1

بازار داغ قاچاق فیلمهای کیارستمی در هنگامه تقابل سینماگران-پزشکان⇐کانون؛ متهم اصلی است

سینماژورنال: وقتي همه درگير ماجراهاي مرگ عباس كيارستمي هستند و دعواي ميان پزشكان و سينماگران، در زيرپوست شهر فيلم‌هاي عباس كيارستمي با هجم گسترده‌اي از قاچاق روبه‌رو است و سودجويان با سوءاستفاده از فرصت به‌دست آمده، اين فيلم‌ها را به مشتاقان تازه مي‌فروشند.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “اعتماد” اتفاقي كه در بين خبرها گم شده و هشدار رييس كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان هم درباره آن ناديده گرفته شده.

حالا درست است كه اكثريت اين فيلم‌ها در روزگار گذشته راهي براي اكران در سينماها نداشتند و چرخه معيوب اكران باعث شده تا قاچاق زيرزميني، فرصتي براي ديده‌شدن باشد، اما همچنان اين روند غيرقانوني، ضربه‌هاي بزرگي به سينما و حقوق مولف مي‌زند. بهانه‌اي كه باعث شد تا سراغ اهالي سينما برويم و از آنها بپرسيم چرا اين اتفاق رخ داده و راه‌حل چيست.

محسن امیریوسفی: کانون باید این فیلمها را زودتر از اینها پخش می کرد

محسن امیریوسفی کارگردان سینما در این باره گفت: توزيع غيرقانوني‌ آثار در ايران پديده‌ ‌عجيب و غريبي‌ نيست و در طول اين سال‌ها همواره غفلتي‌ نسبت به توزيع صحيح برخي از آثار سينمايي ‌در كشورمان وجود داشته است. برخي مالكان و تهيه‌كنندگان‌ آثار سينمايي ‌‌در مسير توزيع آثار افراد با يك بي‌سليقگي مفرط عمل كرده‌اند و همواره صاحبان اثر و مولفان از اين قضيه آسيب ديده‌اند. اين مشكل كلي ‌درباره آثار آقاي كيارستمي هم صادق است. در زمان حيات آقاي كيارستمي، كانون پرورش فكري كودكان و‌نوجوانان توجهي به توزيع آثار و فيلم‌هاي ايشان‌ نداشت و بيشترين اشتباه را خود اين ارگان مرتكب شد.

وی ادامه داد: كانون مي‌توانست اين فيلم‌ها را در زمان حيات ايشان به صورت مجموعه‌هاي شكيل در فروشگاه‌ها و با شكل و شمايلي كه در شأن عباس كيارستمي بود، توزيع كند. با اين حال و با پخش غيرقانوني آثار اين كارگردان در سطح شهر، ‌كانون بايد سريع‌تر براي توزيع صحيح و قانوني اين فيلم‌ها در قالب پكيج‌هاي ‌مدنظر ‌خودش اقدام كند و نگذارد بيشتر از اين سيستم توزيع آثار دچار زيان شود. البته نبايد چنين پنداشت كه اين اقدام‌ها در برابر توزيع غيرقانوني آثار وجه بازدارنده دارند. توزيع غيرقانوني اين آثار در سيستم قاچاق وابسته به بحث امنيت شغلي است و سويه ديگري دارد.

سیدجمال ساداتیان: این فیلمها چگونه از کانون بیرون آمده؟

سیدجمال ساداتیان تهیه کننده سینما درباره قاچاق فیلمهای کیارستمی بعد از مرگش بیان داشت: به صورت قانوني هر فيلمي كه ساخته مي‌شود نسخه اصلي آن در اختيار تهيه‌كننده آن فيلم به عنوان مالك اثر است. اگر قرار باشد اين فيلم اكران يا در قالب سينماي خانگي توزيع شود، اين تهيه‌كننده اثر است كه فيلم را در اختيار توزيع‌كنندگان يا سينماداران قرار مي‌دهد.

ساداتیان ادامه داد: اگر فيلم‌هاي آقاي كيارستمي دارد به‌صورت غيرقانوني در سطح شهر توزيع مي‌شود بايد اين سوال را پرسيد كه اين فيلم‌ها چگونه از كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان كه در حقيقت به عنوان تهيه‌كننده اين آثار، مالك فيلم‌هاي مرحوم كيارستمي است، بيرون آمده؟ اينكه عده‌اي دارند اين فيلم‌ها را به‌صورت غيرقانوني توزيع مي‌كنند يا نمايش مي‌دهند جدا از اينكه نشان‌دهنده ضعف در برخورد با اين افراد است بيانگر سهل‌انگاري كانون در توزيع به‌موقع آثار برخي هنرمندان نيز هست. اين سهل‌انگاري هم به خود مالكان اثر آسيب مي‌رساند و هم به كارگردان و ديگر مولفان يك اثر نمايشي. بدون شك اگر اين فيلم‌ها در زمان حيات صاحبان اثر به صورت قانوني و در يك سيستم اقتصادي صحيح توزيع شود جداي از اينكه فرهنگ استفاده درست از يك اثر سينمايي را گسترش مي‌دهد مي‌تواند از سوء‌استفاده‌ها جلوگيري كند.

احمد طالبی نژاد: شاید خانواده اش راضی باشند اما سهل انگاری کانون غیرقابل کتمان است

احمد طالبی نژاد منتقد سینما با اشاره به قانون کپی رایت گفت: در قانون كپي رايت، يك اثر تا سي ‌سال در اختيار مالك و تهيه‌كننده يك فيلم است. پس از سي سال به صورت قانوني‌ حق انتشار و توزيع اين آثار به مولف يا كارگردان فيلم واگذار مي‌شود و چنان‌چه كارگردان در قيد حيات نباشد اين فيلم‌ها در اختيار خانواده مولف قرار مي‌گيرد. از همين دريچه احتمال اينكه خانواده مرحوم كيارستمي با پخش اين فيلم‌ها به‌صورت گسترده مشكلي نداشته باشند، وجود دارد و به نظر مي‌رسد خودشان تمايل دارند اتفاقا اين فيلم‌ها در دسترس مردم قرار بگيرد.

این منتقد ادامه داد: اما اين اتفاق سهل‌انگاري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان را تحت‌الشعاع قرار نمي‌دهد. متاسفانه كانون در اين سي‌واندي سال براي توزيع آثار آقاي كيارستمي و ديگر كارگردانان كانون اقدام مفيدي نكرده است و جز اكران‌هاي محدود براي طيف خاصي از مخاطبان در توزيع اين فيلم‌ها كاهلي ‌كرده است. كانون پرورش فكري مي‌توانست در اين سال‌ها با فروش مناسب اين آثار در شبكه‌هاي قانوني توزيع و البته فروش آن به شبكه‌هاي تلويزيوني خارجي يا حتي صدا و سيما به ديده شدن اين آثار كمك كند. اينكه حالا و بعد از توزيع غيرقانوني اين فيلم‌ها، مسوولان كانون ادعاي ميراثداري مي‌كنند جاي سوال دارد در صورتي ‌كه بسياري از اين فيلم‌ها حق كارگردان‌هاي اين آثار است. به نظر مي‌رسد كانون به عنوان يك نهاد دولتي نياز چنداني به درآمد حاصل از فروش اين آثار ندارد‌ و بهتر است اين فيلم‌ها و حق توزيع آنها را به خانواده مرحوم كيارستمي ‌واگذار كند.