سینماژورنال: جمشید گرگین بلحاظ تاریخی هم که شده نخستین کسی است که در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نقد و تحلیل سینمایی را وارد تلویزیون کرد.
به گزارش سینماژورنال گرگین در اواخر دهه ۶۰ که رسانه ملی فقط دو شبکه داشت و البته ساعات پخش برنامه های آن هم محدود بود با راهاندازی برنامه ای موسوم به “سینمای کمدی” که نقد و بررسی ژانر کمدی بود سعی کرد تحلیل سینمایی را وارد رسانه ملی کند.
این مجری که سابقه هنری اش به دهه ۵۰ و بازی در درام سینمایی “صدای صحرا” و سریال “آتش بدون دود” هر دو از آثار نادر ابراهیمی میرسد بعد از موفقیت “سینمای کمدی” برنامه های دیگری چون “فانوس خیال”، “تاریخ سینمای ایران” و “سینمای سیاسی” را نیز تولید کرد و روی آنتن فرستاد.
جمشید گرگین اما در سالهای اخیر و در شرایطی که مرتب از فقر مجری مسلط به سینما در رسانه ملی گلایه میشود کاملا از تلویزیون دور افتاده است و حتی طرحی که برای ساخت مجموعه برنامه ای به نام “چهره های ماندگار” با محوریت مرور زندگی بزرگان هنر ایران داشت هم در آرشیو سیما خاک میخورد.
زیر موشک باران برنامه سینمایی تولید کردم
گرگین خودش درباره این دور افتادن از رسانه ملی به سینماژورنال می گوید: زمانی که تهران زیر موشک باران بود “سینمای کمدی” را درست کردم و ۲۶ قسمت هم آن را روی آنتن فرستادم؛ برنامه ای که یکی از محبوب ترین برنامه های زمان خود بود. شما درنظر بگیرید در فضای دهه ۶۰ حتی پیدا کردن یک نسخه بی کیفیت از اثری مطرح چقدر دشوار بوده اما من به خاطر علاقه ای که به سینما داشتم با ده ها دردسر و فقط برای ارتقای بینش سینمایی مخاطبان این برنامه را تولید کردم و روی آنتن فرستادم.
با عشق کار می کردیم و آن هم شبانه روزی
وی ادامه می دهد: در سالهای بعد هم برنامه های مختلفی را تولید و اجرا کردم؛ از “فانوس خیال” تا “سینمای سیاسی” و “تاریخ سینمای ایران” و هیچ گاه هم از کمبودهای مالی آن دوران رسانه ملی گلایه نکردم اما یک دهه بعد که پول حرف اول تولید و تهیه را می زد دیگر کسی حتی به سوابق ما هم نگاه نکرد. ما با عشق کار می کردیم و آن هم نه پاره وقت که به صورت شبانه روزی و حالا یک نفر همزمان با هم چند پروژه را دست می گیرد و هر کدام را نیز به شکلی ناقص پیش می برد.
من نه پیشینه سیاسی دارم و نه هیچ گاه درگیر حاشیه های اخلاقی شده ام/باید از مدیران رسانه ملی پرسید چرا با این سوابق به ما کار نمی دهند؟
جمشید گرگین که سالهاست به عنوان بازیگر نیز در سینما و تلویزیون حضور دارد و در مجموعه هایی چون “روزگار وصل”، “دزدان مادربزرگ” و “هوش سیاه۲” سابقه ایفای نقش دارد با اشاره به اینکه خودش هم نمی داند چرا از تجربیاتش در تولید برنامه های سینمایی استفاده نمی شود به سینماژورنال تأکید می کند: من نه پیشینه سیاسی دارم و نه هیچ گاه درگیر حاشیه های اخلاقی شده ام و اینکه چرا از طرحهایی که امثال من برای تولید برنامه سینمایی داشته ایم استفاده نمی شود جای سوال دارد. باید از مدیران رسانه ملی پرسید چرا با این سوابق به ما کار نمیدهند و از آن طرف چهره هایی با حداقل رزومه وارد تولید اثر برای رسانه ملی می شوند.
