1

انتقاد بازیگر “خشکسالی و دروغ” از کارگردان فیلم⇐در کارهایی که بازیگردانی کردم این قدر حرص و جوش نخوردم/بزرگ‌ترین خلل فیلم در کارگردانی است/کارگردان رویه سطحی کار را فهمیده و با سلیقه شخصی نقش اصلی زن را سانسور کرده!

سینماروزان: درام اقتباسی “خشکسالی و دروغ” ساخته پدرام علیزاده در حالی اکران خود در سرگروه را به پایان برد که رقم فروش 2 میلیارد و نیم را رد کرد.

به گزارش سینماروزان برای فیلمی که محمدرضا گلزار را به عنوان یکی از استارهای شاخص سینما در صدر بازیگران دارد این فروش بیشتر از آن که عالی باشد، متوسط است اما برای کارگردانی به نام پدرام علیزاده که ساخته قبلیش “آخرین سرقت” که یک کمدی کاملا تجاری بود دچار شکست تجاری سنگین شد، فروش “خشکسالی…” معقول به شمار می رود.

با این حال بازیگران “خشکسالی و دروغ” چنان که باید به همکاری با علیزاده روی خوش نشان نداده اند و کم پیش آمده در گفتگوهای خودشان از این کارگردان جوان به نیکی یاد کنند حتی علی سرابی بازیگری که بعد از سالها بازیگری در تئاتر برای اولین بار در “خشکسالی…” یک نقش اصلی سینمایی را به خود اختصاص داده در گفتگویی که با “شرق” داشته به صراحت کارگردانی علیزاده را زیر سوال برده است.

بخشهایی از گفتگویی سرابی که درباره کارگردانی “خشکسالی…” حرف زده را بخوانید:

در تئاتر «خشکسالی…» هرچند کار کمدی باشد، اعماقی در آن دیده می‌شود. حتی در لحظه‌های خنده و گریه. اما به نظرم فیلم «خشکسالی و دروغ» لحن دوپاره‌ای دارد.
اصلا به نظرم فیلم چندپاره است.
‌در سینما چیزی به نام دوز معین است که ریتم را می‌سازد و هنر کارگردانی را به نمایش می‌گذارد. یعنی اگر این دوز بیشتر یا کمتر باشد، فیلم را دچار چالش جدی می‌کند. حالا به نظر شما دوز معین در فیلم از سانسور لطمه دید یا کارگردان؟
بزرگ‌ترین خلل در کارگردانی است. اشکال اول در نوع تفسیر و نگاه کارگردان به این متن است. حتی اگر من نسخه اصلی سینمایی را ندیده باشم، به عنوان یک بیننده که اثر نمایشی را خوانده‌ام با دیدن تنها یک تیزر از این فیلم متوجه می‌شوم کارگردان به‌هیچ‌وجه این اثر را نشناخته است. معتقد هستم «خشکسالی و دروغ» یکی از نمونه‌های تأثیرگذار ادبیات نمایشی است و سه دوره در سه سال این کار را در کشورهای مختلف اجرا کرده‌ام شاید نزدیک به ١٧٠ بار، در همه این اجراها و در هر جای دنیا که اجرا شد با زیرنویس برای مردم اجرا شد، مردم تحت‌تأثیر قرار گرفتند خندیدند و اشک ریختند و با سکوت سالن را ترک کردند. تعجب می‌کنم وقتی این اثر سینمایی می‌شود و در تیزر این فیلم یک موسیقی شاد نواخته می‌شود و آقای گلزار می‌گوید اگر روزی دوست‌دختر قبلی‌تان زنگ بزند شما چه‌کار می‌کنید. ایشان می‌خندد و می‌گوید من که Reject می‌کنم. کارگردان رویه سطحی کار را فهمیده.
‌ تدوین کار مشکل دارد. چرا همه‌چیز کوتاه شده است؟ با وجود بازی شما و آقای گلزار که خوب بوده. اما خیلی چیزها مبهم است یا زن فیلم را بیشتر از اینکه او را درک کنم، تهی‌مغز به نظر می‌رسد؟
من تهی از مغز تفسیر نمی‌کنم. در فیلم نقشی است که بخش عمده‌ای از آن را نمی‌بینید و کارگردان به سلیقه شخصی‌اش حذف کرده و ربطی به سانسور ندارد. تأثیرگذارترین جای بازی شخصیت میترا (آیدا کیخایی) که شما با او همذات‌پنداری می‌کنید را کارگردان به سلیقه شخصی درآورده. در صحنه میهمانی آخر کار جایی است که این خانم یک جوک بسیار معنادار با حالت هیستریک تعریف می‌کند و شما دلتان به حالش می‌سوزد.
‌کارگردان باید گرافیک فیزیک یک بازیگر را در نظر گیرد و نماهای بدی از خانم کیخایی گرفته شده!
در کارهایی که بازیگردانی کردم این‌قدر غصه و جوش نخوردم.

‌پس چرا به این کار ادامه دادید و حالا از آن دفاع می‌کنید؟
کار درعین‌حال که نقاط ضعف دارد اما نقاط قوت بسیاری دارد. حداقل اینکه بار نوشتاری و روشنفکری دارد. زمانی که بدون نگاه کارگردانی، دیالوگ را بشنوید، اگر آدم باهوشی باشید متوجه می‌شوید اثر تأثیرگذار است و با ذهن شما بازی می‌کند. هنوز معتقدم فیلم با همه ضعف‌هایی که دارد، در ٢٠ دقیقه آخر فیلم تأثیرگذار است. در چند سینمای مختلف دیدم که مردم در پایان فیلم سکوت کرده و به فیلم نگاه می‌کنند. به‌هرحال نقاط قابل دفاع هم دارد.