سینماروزان: تهمینه میلانی هرقدر که در فیلمسازی خوش شانس بود در نقاشی خوش شانس نبوده چون انفجار اطلاعات در روزگار غلبه سایبر سبب ساز آن شد که نمایشگاه نقاشی این کارگردان در همان ابتدای راه تعطیل شود.
به گزارش سینماروزان در میان آثاری که میلانی در نمایشگاه خود ارائه داده بود آثاری وجود داشتند دارای شباهت به برخی آثار «جنی میلیهاو» هنرمند روس مقیم اسرائیل؛ اتفاقی که با واکنش این هنرمند هم روبرو شد(اینجا را بخوانید) و در نهایت شرایط را به جایی رساند که حوری قدیمی مدیر گالری ایوان که نمایشگاه در آن برگزار شده بود کلا نمایشگاه را تعطیل کرد.
مدیر گالری ایوان در گفتگویی با «شرق» کوشیده هم در چرایی برگزاری نمایشگاه میلانی و هم چرایی تعطیلی آن سخن گوید.
متن گفتگوی این گالری دار در گفتگو با “شرق” را با ذکر این توضیح بخوانید که باید توضیحات میلانی در این باره را هم شنید:
چطور شد که خواستار برگزاري نمايشگاه خانم تهمينه ميلاني شديد؟
خانم ميلاني از نظر حرفه کارگرداني و فيلمسازي، هنرمند سرشناسي هستند. هرچند من با ايشان از نزديک آشنا نبودم، اما به پيشنهاد کارشناس هنري گالريام که ايشان را به من معرفي کردند راغب به برگزاري نخستين نمايشگاه نقاشي خانم ميلاني شدم؛ با اين استدلال که سال گذشته خانم ميلاني در گالري «آريانا»، نمايشگاه عکس برگزار کرد که از استقبال خوبي هم برخوردار شده بود. البته بايد توضيح دهم من وقتي به دفتر ايشان رفتم، تنها با استناد به چند اثر از اين مجموعه تصميم به برگزاري نمايشگاه گرفتم. نقاشيهاي ايشان مسلما باب سليقه شخصي من نبود، اما هر گالريداري که نمايشگاه نقاشي برپا ميکند، الزاما سليقه شخصي او نيست و احترام به سليقه مخاطب اولويت گالريهاست. منتها من به سابقه هنري خانم ميلاني نگاه کردم که در حرفه کارگرداني و عکاسي کارهاي قابلقبولي داشتند و نمايشگاه را برپا کردم. تا اينکه يک روز بعد از افتتاح نمايشگاه ناچار شدم که آن را ملغي کنم. البته اين توضيح را هم ارائه بدهم که چنين اشتباهاتي اجتنابناپذير است؛ مثلا پيش از ما هم گالريهاي اعتماد و آران هم چنين اتفاقي را از سر گذرانده بودند. کمااينکه «گالري ايوان» هم قدمت کمتري نسبت به آنها دارد!
لغو سريع نمايشگاه به دليل فشارهاي زياد بود. کي مطلع شديد که يکي از کارها کپي از اثر هنرمند؛ جِني ميليهوف بوده؟
من بعد از اينکه متوجه هجمهها شدم و کار اين خانم را ديدم، متوجه شدم که متأسفانه کار کپي است! ما حتي برخي از آثار را که به نظرمان کمي مشکلدار به نظر ميرسيد از همان ابتدا کنار گذاشته بوديم. به همين دليل تصميم گرفتم که نمايشگاه را ملغي کنم. من واقعا از عموم مخاطبان نهايت عذرخواهي را ميکنم. بالاخره ممکن است در هر کاري چنين اشتباهاتي پيش بيايد!
يکي از نقدها اين بود که چرا گالريداران سراغ چهرههاي مطرح هنرهاي ديگر ميروند، درحاليکه جوانان خلاق زيادي وجود دارند که صاحبان گالريها اصلا نيمنگاهي هم به آثارشان نمياندازند؟ ضمن اينکه بايد قبول کنيم که هنر ايران در عرصههاي مختلف به سمت انحصار گرايش پيدا ميکند!