مشکل من این است که اهل رابطه بازی و زدوبندهای پشت پرده نبودهام
این مجری و تهیه کننده می افزاید: مشکل من این است که اهل رابطه بازی و زدوبندهای پشت پرده نبودهام. شاید اگر روابط خاص داشتم مرتب هم برنامه می گرفتم و اجرا می کردم اما چون رابطه ندارم مدیران اصلا به فکرشان هم نمی رسد که فلانی چند برنامه سینمایی پرمخاطب تولید کرده و حداقل میتوان او را به مشاوره دعوت کرد و درباره چگونگی تولید برنامه سینمایی پرمخاطب از او کمک گرفت.
عادل فردوسی پور همراه من تنیس گزارش می کرد اما بهش گفتم به سراغ فوتبال برود
این چهره هنری که اخیرا در سریال “شهرزاد” هم ایفای نقش کرده و البته “ماهی سیاه کوچولو” را هم روی پرده دارد با اشاره به اینکه صاحب یکی از موفق ترین برنامه های رسانه ملی یعنی “نود” زمانی از نیروهای وی بوده به سینماژورنال می گوید: من سابقه گزارشگری مسابقات تنیس را هم دارم و عادل فردوسی پور چند سال پیش از اینکه به سراغ فوتبال بیاید از همکاران نوجوان من بود که سعی کرد حین همکاری از اصول گزارشگری مسابقات ورزشی سردربیاورد. من خودم از مشوقان عادل برای رفتن به سراغ فوتبال بودم چون می دانستم علاقه اصلی اش فوتبال است و اگر در ورزشهای دیگر بماند استعدادش شکوفا نمی شود.
هفت سال پیش از آن که فریدون جیرانی “هفت” را روی آنتن بفرستد طرحی موسوم به “۹۰ سینمایی” را به تلویزیون دادم
جمشید گرگین اولین کسی بوده که طرح برنامه سینمایی زنده ای به صورت تاکشو یا گفتگومحور را به رسانه ملی داده است. خودش در این باره بیان می دارد: حدودا هفت سال پیش از آن که فریدون جیرانی “هفت” را روی آنتن بفرستد طرحی موسوم به “۹۰ سینمایی” را به دعوت گروه فرهنگ و ادب شبکه اول به آنها ارائه دادم.
وی ادامه می دهد: اتفاقا مدیر گروه فرهنگ و ادب نیز از طرح “۹۰ سینمایی” خوشش آمد و گفت اگر رییس سازمان سینمایی یعنی عزت ا.. ضرغامی هم این طرح را تأیید کند برنامه به تولید خواهد رسید اما در نهایت خبری نشد و بعد از چند سال دیدم جیرانی “هفت” را تقریبا با الگوی همان برنامه روی آنتن فرستاد.
همین برنامه “۹۰” را درنظر بگیرید؛ مگر عادل فردوسی پور فوتبالیست حرفه ای بود یا سابقه مربی گری داشت؟
این مجری-تهیه کننده با تأکید بر اینکه تلویزیون نیاز به متخصصان خودش دارد و نه چهره هایی که از حیطه های دیگر وارد آن می شوند می افزاید: طبیعی است که یک کارگردان سینما یا منتقدی که سابقه فعالیت در تلویزیون نداشته هرچقدر هم که اطلاعات سینمایی داشته باشد باز هم نمی تواند موفقیت یک نیروی مجرب تلویزیونی را که دانش سینمایی دارد تجربه کند. همین برنامه “۹۰” را درنظر بگیرید؛ مگر عادل فردوسی پور فوتبالیست حرفه ای بود یا سابقه مربی گری داشت؟ اتفاقا او نیرویی است کاملا رشد کرده در دل رسانه ملی که وقتی برنامه ای ورزشی را تولید میکند برنامه اش به بهترین بدل می شود چون هدفش تولید برنامه بوده نه اینکه مثلا از حیطه ای دیگر وارد تلویزیون شود و بخواهد تریبون این رسانه را مجالی کند برای رسیدن به منویاتش در حیطه شغلی اصلیاش!!!
