سینماروزان: هرچند فیلمسازی با نقد افکار التقاطی گروهکهای معاند و به خصوص گروهک منافقین کم و بیش از ابتدای انقلاب و در آثاری مختلف از «شرایط عینی»احمدرضا گرشاسبی و «دست نوشتهها»ی مهرزاد مینویی تا «تشکیلات»منوچهر مصیری، «پنجاه روز التهاب»کریم آتشی،«خانه ای مثل شهر»حجت الله سیفی و «آخرین نبرد»حمید بهمنی وجود داشته اما افزایش حمایتهای ارگانی موجب شده در سالهای اخیر رویکرد دوبارهای به این نوع فیلمسازی داشته باشیم.
در این رهگذر آثاری همچون «امکان مینا»، «ماهی سیاه کوچولو»، «سیانور» و «ماجرای نیمروز» خلق شدهاند که البته مورد حمایت رسانه های موسوم به ارزشی هم بودهاند.
به تازگی فیلمی تازه با مضمون منافقین در مسیر تولید قرار گرفته با نام «زنانی که با گرگها دویدهاند»؛ فیلمی که نام آن یادآور مجموعه داستانی از بیژن نجدی با نام «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» است و تهیهکنندگی آن را محمدرضا شرف الدین مدیرعامل اسبق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس برعهده دارد.
شرف الدین که آخرین تجربه تهیه کنندگیاش در سینما «فرزند صبح» نزدیک به ده سال بعد از رونمایی در جشنواره فجر همچنان بلاتکلیف است(!) کارگردانی «زنان…» را به امیراطهر سهیلی برادرزاده سعید سهیلی کارگردان سری «گشت ارشاد» سپرده است!! و سهیلی خود نیز به عنوان مشاور کارگردان در پروژه حضور دارد.
این پروژه که فیلمبرداریش به تازگی آغاز شده و البته محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی هم در پشت صحنه آن حاضر شده از حضور لعیا زنگنه به عنوان بازیگر نقش اصلی سود میبرد.
داستان «زنان…» در حاشیه شکست عملیات مرصاد میگذرد یعنی زمانی که یک زن منافق بعد از شکست به سنگری دوردست پناه میبرد و میکوشد به مرور خاطرات گذشته خویش بپردازد. ایفای نقش زن منافق را لعیا زنگنه برعهده داشته است.
جالبترین نکته درباره تازه ترین فیلم با مضمون منافقان آن است که سرمایه گذاری و جانشینی تهیهکنندگی آن را روزبه حسینیکارگر برعهده داشته است؛ جوانی که در دو سال گذشته نامش به عنوان سرمایهگذار آثاری همچون «ربوده شده»، «ماحی» و «جاودانگی» دیده شد. فیلمهایی که در دو ویژگی مشترک بودند؛ یکی حضور جواد نوروزبیگی به عنوان تهیه کننده و دیگری شکست در گیشه علیرغم صرف هزینه مکفی برای تولید!
حسینی کارگر که پیشتر در گفتگویی از فعالیتش در صادرات و واردات خودرو و مواد شیمیایی سخن گفته بود(اینجا را بخوانید) در حالی وارد سرمایه گذاری برای تولید «زنان…»شده که یک سال قبل و بعد از شکستهای متوالی آثارش در گیشه از این گفته بود که دیگر در سینما سرمایهگذاری نمیکند.(اینجا را بخوانید)اما گویا سینما هنوز آن قدر برای ایشان جاذبه دارد که باز هم به سراغ هزینه کردن برای آن آمده؛ آن هم برای فیلمی که هم سوژه اش و هم گروه تولیدش پیش بینی شکستی دیگر را برای آن محتمل می کند!
امید که احتمالات درست از کار درنیاید و فیلم چهارم این سرمایه گذار جوان هم بتواند به بخش مسابقه جشنواره فجر راه یابد و هم اینکه گیشه پررونقی داشته باشد.
این آقای سرمایه گذار بابت پروژه های قبلیش هنوز بدهکاره
بیاد اول بدهیشو تسویه کنه بعد بره کار تازه شروع کنه
چرا نظارت سینما به این چیزها رسیدگی نمیکنه؟
آیا نظارت فقط واسه فیلمنامه است؟
یه سوال مهم
این اقا که هر سه تا فیلمش شکست خورده
چطوری بازم پول اورده تو سینما
اونم همچین کاری؟؟؟
این فیلم هم
بعیده نماهای اصلی درگیری رو داشته باشه
و این طور که پیداست حدیث نفسهای کاراکتره
مثل ماهی سیاه کوچولو
اینکه مدام میرن سراغ تنهایی ادمها بعد از عملیات چه فایده ای داره
هنر سینما اینه که عین عملیات مرصادو نشون بدن
الان یه فیلم هم روی پرده داریم به نام دریاچه که مثلا جنگی ه
اما نود درصد فیلم تو شهر میگذره
خب اینا رو توی تلویزیون نشون بدین
چرا باید کلی هزینه تولیدشون بشه
و از اون طرف ۱۰-۱۲ تومن از ملت بگیرید برای نشون دادن این فیلما؟
بله
کاملا موافقم
ما نیاز داریم به درگیریهای حین عملیات مرصاد
و ضربه ای که بچه های خودمون به منافقین زدن و ببینیم
که اینم کار فیلمسازی ه در حد رسول ملاقلی پور یا محمدعلی باشه آهنگر یا حتی سامان سالور(به خاطر ۱۰ دقیقه اول سیزده۵۹)
بقیه واقعا تجربه ای در این حیطه ندارن
اگه مل گیبسون تو ایران بود
اونوقت چنان تصویری از مرصاد ارائه میداد
که آکادمی هم نتونه حذفش کنه