ببينيد من فکر ميکردم با برگزاري نمايشگاه «فيلمهايي که نساختم» اداي ديني به يکي از کارگردانان خوشنام و برتر سينماي ايران کردهام. ضمن اينکه برايم مهم است، شخصيت حرفهاي خانم ميلاني خدشهدار نشود. درباره ورود هنرمندان به عرصههاي مختلف بايد بگويم که هر انسان هنرمندي آزاد است که خود را در عرصههاي مختلف بيازمايد. ما بزرگاني داشتيم مانند سهراب سپهري که هم شاعر بودند و هم نقاش يا زندهياد عباس کيارستمي که هم فيلمساز بودند و هم عکاس و در هنرهاي ديگري هم فعال بودند.
يکي از مشکلات برخي از گالريداران اين است که کارشناسان هنري آنها چندان با هنر روز دنيا آشنا نيستند! دستکم جستوجوکردن در فضاي مجازي ميتواند در جاهايي راهگشا باشد. چرا چنين نکرديد؟
من روند برگزاري اين نمايشگاه را به کارشناس هنري اين پروژه و معرف خانم ميلاني واگذار کردم. ضمن اينکه درباره نمايشگاه خانم ميلاني، به اعتبار و صحت حرفها و روش کاري ايشان اعتماد کردم.
واکنش خانم ميلاني به لغو نمايشگاه چه بود؟
ممکن است ايشان از من دلخور شده باشند، اما من ديگر نميتوانستم بيش از اين به حيثيت گالري خودم ضربه وارد کنم!
خود شما چقدر به جوانان در گالريتان ميدان دادهايد؟
اگر به سردر گالري من توجه کرده باشيد، نوشتهام که هدفم جذب و کشف جوانان است. من در دوران کوتاه تأسيس گالريام، از جواناني مانند وحيد اميني، سهيل بسطامي، نارنج کاظمي، اشکان حسيني، جعفر پاکروان، سياوش حاتم و … نمايشگاه برگزار کردهام. به همين دليل چنين نقدهايي را که هدفم از برپايي اين نمايشگاه بهدستآوردن پول است تاب نياوردم. من اغلب با فروش آثار، هزينههاي خيريههاي زيادي را برعهده گرفتهام که همه مدارک آن موجود است.
اينکه شما به خيريهها کمک ميکنيد درعينحال که کار بزرگي انجام ميدهيد، نافي بهسرانجامرساندن وظايف گالري نيست! بههرحالت گالريداري مثل هر هنري ضوابطي دارد که حتما باید دنبال شود… .
به همين دليل ميگويم که کار من مسائل مادي نيست و اساسا خط مشي گالري ايوان حمايت از هنرمند و نه تنها فروش آثار او است. من اولين کسي هستم که در دوبي نمايشگاهي از هنر ايران را به نمايش گذاشتهام، ضمن اينکه حتما ميدانيد که خود گالري کلي خرج دارد که همه را خودم متقبل شدهام.
چرا قيمت تابلوها بالا و غيرواقعي بود؟ از ۱۵ ميليون تا ۲۰ ميليون تومان! براي اين تابلوها خيلي زياد است. درحاليکه تابلوهاي بسياري از بزرگان هنر ما چنين قيمتي ندارند؟
خب اين قيمت توسط يکي از کارشناسان مطرح حوزه تجسمي و کارشناس هنري اين پروژه گذاشته شد!
خود شما با چنين قيمتهايي موافق بوديد؟
قطعا نبودم، اما وقتي افراد صاحبنظر در حيطه هنرهاي تجسمي که بسیارهم شناختهشده هستند ، راجع به این تابلوها نظر دادند، ديگر روي حرفشان چيزي نگفتم. در انتها با حفظ احترام و شأن خانم تهمينه ميلاني در حوزه سينما از همه هنردوستان و هنرمندان در عرصه تجسمي مراتب عذرخواهي خود را اعلام ميدارم.