چگونه بودن فیلم نیست مهم چگونگی راهیابی فیلم به فستیوالهای بزرگ است.. درست است که معمولا هفتاد درصد خود فیلم باید قابلیت حضور و پذیرفته شدن در جشنواره را داشته باشند ولیکن نقش ساپورت کردن پخش کننده و تجربهای که به کمک این حمایت میآید را نادیده نباید گرفت.
پخشکننده بایستی با درک صحیح از فیلم، سینما و جامعه خودش بتواند در تمامی مراحل به غایت همچون والدی دلسوز فیلم را به سرانجام برساند، چه در مرحله اولیه پذیرش در جشنواره و چه مرحله حضور که به عقیده من مهمتر و مشکل تر از مرحله پذیرش است.
در خیل فیلمهای راه یافته به بخش مسابقه هر جشنوارهای موفقترین آنهایی هستند که در این مرحله رها نمیشوند. وقتی پخش کنندهای فیلمی را قبول میکند، موفقیت فیلم آبروی پخش کننده است.
پخش کننده با توجه به تجربهای که دارد و با شناخت و درک درست از فیلم میتواند تشخیص بدهد که هر فیلمی برای چه فستیوالی مناسب است
لازم به توضیح است که پخش کننده قرار نیست یک شبه و از روی ناچاری و احتیاج و با توجه به رسانهای شدن اکثر فعالیتها در این روزها جایی را تاسیس کنند و در ازای دریافت مبلغی فیلمها را فقط به جشنوارهها ارسال کنند که این کار سختی نیست، هر کسی کمی اینترنت و انگلیسی بلد باشد میتواند این کار را انجام دهد، پخشکننده بایستی سالها در این زمینه کار آموزی کرده باشد و با شرکت در جشنوارهها و بازارهای فیلم و مراوده با مدیران جشنوارهها و خریداران فیلم تجربه لازم برای این کار را بدست آورده باشد.
پخش کننده با توجه به تجربهای که دارد و با شناخت و درک درست از فیلم میتواند تشخیص بدهد که هر فیلمی برای چه فستیوالی مناسب است گاهی حضور در بخش مسابقه اصلی فستیوالهایی غیر از کن و ونیز و غیره بسیار منجر به دیده شدن فیلم میشود تا حضور در بخش جنبی فستیوالهای بزرگ.
“جدایی…” اگر به کن می رفت سرنوشت “گذشته” دچار می شد
فیلمهای بخشهای جنبی معمولا در حاشیه قرار میگیرند. “جدایی…” به بخش اصلی برلین میرود و موفقیتهای جهانی که دیدیم برایش رقم میخورد و شاید اگر کن میرفت به سرنوشت “گذشته” دچار میشد.
ادعای دروغین جایزه جشنواره تسالونیکی
اینکه سایتی ادعا میکند با ده هزار تومان فیلمها را به جشنوارهها میفرستد مستلزم بررسی است چون ادعای بسیار عجیبی است.
راستش میگویم عجیب چون هر چی فکر میکنم حرفهای بد به ذهنم میآید و کلمه مناسبتری پیدا نمیکنم. من به سایت مربوطه مراجعه کردم، بررسی و نقد تمامی ادعاهای این سایت در مجال این نوشته نیست ولیکن چند مورد را ذکر میکنم…
به عنوان مثال یک ادعا که جایزه؟؟!! بزرگ این سایت در صورت ثبت نام از طریق این سایت در جشنواره تسالونیکی حضور در مارکت این جشنواره است بایستی عرض کنم که جشنواره تسالونیکی تمام فیلم های متقاضی حضور در این جشنواره را که پذیرفته نشده باشند دعوت به بازار فیلم میکند و در ازای این هزینهای دریافت نمیکند یا این ادعا که تخفیف میگیرند برای ثبت نام در فستیوالها باید دید مثلا میتوانند برای ثبتنام در فستیوال سینه کست تخفیف بگیرند یا این تنها شامل چند جشنواره فیلمهای ایرانی در خارج از کشور میشود که مانور این سایت بیشتر روی این جشنوارههاست… و یا جالبتر از همه جملهای است که در بیان فستیوال زوریخ آمده که ادعا شده فضایی!! که در این جشنواره از سوی هیات انتخاب برای شرکت کنندگان در نظر گرفته شده باور نکردنی است.
خوب این که وظیفه هر فستیوالی است و این جملات تبلیغاتی به سود راهاندازان این سایت است و نه چیزی در بیان اهداف و یا نتیجه حضور در این فستیوال و بیشتر مصداق «یک کیلو بخر دو کیلو ببر» است. راستش بایستی این سایت و این جمله را به فستیوال زوریخ معرفی کرد و دید عکسالعمل مدیران این فستیوال را، که یقین دارم عکس العملی منفی خواهد بود.
حضور این دوستان به نفع پخش کنندگان حرفه ای است
این که آیا حضور این دوستان به ضرر پخش کنندهها است بایستی عرض کنم خیر اتفاقا حضور ایشان به نفع پخش کنندههای حرفهای است چرا که باعث تشخیص کار درست از نادرست میشود.
معمولا وقتی آگاهی کافی از روند به نتیجه رساندن یک اثر وجود نداشته باشد راه برای استفاده منفی از این عدم آگاهی به وجود میآید. کارگردانها و تهیه کنندهها دو دسته هستند آنهایی که معتقد به کار تیمی هستند و میدانند هر کاری را باید به کاردان سپارد که عموما موفق هم هستند و نتیجه درستی میگیرند و یک دسته هم آنهایی که هنوز نمیدانند یک دست صدا ندارد و همه کار را خودشان انجام میدهند.
برای ارسال و فقط ارسال به جشنوارهها هیچکس مناسبتر از خود کارگردان نیست
البته در این بین این سوال مطرح است که اگر فیلمی پخش کننده پیدا نکرد، تکلیف چیست. طبیعتا توقع نمیرود که کارگردان دست روی دست بگذارد و غصه بخورد که چه فیلم بدی ساختم که هیچکس حاضر به پخش آن نیست، این حق مسلم هر کارگردانی است که بخواهد حرف خودش و فیلمش را جهانی کند. چه فیلم عاشقانه باشد چه جنگی یا اجتماعی و غیره…
معتقدم در این موارد هیچکس و هیچکس مناسبتر از خود کارگردان نیست هیچ دایهای دلسوزتر از مادر نمیشود و برای ارسال و فقط ارسال به جشنوارهها هیچکس مناسبتر از خود کارگردان نیست. ولیکن باز هم تاکید میکنم موفقیت جهانی و ثابت قدم شدن در این راه حضور در چند فستیوال درجه دال و … نیست، مهم کیفیت حضور است نه کمیت حضور و این کیفیت جز از طریق کسانی که راهکارهای درست را میدانند، میسر نمیشود.