سینماروزان: گرانی ناگهانی قیمت دلار در ماههای اخیر بسیاری از پروژه های سینمایی و تلویزیونی را با وقفه هایی در مسیر تولید مواجه کرد و منتج از آن بر بیکاری بدنه سینما و تلویزیون افزود.
امیرحسین شریفی تهیهکننده سینما و تلویزیون که امسال را درگیر تولید فصل دوم “روزهای بیقراری” بود با اشاره به آسیب های گرانی ارز بر پروژه اش به “جام جم” گفت: درست در میانه مسیر تولید فصل دوم مجموعه «روزهای بیقراری» بودیم که به ناگاه التهابات ارزی رخ داد و متأثر از آن تقریبا همه چیز گران شد؛ از قیمت بلیت هواپیما گرفته تا قیمت مواد غذایی! برای پروژهای که برآوردش به زمان دلار ۴۵۰۰ تومانی بازمیگشت معلوم است که اثرات گرانی سرسامآور ارز و رسیدن دلار به بالای ده هزار تومان بیش از حد فضای کار را دچار التهاب کرد و بسیاری از عوامل را نگران نمود ولی اعتبارم به عنوان تهیهکننده موجب شد علیرغم کمبودها و گرفتاریها و حتی با استفاده از سرمایه شخصی، سریال را جلو ببرم و از تعطیلی آن جلوگیری کنم. اما درد اصلی پروژۀ من و امثال من نیست که اگر اصلاح برآورد دربارهشان صورت نگیرد به ضرردهی مطلق میرسند.
این تهیه کننده ادامه داد: درد اصلی، تورم لجام گسیخته موجود در جامعه است که موجب میشود مردم روبروز جیبشان خالی تر شود؛ شاید خیلیها باورشان نشود که دستمزد بدنه سینما و تلویزیون ایران شاید به ماهیانه ۲ تا ۳ میلیون هم نرسد و با این ارقام باید هم کرایه خانه دهند و هم خرج زندگی. آیا ممکن است؟؟
تهیه کننده “سیب سرخ حوا” و “اشک سرما” افزود: اگر صنوف یکپارچه و درست و حسابی داشتیم که بتواند در بحرانها هم که شده به یاری بدنه هنری کشور بشتابد یقینا تحمل درد آسانتر میشد اما جای خالی این صنوف هم بدجوری احساس میشود. صنف هنری داریم؛ مثلا خانه سینما را داریم که اتفاقا حمایتهای مالی خوبی هم از دولت میگیرد اما مشکل آنجاست که این حمایتها به بدنه صنف نمیرسد و اغلب میان حلقهای معدود که با ارتباطات در صنف سینما رخنه کردهاند توزیع میشود!
امیرحسین شریفی خاطرنشان ساخت: وقتی عملا میبینیم مدیری چندشغله در رأس صنف قرار گرفته معلوم است که عطش منفعتگرایی شخصی بر مصلحت سنجی صنفی غلبه کرده. این وظیفه مدیران هنری است که یک بازنگری جدی در عملکرد حلقههای بالادستی صنوف هنری داشته باشند و ببینند آیا این حلقهها توانستهاند لااقل یک بیمه درمانی درست و حسابی برای اعضاء فراهم کنند؟ مدیران هنری باید از رئوس صنف بپرسند که چرا در تمام سال حتی یک سبد ارزاق اولیه میان هنرمندان توزیع نمیشود؟ یا چرا مثلا در مناسبتهایی مانند روز سینما یا شب عید هدیهای نقدی به اعضای صنف تعلق نمیگیرد؟ یادم میآید زمانی مدیری که کارش به عزل کشید، توزیع سبدکالا را دور از شأن هنرمندان دانسته بود اما نگفته بود اینکه هنرمند سال در دوازده ماه بیکار باشد و از فرط ناچاری با سرشکستگی به دستفروشی کتابخانه شخصیش در پیادهروهای خیابان انقلاب روی آورد، نزدیک به شأن اوست یا نه!؟؟ آقای حسین انتظامی! درد اصلی سینماگران روزگار ما درد معیشت است؛ هرچه سریعتر خودی نشان دهید و برنامههایی را برای تسکین درد در دستور کار قرار دهید.