سینماژورنال: فیلم “تابو” آخرین ساخته خسرو معصومی، این روزها در حالی، توسط “هنروتجربه” به نمایش درآمده که پیشتر یکی از رسانه ها از این گفته بود واگذاری پخش “تابو” به “هنروتجربه” مسیری است برای دریافت پروانه نمایش فیلم توقیفی “خرس” از همین کارگردان(اینجا را بخوانید)
به گزارش سینماژورنال با این حال فروش “تابو” در “هنروتجربه” چندان خوب نبوده است و با توجه به زیبایی شناسی بصری فیلم و البته درام عاشقانه آن که با طبیعت گرفه خورده بسیار کمتر از حد انتظار بوده است.
خسرو معصومی خود در گفتگو با “شرق” دلیل این وضعیت را تبلیغات ضعیف «تابو» و بیتوجهی تهیهکننده این فیلم- جواد نوروزبیگی- به اوضاع تبلیغات، آن می داند.
معصومی البته به صراحت از نقش تیزرهای ماهواره ای در بالا رفتن آمار فروش برخی فیلمها سخن گفته است و در انتهای گفتگویش هم جمله ای را گفته که می تواند موید فرضیه ای باشد که واگذاری پخش “تابو” به “هنروتجربه” مسیری است برای اکران “خرس” در همین گروه. آن جمله این است:«امیدوارم هنروتجربه برای “خرس” کاری کند.»
سینماژورنال متن کامل گفتگوی معصومی را ارائه میدهد:
از اینکه «تابو»، آخرین فیلمتان، در گروه «هنر و تجربه» به نمایش درمیآید ناراضی هستید؟
ابدا. اینکه فیلمم در «هنر و تجربه» اکران شود که خواستِ خودم بوده ولی اصلا از تبلیغات فیلمم راضی نیستم. بعضی از دوستان طی تماسهایی که داشتند، پرسیدند فیلمت اساسا کجا پخش میشود، چون رفتهایم پردیس کوروش و حتی یک پوستر هم از فیلمت نیست! انگار فیلم فقط در فضای مجازی تبلیغ میشود و در سطح شهر هیچ تبلیغی نمیبینیم. درحالیکه میتوانستند برای «تابو» چند بیلبورد در شهر بزنند.
در اکران نوروز امسال، فیلمهایی بودند که برخلاف اینکه پرمخاطب پیشبینی میشدند اما نهایتا در گیشه شکست خوردند. از جمله این فیلمها میتوان به «خشم و هیاهو» هومن سیدی و «کفشهایم کو؟» کیومرث پوراحمد اشاره کرد. به نظر شما بهتر نیست این دست از فیلمها که با علایق مخاطبِ گیشه چندان جور نیستند و مخاطب خاص دارند، در گروه «هنر و تجربه» اکران شوند؟
اگر واقعا جایگاهشان هنر و تجربه است و با اکران در این گروه، مخاطب خودشان را پیدا میکنند، مسلما باید در این گروه اکران میشدند. چون فرصتی که «هنر و تجربه» در اکران به یک فیلم میدهد، سبب میشود تا فیلم، مخاطب خودش را پیدا کند. تا جایی که میدانم فیلم خودم، «تابو»، تا شهریور اکران است. البته «هنر و تجربه» در تبلیغات برای فیلم محدودیتهایی دارد و همانقدری که در حوزه توانش هست، تبلیغ میکند.
گفتید از تبلیغات فیلم خودتان ناراضی هستید. یعنی به عملکرد تهیهکننده نقد دارید؟
دقیقا. مسئله من تهیهکنندهای است که فیلم را میسازد و به سرمایهگذار قولِ بازگشت سرمایه میدهد و تعهد میدهد که به پخش فیلم کمک کند و موقع اکران به هیچیک از اینها وفادار نیست. تهیهکننده باید رایزنیهایی کند که فیلمش لااقل چند بیلبورد در سطح شهر داشته باشد نهاینکه صرفا یک گروه تلگرامی به اسم فیلم تشکیل شود و همه تبلیغات همانجا اتفاق بیفتد. تمام نارضایتی من از تبلیغنشدن فیلم است. با اینکه من سرمایهگذار نیستم ولی در جایگاه کارگردان دلم برای سرمایهگذار میسوزد.
