سینماروزان: فیلمهای «روشن»، «ستاره بازی» و «بیهمهچیز» و «خط فرضی» به صورت مستقیم و فیلم «مامان» با اشارهای ابهامآمیز به مسئله خودکشی پرداختهاند. در فیلم «ابلق» نیز به خودزنی یک زن اشاره میشود.
به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه جوان، سیونهمین جشنواره فیلم فجر در شرایطی به پایان خود میرسد که در آن «تِم» اصلی چند فیلم خودکشی کاراکترهای اصلی است؛ فیلمهایی که خودکشی را مجاز و تنها راه خلاصی از شرایط بد زندگی عنوان میکنند. فیلمهای «روشن»، «ستاره بازی» و «بیهمهچیز» و «خط فرضی» به صورت مستقیم و فیلم «مامان» با اشارهای ابهامآمیز به مسئله خودکشی پرداختهاند. در فیلم «ابلق» نیز به خودزنی یک زن اشاره میشود.
پرداخت پررنگ به «خودکشی» در فیلمهای سیونهمین جشنواره فیلم فجر، نه از باب نشان دادن قبح این مسئله یا نمایش راه گریز و نجات از آن بلکه به عنوان راه نجات از زندگی که قهرمان و شخصیت اصلی فیلم با آن روبهرو است، نشاندهنده سقوط محتوایی جشنوارهای است که سینمای آن مدعی اخلاق است.
قهرمان کیست!
قهرمان در ادبیات و سینما با عنوان «پروتاگونیست» شناخته میشود که واژهای یونانی و مترادف با «شخصیت اصلی» در داستان است، البته تفاوتهایی میان «شخصیت اصلی» و «قهرمان» وجود دارد، مثلاً در فیلم «رستگاری در شاوشنگ»، شخصیت اصلی و راوی فیلم «آلیس بوید ردینگ» با بازی مورگان فریمن است؛ یک زندانی بیآزار که به زندانی بودن عادت دارد. در مقابل قهرمان فیلم «اندی دوفرین» با بازی تیم رابینز است؛ بانکداری که بیگناه به زندان افتاده و در پی آزادی است. در سینما تعاریف زیادی درباره قهرمان وجود دارد که کوتاهترین آن میگوید: «قهرمان کسی است که دوست دارید پیروزی او را ببینید.»
قهرمان در بسیاری از فیلمها همان شخصیت اصلی است و تقریباً در سینمای ایران نیز چنین موضوعی غالب است. قهرمان معمولاً به عنوان پیروز نهایی در فیلم دیده میشود؛ کسی که بر مشکلات فائق میآید؛ بدیها را شکست میدهد و در نهایت به هدف مدنظر خود میرسد. مثال دمدستی برای قهرمان را میتوان در فیلمهای رزمی مشاهده کرد. در اصل قهرمان کسی است که بیننده در طول فیلم روی او سرمایهگذاری معنوی و احساسی میکند.
توصیههای رئیس فقید اسکار
«تام شراک» نام شناختهشدهای در سینماست. رئیس آکادمی اسکار و مرد تأثیرگذار در هالیوود که چند سال پیش چشم از جهان فروبست. شراک در مصاحبهای که به عنوان رئیس آکادمی اسکار انجام داد، به نگاه سینما به جامعه و البته سیاستهای اسکار در انتخاب فیلمها پرداخت. او در زمینه اهمیت نگاه اجتماعی در فیلمها، به این نکته اشاره میکند که در انتخابهای اسکار فیلمهایی برای او اولویت داشته که فرهنگ و جامعه کشورها را معرفی میکرده است. به اعتقاد او فیلمها معرفیکننده جامعه هستند.
شراک در بخشی از مصاحبهاش به فیلمهای دهه ۴۰ سینمای امریکا اشاره کرد و گفت: در طول جنگ جهانی دوم، فیلمهای امریکایی احساس شجاعت و دلاوری را برمیانگیختند، در همان زمان بود که «جان وین» با سبک وسترن به ستارهای بزرگ تبدیل شد.
حال باید پرسید که آیا جشنواره فجر در ایران که از حیث اهمیت داخلی برای ما مشابه جایزه اسکار در سینمای امریکاست، چه فیلمهایی را برای نمایش انتخاب میکند؟! آیا مثل سینمای امریکا به نیاز جامعه برای شرایط خاصی که درگیر آن است توجه میکند؟!
