سینماروزان: ابوالحسن داوودی کارگردان سینما با انتقاد از نحوه مدیریت در رسانه ملی گفت: شرایط امروز تلويزيون در مقابل بودجه و نيروي انساني عظيمي كه صرف ميكند، شرايطي كاملا اضطراري و اورژانسي است كه حاصل و خروجي آن در سطح ملي به جايي رسيده كه مردم ديگر اعتماد لازم به اين رسانه ندارند و ندانمكاريها در مديريت به جايي رسيده كه انگار اين رسانه توسط يك مدير منصوب يك روزنامه حزبي اداره ميشود و نه مسوول يك رسانه بزرگ و انحصاري ملي.
ابوالحسن داوودي تنها به عنوان يك بيننده اين نظرات را ندارد بلكه به عنوان كسي كه خود را فرزند اين رسانه ميداند و از سالها قبل از انقلاب (سال ۵۲) غالب امورات زندگي و كار حرفهاياش تا دو دهه بعد از انقلاب از طريق فعاليت در همين رسانه ملي گذشته و بدون هيچ جانبگيري سياسي بر له يا عليه هر تفكري نظراتش را اینچنین به اعتماد گفت: شرايط كنوني حاصل و ادامه همان تفكرات انحصارگرايانه و بدون رقابت گذشته است كه تا به امروز در جريان بوده و حالا ديگر با انقلاب رسانهاي و رشد و گسترش فضاي مجازي كاملا و به شكل وحشتناكي قافيه را به آن باخته است.
داوودی ادامه داد: امروز وضعيت حادتر شده و حتي ميتوانيم بگوييم شرايط امروز تلويزيون در مقابل بودجه و نيروي انساني عظيمي كه صرف ميكند، شرايطي كاملا اضطراري و اورژانسي است كه حاصل و خروجي آن در سطح ملي به جايي رسيده كه مردم ديگر اعتماد لازم به اين رسانه ندارند و ندانمكاريها در مديريت به جايي رسيده كه انگار اين رسانه توسط مدير منصوب يك روزنامه حزبي اداره ميشود و نه مسئول يك رسانه بزرگ و انحصاري ملي.
اين كارگردان ادامه داد: آن چيزي كه بيشتر باعث تاسف است اينكه صداوسيما ميخواهد مردم بپذيرند كه اين رسانه صداي اكثريت مردم و ملت ايران است در حالي كه همه ميدانيم اين گونه نيست و اي كاش مديران اين مجموعه عريض و طويل بدانند كه در تمام اين سالها فرصتهاي بزرگي را براي آشتي ملي با اكثريت مردم از دست دادهاند.
داوودی افزود: شرايط نفسگير و طاقتفرساي شيوع بيماري كرونا فرصتي طلايي بود براي مديران رسانه كه با همهجانبهنگري و برنامهريزي و استراتژي مطلوب به سادگي بتوانند در بين مردم اعتماد به وجود بياورند ولی این اتفاق نیفتاد. همه اين نكات و حواشي در كنار برخوردهاي سياسي، حاصل نظرسنجيهاي مغلوطي است كه به تصميمگيران اين رسانه آدرس غلط ميدهند.
کارگردان “سفر جادویی” و “تقاطع” تاکید کرد: فكر ميكنم مديران سازمان بالاخره بايد بپذيرند كه غالب مردم تنها بيننده چند برنامه تبليغاتي آنها نيستند و اگر در راه جلب اعتماد كل جامعه و نه گروهي قليل، به شكلي جدي نكوشند، جامعه واقعيتها رادر فضاي بيانتهاي همهچيگوي مجازي و البته گاهي مسموم، جستوجو خواهند كرد. تلويزيون براي بقا در ذهن اكثريت جامعه ايران راهي ندارد جز این كه به عنوان رسانه همهجانگر نظرات مختلف را در برنامهسازي مدنظر جدي قرار دهد.