نوروز امسال، اکران پیشبینینشدهای را پشتسر گذاشت. استقبال از فیلمها فراتر از حد انتظار بود. شما دلیل رونق دوباره گیشه را چه میدانید؟
بیشک تبلیغات ماهواره بسیار مؤثر است. یک نکته خیلی ساده است و آن هم اینکه تماشاگر در خانهاش نشسته و ماهواره تماشا میکند و بین سریالها، تیزر فیلمهای سینمایی را هم میبیند. اگر این تیزر جذبش کند به سینما میآید. اصلا کاری به این ندارم که تبلیغ از ماهواره درست است یا غلط اما چرا در ایران، در صداوسیمای خودمان چنین اتفاقی نمیافتد؟ تهیهکنندههای ما حاضرند به تلویزیون تیزر بدهند، اما همان هم توسط تلویزیون سانسور میشود! بماند که با برنامههای ضعیفی که تلویزیون دارد، مخاطبش را از دست داده. ببینید «کوچه بینام» در دو هفته اول اکرانش فروش خوبی نداشت اما از وقتی تبلیغاتش در ماهواره پخش شد، فروشش عالی بود.
اما تبلیغات «خشم و هیاهو» و «کفشهایم کو؟» هم از ماهواره پخش شد، چرا از این فیلمها استقبال نشد؟
بههرحال خود فیلم هم در جذب مخاطب مؤثر است. موضوع «کفشهایم کو؟» موضوعی تکراری بود و فیلم درنیامده بود. پیشتر از پوراحمد «شب یلدا» را با همین فضا دیده بودیم. «خشم و هیاهو» هم تبلیغی داشت که ضدفیلم بود و هیچکس دوستش نداشت. در تیزر این فیلم یک صحنه اکتیو ندیدیم؛ صحنهای که مخاطب را جذب کند در این تیزر نبود. و تفاوتش را ببینید با تیزر فیلم «ابد و یک روز». سعید روستایی فیلم تلخش را با یک تیزر گرم و گیرا شروع کرده بود و تیزرش با رقص شروع میشود. یا مثلا تیزر «سالوادور» خیلی خوب عمل کرد. یا تیزر «٥٠ کیلو آلبالو» بههمینترتیب، ٥٠ بازیگر را معرفی میکند. اما درمورد فیلم «خشم و هیاهو» خیلیها وقتی فیلم را دیدند گفتند خودش از تیزرش خیلی بهتر است. در تیزر این فیلم نوید محمدزاده هست که با وجود اینکه بازیگر خیلی خوبی است، هنوز کسی او را نمیشناسد. تیزر باید جذابیتهایی داشته باشد که تیزرهای «کفشهایم کو؟» و «خشم و هیاهو» فاقد آن بودند.
از طرفی تعداد سینماهایی که این دو فیلم را در اختیار داشتند هم باید در نظر گرفت. سینماهای کمی به این دو فیلم اختصاص یافت. من وقتی فیلم هومن سیدی را در جشنواره دیدم با خودم فکر کردم حتما این فیلم خوب میفروشد اما ناعدالتی در تعداد سینماهای اختصاصدادهشده، باعث شد این فیلم فروش درخوری نداشته باشد. کلا «پخش» و مافیای اکران همیشه کابوس من در این سالها بوده. فیلمساختن و نوشتن فیلمنامه ابدا کابوسم نیست. منتها «پخش» آدم را بیچاره میکند. بههرحال باید سرمایه فیلم برگردد. همیشه فکر کردم اگر یک پخشکنندهای داشته باشم که فیلمم را خوب در سراسر ایران پخش کند اتفاقات خوبی خواهد افتاد. همیشه دغدغهام پخش است. متأسفانه پخش، حوزه کاری من نیست و به تهیهکننده برمیگردد و من همیشه از این بابت ضربه خوردهام.
درحالحاضر که فیلم شما در «هنر و تجربه» به نمایش درآمده، مهمترین دغدغهتان چیست؟
از اینکه با اکران در «هنر و تجربه»، فیلمم در درازمدت معرفی میشود راضی هستم اما مدام فکر میکنم مبادا ما جای دوستانی که لوباجتفیلم میسازند و جایشان صددرصد گروه «هنر و تجربه» است را تنگ کرده باشیم.
جدا از سینمای کمدی که همیشه مخاطبان خودش را دارد، فکر میکنید چه جنس فیلمهایی این روزها پرمخاطبترند؟
فیلمهایی که به موضوعات مربوط به جوانها و دیگر موضوعات روز میپردازند. فیلمی مثل «عصبانی نیستم» که مسئله روز مملکت ماست، حتما اگر اکران شود خوب میفروشد. یا «ابد و یک روز» با همه تلخیهایی که دارد، در اکران موفق است چون موضوع روز جامعه را به نمایش میگذارد.
راستی سرانجام «خرس» چه شد؟
همچنان دنبال اکرانش هستیم. در آن فیلم هم آقای نوروزبیگی ٥٠ درصد سهیم است اما برای فیلم کاری نمیکند و گویا منتظر معجزهاند! باز امیدوارم «هنر و تجربه» برای «خرس» کاری کند.