توصیه به خودکشی در جشنواره ملی!
در سیونهمین جشنواره فیلم فجر، از میان ۱۶ فیلم به نمایش درآمده که جزو نامزدهای سیمرغهای این دوره از جشنواره هستند، چهار فیلم به صورت مستقیم به خودکشی شخصیت اصلی و قهرمان فیلم پرداختهاند. در یک فیلم نیز خودکشی شخصیت اصلی به تماشاگر القا میشود، بدون آنکه به صراحت به آن اشاره شود.
در فیلم دیگر نیز خودزنی به عنوان راهی برای فرار از مشکل حادی که پیش رو است، دیده میشود. به عبارت دیگر نزدیک ۴۰ درصد از آثار این دوره از جشنواره به طور مستقیم یا ضمنی به «خودکشی» پرداخته است، این در حالی است که امسال در مرحله اول ثبتنام جشنواره بیش از ۱۰۰ فیلم برای حضور در سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر اعلام آمادگی کرده بودند و به دلیل شرایط خاص کرونا، فیلمهای سالهای گذشته که راه به جشنواره پیدا نکرده بودند، فرصت دوبارهای پیدا کردند.
در فیلمهای «روشن»، «ستاره بازی» و «بیهمهچیز» و «خط فرضی» قهرمان فیلم برای پایان دادن به مشکلاتش خودکشی میکند! در شرایطی که کرونا، مشکلات اقتصادی و فشارهای اجتماعی مردم ایران را محاصره کرده است. جشنواره دولتی فیلم، به جای آنکه از نظر روانی به مردم روحیه بدهد، خودکشی را پیش پای آنها میگذارد.
آیا سازمان سینمایی میخواهد با پرداخت پررنگ به خودکشی آن هم در سکانسهای نهایی (فینال) فیلم، به تماشاگر توصیه کند راه خروج از مشکلات از میان برداشتن خود است؟! قطعاً هیچ کدام از تصمیمگیران جشنواره در مواجهه با این سؤال پاسخ مثبت نمیدهند ولی خروجی جشنواره چیزی است که ناشی از تصمیمات آنهاست. برای اینکه مدیران سینمای ایران کمی با نتایج فاجعهبار تصمیمات خود روبهرو شوند، لازم است به نتایج پژوهشی که در مجله علمی «بهداشت و مراقبتهای اجتماعی» ایالات متحده منتشر شده نگاهی بیندازیم. این پژوهش که به مدت ۱۰ سال (۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹) انجام شده تأیید میکند تماشای صحنههای خودکشی در تماشاگر حس خودکشی را تقویت میکند و افرادی که فیلمها و سریالهایی را مشاهده کردهاند که در آن تصاویر خودکشی وجود داشته است، دچار پریشانی عاطفی و مشکلات روانی شدهاند.
سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر در پایان کار خود قرار دارد؛ پایانی که اختتامیهای بر حضور مدیریت دولت دوازدهم بر سینما نیز به شمار میرود و سال آینده جشنوارهای با حضور دولت جدید برگزار خواهد شد.
امید بود که در واپسین ماههای فعالیت دولت فعلی، حداقل در سینما این حجم از افسردگی به مردم تزریق نمیشد، حتی اگر فیلمساز بنا به مشکلات روحی و روانی خود یا فرار از ضعفهای فیلمنامه و جهانبینی معیوبش، خودکشی را به عنوان راهحل به نمایش گذاشته و نه تنها آن را تقبیح نکرده بلکه آن را راه پایان مشکلات دانسته، این وظیفه سازمان سینمایی و جشنواره فجر بود که با فیلترگذاری مناسب ویترین سینمای ایران را اینچنین به تصویر نکشند! فیلمهای حاضر در جشنواره فجر همگی پروانه نمایش دارند و این به آن معناست که نسخه اکران شده در سینما از سوی سازمان سینمایی وزارت ارشاد هیچ منع یا ممیزی برای اکران عمومی نخواهد داشت و این پایانی است بر سینمایی که قرار بود «امید» را در جامعه تقویت کند