سینماروزان: تینا پاکروان اولین بانوی کارگردانی است که ژانر تاریخی را تجربه کرده و در اولین تجربه هم یک سریال تاریخی-سیاسی با مایه های عاشقانه با عنوان #خاتون را به تهیه کنندگی علی اسدزاده تولید کرد. سریالی که در مجموع مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و از بسیاری سریالهای اخیر خانگی کیفیتی قابل قبول تر داشت.
تینا پاکروان در گفتگویی تفصیلی با مجله فیلم امروز درباره انتخاب بازیگران سریال #خاتون گفت: تعداد بازیگران زیاد بود که البته همه آنها به ما لطف داشتند و در قضیه مالی همراهی کردند. از اول تصمیم مان این بود که برای بازیگرها پول کلان صرف نکنیم و نمیخواستیم به بهانه آوردن سوپراستار و صرف هزینه زیاد نتوانیم از صحنه و لباس و دوربین و موسیقی و جلوه های ویژه دلخواهمان استفاده کنیم. فقط به این فکر کردیم بازیگری بیاوریم که بتواند نقش را به خوبی ایفا کند.
وی ادامه داد: در فیلمنامه اولیه #خاتون نقش بابک حمیدیان در کل سریال فقط پانزده سکانس بود و وقتی فیلمنامه را دادم بخواند گفت چرا این نقش این قدر کوتاه است؟ ولی نقش را دوست داشت. روز اولی که در شمال جلوی دوربین رفت و بازیش را دیدم به او گفتم کارم درآمد و باید هر شب بنشینم و نقشت را زیاد کنم.
پاکروان پیرامون انتخاب نگار جواهریان برای تقش اصلی سریال اظهار داشت: وقتی داشتیم بازیگران را انتخاب میکردیم با نگار تماس گرفتم و چون تازه بچه دار شده بود گفت به این زودی نمیتواند بازی کند. بعد از وقفه شش ماه بخاطر کرونا میخواستیم دوباره کار را شروع کنیم پس دوباره با نگار تماس گرفتیم که حالا کرونا سبک تر شده و دخترش هم بزرگتر شده بود.
پاکروان گفت: نگار صورتش دست نخورده و قدیمی است. فیزیک بدنش هم همین طور و بازی و نقش را می فهمد. تنها چیزی که از او میخواستم این بود که کمی قوی تر و قلدرتر باشد و ریتم دیالوگها را سریعتر. کند. نگار یکی از همراه ترین بازیگران بود که با بچه شش ماهه آمد و با بچه دوساله رفت.
کارگردان #خاتون درباره جذب بازیگران گروه لهستانی ها گفت: بازیگر نقش هلنا یک دختر روس بود به نام ماریا. او یک مدل روس و یک دندانپزشک است که همسری ایرانی دارد. خانم دوروتا مترجم بخش لهستانی و معلم بچه های ما بود که در دانشگاه تهران ادبیات فارسی میخواند. دوروتا گفت روسی و لهستانی نزدیک است و ماریا میتواند زبان لهستانی را یاد بگیرد.
تینا پاکروان در چند و چون ادای دین به بهرام بیضایی در خاتون گفت: #اشغال_بیضایی بهترین فیلمنامه ایست که در مورد اشغال ایران نگاشته شده و متاسفانه نشد که ساخته شود. اولین شناخت خودم از دوره اشغال نیز با خواندن همین فیلمنامه رقم خورد. اولین بار که بنا شد دستیاری بیضایی را برعهده گیرم فیلمنامه های #اشغال و #افرا را به من دادند و قرار بود این دو را کار کنیم که نشد و #سگ_کشی اولین همکاری من با بیضایی شد.
پاکروان ادامه داد: داوود میرباقری بعد از ساخته شدن #خاتون با من صحبت کردند و گفتند اشاره ات به اشغال خیلی خوب بود چون این فیلمنامه بیضایی را از همه بیشتر دوست دارم و خیلی دوست دارم بسازمش.