به سراغ برنامه سازان مسلط به سینما برویم
وی خاطرنشان میسازد: اگر می خواهیم در حیطه برنامه سازی برای سینما هم به موفقیت برسیم بهتر آن است که از الگوی “۹۰” پیروی کنیم یعنی استفاده از برنامه سازان آگاه و مسلط به سینما و نه سینماگرانی که حضورشان در رسانه ملی، موقتی است. قطعا استفاده از این الگو نه فقط به بالا رفتن کیفیت تولید محصولات تلویزیونی منجر می شود که رشد سینما را هم به دنبال خواهد داشت.
سينمايي كه روابط جاي ضوابط را در آن بگيرد بهتر از اين نمي شود!
آيا مينا ساداتي بازيگر فيلم محمد رسول الله، استحقاق ايفاي نقشي در ابعاد مادر خاتم الانبيا را داشته است؟ مينا ساداتي كه اين روزها در نقش مادر حضرت محمد ص در فيلمي با همين عنوان روي پرده سالن هاي سينماست با انتقادات زيادي از سوي چهره هاي حزب پايداري و رسانه هاي وابسته به حزب اصولگرا روبروست. اين بار البته بر خلاف دلواپسي هاي بي مورد هميشگي حق با آنان است. شايد نه از آن جهت كه…بلكه از نظر فني. به نظر مي رسد كارگردان اين فيلم مثل فرج الله سلحشور از آن ور بام افتاده است. جلوه هاي ويژه قوي فيلم گرچه ضعف هاي فيلمنامه ناپخته اين اثر را پوشانده اما با اين حال نمي شود از كنار انتخاب هاي غلط كارگردان در گزينش بازيگران گذشت.
ساداتي كه اخيرا با مجموعه ضعيف تنهايي ليلا و فيلم عصر يخبندان شناخته شد كارنامه درخشاني نه در عرصه تاتر و نه عرصه تصوير ندارد و حالا به لطف يكي از پرهزينه ترين فيلم هاي تاريخ سينماي ايران و جهان به شهرتي رسيده كه استحقاقش را ندارد.
ضعف هاي او در بيان ديالوگ ها و بازي يكنواخت و بي روحش مشابه آنچه در تمام آثاري كه بازي كرده مثل تنهايي ليلا و عصريخ بندان و حتي سعادت آباد از او ديده ايم باعث شده تا شاهد كاراكتر ويژه اي در فيلم محمد رسول الله نباشيم و با وجود بازي قوي مهدي پاكدل، ساره بيات و عليرضا شجاع نوري( البته تعداد بازيگران خوب در برابر بازيگران بد انگشت شمار است و همين موضوع از ماندگاري فيلم در طول تاريخ مي كاهد) مشخص است كه ساداتي نتوانسته انطور كه بايد و شايد بده بستان بازيگري داشته باشد و نقش را صيقل دهد و نتيجه آمنه اي شده كه با آمنه تصوير شده در تاريخ كيلومترها فاصله دارد. اما چرا چنين نقش سنگين و تاثير گذاري در فيلمي با ابعاد جهاني بايد نصيب يك بازيگر نابلد و تازه كار شود؟
اين سوالي است كه بايد جواب آن را در روابط غلطي كه در سينماي ايران جاي ضوابط را گرفته و تازه كارها را جايگزين حرفه اي ها مي كند جست و جو كرد.آيا در سينماي ايران بازيگران باتجربه تر و حرفه اي تري نبودند كه به ايفاي چنين نقش سنگيني بپردازند و اين كاراكتر سرشار از موقعيت و چالش را جذاب تر از كار در بياورند؟متاسفانه اين بارهم يكي از جذاب ترين موضوعات تاريخ ما با وجود هزينه هاي سنگيني كه از جيب مردم رفته، آن طور كه بايد و شايد با وسواس و دقت پرداخته نشده و نتيجه آن فيلمي شده كه فيلمنامه و بازي هاي آن در حد معمولي ترين فيلم هاي هاليوود است و با وجود صرف هزينه هنگفت، در مخاطب باورپذيري لازم را ايجاد نمي كند.
