سینماروزان/رضا اورنگ(منتقد و روزنامهنگار): آیا فرهنگ برخی از رانندگان اتوبوس به سینما و تلویزیون منتقل شده؟
امروز نیز کم و بیش دیده می شود، اما در گذشته که شرکت های اتوبوسرانی تبدیل به تعاونی های بزرگ نشده بودند،هر کدام از راننده ها، بین راه مقابل رستوران ها و قهوه خانه هایی نشان شده توقف میکردند که با آنها قراردادی نانوشته داشتند.
در عهد بوق قرارداد به این صورت بود که در قبال توقف اتوبوس یا مینی بوسها مقابل رستوران و هجوم مسافران به داخل،رستوران داران و صاحبان قهوه خانه غذای مجانی مخصوص و چربی به راننده و کمک او میدادند. در حقیقت هرکس که همراه راننده بود از این غذای رایگان لذت می برد.
چند سال پیش هم راننده های کرایه خط رشت-تهران از میانه راه اتوبان و از یک زیر گذر ماشین خود را به جاده قدیم هدایت و مقابل رستوران یا قهوه خانه ای خاص توقف می کردند تا مسافران مجبور شوند در این مکان ها غذا بخورند یا چای بنوشند. به این رانندگان غذای مجانی نمی دادند، اما به جای آن یک یا دوبسته سیگار دستخوش می دادند!
با توجه به افزایش اتوبانها و ساخت استراحتگاههای مجهز بین راه، رستوران ها و قهوه خانه ها از رونق افتادند و قرارداد نانوشته هم خودبه خود ملغی شد.
امروز این فرهنگ به سینما و تلویزیون راه یافته است. برخی از عوامل سینما و تلویزیون-بیشتر بازیگران درجه چندم- با رستورانها و کافی شاپ های خاص تهران چنین قراردادهای نانوشته ای بسته اند.
آنان به عنوان جلسه معارفه یا کاری، سرمایه گذار،تهیهکننده و برخی از عوامل سینما و تلویزیون را به رستوران و کافی شاپ مورد نظر خود برده و غیر از خوردن غذای مجانی و گران، صاحبان این مکان ها برای اینکه همواره چنین جلساتی در آنجا برگزار شود، شکم آورنده مهمانان و خانوادهاش را نیز همواره با انواع غذا سیر میکنند.
ناگفته نماند که برای هر دو طرف سود است،اما برای پرداخت کننده صورت حساب، صدالبته ضرر!
رانندگان به ناهار یا شامی قانع بودند،اما این عوامل سینما و تلویزیون،علاوه بر خوردن انواع غذا از شیشلیک و برگ گرفته تا گردن و بریونی(!) از صاحب رستوران و کافی شاپ مورد نظر،مبلغی هم پول به عنوان ناز شست دریافت می کنند!
این افراد ضمن استفاده از فرهنگ ناب(!) راننده اتوبوسها و مینی بوسها، گرفتن ناز شست را هم به آن اضافه کرده و باب جدیدی را پیش روی همه باز کرده اند!
از نظر ما کار این عوامل سینما و تلویزیون درست نیست،اما نمی توانیم برای دیگران تعیین تکلیف کرده و امر به معروف و نهی از منکر راه بیندازیم.
امیدواریم سرمایه گذاران سینما و تلویزیون و تهیهکنندگان چشم و گوش خود را بیشتر باز کنند تا به چنین دام هایی نیفتند.
اگر خودشان دوست دارند که مدام دست در جیب کنند و ریخت و پاش راه بیندازند که اختیار با خودشان است. صاحب مال را هرگز نمی توان نصیحت کرد، چون جواب شان مشخص است؛ مال خودم است، دوست دارم خرج کنم یا دور بریزم، به کسی مربوط است؟!
ولی اگر بی اطلاع صاحب مال چنین قرار و مدارهایی را گذاشته و به اصطلاح او را در عمل انجام شده قرار میدهند جز خفت برای خود نمیخرند.