سینماژورنال: صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در این سالها از فرط فراوانی اظهارنظرات سیاسی به نوعی تکرار رسیده است.
به گزارش سینماژورنال او که تقریبا هیج دعوت به سخنرانی را بی پاسخ نمی گذارد اخیرا بازی در سینما را هم تجربه کرده است و این روزها با یک تریلر-فانتزی به نام “اژدها وارد میشود” در سینماها حضور دارد و جالب است که در نقش حقیقی خودش بازی می کند اما در خدمت فانتزی قصه، به قلب واقعیت میپردازد.
زیباکلام که همان فراوانی اظهارنظراتش باعث غلبه نوعی سطحی نگری بر گفته هایش شده است در تازه ترین سخنانش که در مراسم رونمایی کتاب “زیر پوست قصه ها/سینمای رخشان بنیاعتماد” نوشته سعید عقیقی بود هم از این سطحی نگری در امان نماند.
زیباکلام در این رونمایی با تقسیم بندی سینمای ایران به سه دسته حکومتی، گیشه و هنربرای هنر به شدت ده نمکی را نواخت و در جایی دیگر هم کتاب عقیقی را کتابی ثقیل قلمداد کرد.
بخشهایی از گفته های زیباکلام در این مراسم را به نقل از “ایسنا” بخوانید:
مثلاً وقتی «صمد…» فروش میکند آن را پست و پلید میدانیم و زمانی که فیلمهای دهنمکی فروش میکنند، نه!
زیبا کلام در ابتدای صحبتهای خود با بیان اینکه سینمای ایران را به سه گروه تقسیم میکند، گفت: گروه اول سینمای حکومتی و هنر حکومتی است که سمبلش آقای حاتمیکیا، دهنمکی و مرحوم سلحشورند. گروه دوم، گروه گیشه است که فروش برایش مهم است. اما اقلیت سومی هم هست که من اسمشان را سینمای «هنر برای هنر» گذاشتهام و سینمای رخشان بنیاعتماد را هم در گروه سوم قرار میدهم.
زیباکلام با بیان اینکه معتقدم در هیچ جامعهای هنر حکومتی نتوانسته دستاوردی داشته باشد و “هنر ایدئولوژیک” در ایران هم مثل شوروی و کوبا و چین نمیتواند موفق باشد ادامه داد: سینمای گیشه هم وضع مشخصی دارد اما اگر فرض کنیم گیشه ملاک موفقیت است، پس چرا برای عدهای آن را مثبت ارزیابی میکنیم و برای عدهای نه؟ مثلاً وقتی «صمد به مدرسه میرود» فروش میکند آن را پست و پلید میدانیم و زمانی که فیلمهای دهنمکی فروش میکنند، نه!
به این کتاب راحت نمره نمی دهم
این استاد دانشگاه ادامه داد: گروه سومی هم هست که شاهد موفقیتشان هم هستیم و من با الهام از واکنشهایی که گروههای راستگرا به فیلمهای این گروه نشان دادهاند -و میگویند این ها سیاهنمایی است- اسمشان را گذاشتهام ژانر «سیاهنمایی»!
این تحلیلگر مسائل سیاسی که در ابتدای بحث نیز به شوخی گفته بود «جای من قطعاً این جا نیست» و «اگر بخواهید راجع به ریاست مجلس و برجام صحبت میکنم و قول میدهم هرچه خواستید بگویم!» در خصوص محتوای کتاب سعید عقیقی هم گفت: من معلم سختگیری نیستم اما به این کتاب راحت نمره نمیدهم. من با این کتاب مشکل داشتم و کتاب را ثقیل یافتم و خیلی جاها نمیفهمیدم نویسنده چه میخواهد بگوید. گرچه من آدم با هوشی نیستم اما مخاطبان این کتاب هم انشتین نیستند و کسی مثل زیباکلام هم بینشان هست، پس باید برایشان قابل فهم باشد.
مشکل من با کتاب تعریف نویسنده از واقعیت است
زیباکلام با اشاره به اینکه نویسنده در پیشگفتار گفته که میخواهد بحثی درباره واقعیت و ارتباط آن با فیلمهای بنیاعتماد را بیان کند، اظهار کرد: فصل اول کتاب «واقعیت به عنوان سند» را بررسی میکند. هرچند میتوان گفت «سند به عنوان واقعیت»! مشکل من با کتاب تعریف نویسنده از واقعیت است. باید دید واقعیت از دید چه کسی نگریسته میشود. نویسنده در کتاب طوری درباره واقعیت حرف میزند که انگار واقعیت آن چیزی است که راوی روایت کرده است.
واکنش نویسنده کتاب به اظهارات زیباکلام
صادق زیباکلام که در میانه بحث با واکنش سعید عقیقی با این مضمون که “برای رونمایی از کتاب اینجا آمده بودیم و نه نقد آن” مواجه شد، در ادامه به معرفی مختصر بخشهای مختلف کتاب بسنده کرد و گفت: پایان کتاب یک نتیجهگیری یک و نیم صفحهای دارد که انتظار داشتم این بخش کمی مفصلتر باشد. اما اگر به هیچ دلیلی نخواهید این کتاب را بخرید به یک دلیل باید این کار را کنید و آن مصاحبه عقیقی با رخشان بنیاعتماد است که گفت و گوی معرکهای است و بر خلاف بقیه کتاب نثر شیرین و سادهای دارد.
زیباکلام در پایان گفت: هر کسی به سینمای ایران و ژانر جدید «سیاه نمایی» علاقه دارد حتماً باید این کتاب را داشته باشد. آنچه از سینمای ایران به عنوان باقیاتالصالحات باقی خواهد ماند، نه سینمای حکومتی بلکه همین ژانر «سیاهنمایی» است که خانم بنی اعتماد علمدار آن است.