خب که چی؟
چه ربطی داره به هفت و جیرانی و گبرلو و گرگین؟
من فقط عصر يخبندان رو از خانم ساداتى ديدم و انقدر از بازى ساده و اندازه اش خوشم اومد كه اسمش رو پرسيدم از دوستان و از اونجا شناختمش. شايد حالا معتمدآريا نباشه ولى به هرحال مطلقاً نميشه بهش گفت بازيگر ضعيف. خانمى كه اين متن رو نوشته خيلى تابلو مشكل شخصى داره با خانم ساداتى.
كاش درباره زندگي شخصي روابط شخصي و اتفاقات زيربنايي بازيگران فيلم هاي فاخر… هم بپردازيد
كه شخصيت محترم … را يك زن معلوم الحال با سابقه معلوم الحال با داشتن پرونده اخلاقي بازي كردن چقدر به ابروي سينماي ما لطمه ميزند.
ابرويي كه خود اينها ندارند و برچسبش دامن تمامي اهالي را خواهد گرفت اندك اندك
خب چه ربطی داشت به این مطلب؟؟؟
واقعا حال شما خوبه؟
به نظرم درست میگه
اصلا چرا هفت باید توسط یه کارگردان اجرا بشه؟
خب یه مجری خوب بیارن
افخمی هم اگه واقعا کارشو بلده بره فیلمشو بسازه
یا اون گبرلو اگه منتقده خوبیه بره خودش مجله دربیاره
چچرا این جماعت مدام آویزون تلویزیون هستن؟؟
اقای گرگین سلام
شماها خودتون هم مقصرید این قدر فضا رو راحت خالی میکنید و اینقدر منتظر میشینید که بهتون بزنگن که یه سری کارنابلدو میارن جاتونو میگیرن
بابا حفظ ارتباط که بد نیس
شما هم لینک پیدا کن و برو برنامه بساااز
پيشنهاد ميكنم در صورت تمايل و علاقه به اين حوزه
يك جستجويي بكنيد در خصوص علت ممنوع الكاري دوساله و جدي خواننده …،و ببينيد چه بر سر پرونده فساد اخلاقي اين ادم با يك زن از اهالي همين مطبوعات…امد
و چرا همسر خواننده از شكايت خود صرف نظر كرد و فقط متاركه كرد
پيگير شويد كه فيلم مستهجن اين اقاي خواننده و ان خانم …متاهل در اتومبيل شخصي اقا كجاست و چه اتفاقي براش افتاده
چرا اون خانم به همين روند زندگي كثيف در مطبوعات و گاهي سينما ادامه داده و پرده از فساد اخلاقي و رفتاري ش برداشته نشد
چه كسي يا كساني ميخواستن كه اين خانم متاهل با اين روابط خطرناك فاسد همچنان در اين حوزه حضور داشته باشه و هر از گاهي ساز و دهلي را در كاري كوك كند و تعدادي نوچه و ملازم هم براي خودش درست كرده در سمت خبرنگار و عكاس و … ،حضور اين خانم كه با اسم مستعار چندساليه در زندگي اغلب هنرمندان مطبوعاتي و حتا بعضي از اقايون سياسي چه دليلي دارد جز ترويج فساد و فحشا در ميان فرهنگيان.
افشاكنيد عاملان فساد و بي اخلاقي را
بلكه افراد شريف اين حوزه بتوانند نفس تازه كنند به دور از اين عشقه هاي مسموم
آقای گرگین سلام بر شما
به عنوان دانشجوی حوزه کارگردانی ازتان یه خواهش دارم
چرا شما یک آموزشگاه راه نمیندازی و از تجربیات تان در اختیار ما جوانان قرار نمی دهید؟
خیلی خوب است که شما بیایید و لااقل در دانشگاه تهران تدریس داشته باشید؟
در دانشکده صداوسیما چرا از شما استفاده نمی شود
؟؟؟
یعنی در هیچ کدام از دانشگاههای مملکت به وجوود شما نیازی ندارن؟؟؟
اگر پاسخ مثبت باشد واقعا باید گلایه کرد
گلایه های فراوان