این کارگردان گفت: قطعا علی حاتمی در شکل گیری ذهنی من خیلی نقش داشتند چون با #سوته_دلان عاشق سینما شدم و #هزاردستان را بسیار دوست دارم. هنوز با فیلم #مادر گریه میکتم و هزار بار دیگر هم ببینم باز همین طور است. علی حاتمی تاریخ را شیرین میکرد و تحویل مخاطب میداد.
پاکروان درباره نحوه نگارش دیالوگهای سریال بیان داشت: مادربزرگهایم که هر دو جنگ جهانی دوم را دیده بودند گفتند آن دوره هم مثل امروز حرف میزدیم. بعضی از واژه های الان را نداشتیم ولی گویشمان همین بود. گویش سنگین تر و ادبی تر مربوط به دوره قاجار بود ولی گویش دوره پهلوی شبیه گویش همین دوران است. همسرم(علی اسدزاده/تهیه کننده سریال) تعریف میکرد که علی نصیریان هم سر سریال #شهرزاد همین را گفته و من هم به همین باور تکیه کردم.
کارگردان #خاتون ادامه داد: چیزی که از بهرام بیضایی یاد گرفتم این بود که سلام کردن نداشتیم چون تماشاگر وقت و حوصله خوش و بش شخصیتها را ندارد و میخواهد از این سکانس نتیجه بگیرد. به همین دلیل در کل سریال به جز چند جا اصلا سلام علیک نداریم و به جایش بر ایجاد التهاب در سکانسها تاکید کردیم.
تینا پاکروان با اشاره به وقفه های حین تولید بیان داشت: در لوکیشن هتل مشغول فیلمبرداری بودیم که مهران مدیری کرونا گرفت. مدیری در بیمارستان بستری شد و چهار هفته نبود و وقتی برگشت اصلا حال مساعدی نداشت. همان روز مهران غفوریان کرونا گرفت و وقتی مهران برگشت اشکان خطیبی کرونا گرفت و اشکان هم چهار هفته نبود و وقتی برگشت مهران ملکوتی صدابردارمان کرونا گرفت و همین که صدابردار دیگری امد فیلمبردارمان کرونا گرفت. بلافاصله بابک حمیدیان کرونا گرفت و سه هفته هم بابک را نداشتیم…
پاکروان گفت: یادی کنم از پرویز پورحسینی که نقش بوکوفسکی(پزشک لهستانی) را به ایشان پیشنهاد دادم و ایشان گفتند خیلی این نقش و فیلمنامه را دوست دارم ولی یک مادر نود ساله دارم که اگر سر صحنه کرونا بگیرم و مادرم هم بگیرد هرگز خودم را نمی بخشم ولی متاسفانه کرونا درنهایت پورحسینی را ازما گرفت بدون اینکه در صحنه باشد!
این کارگردان درباره استفاده از سی جی آی برای تصویرسازی تاریخی سریال گفت: هزینه زیادی برای پرده کروماکی و جلوه های ویژه پرداخت کردیم چون دلمان میخواست صحنه های واقعی را به مخاطب نشان دهیم. تمام میدان توپخانه دهه بیست و میدان حسن آباد جلوه های ویژه بود. ساخت جلوه های ویژه نزدیک یک سال زمان برد. برخی از لوکیشن ها یک ضلع دکور بود و سه ضلع کروماکی. بازیگرها در این صحنه ها هیچ تصوری از صحنه های روبروی شان نداشتند و نمیدانستند قرار است در این فضای خالی چه چیزی جایگزین شود. فرید ناظرفصیحی واقعا عالی کار کرد و علی اسدزاده خیلی خوب مدیریت کرد. فضاسازی شهری کار ما مدیون اینهاست به اضافه کامیاب امین عشایری که دکورسازی را انجام داد.
پاکروان تاکید کرد: بیشترین هزینه های ما مربوط به دکور و طراحی صحنه و لباس و جلوه های ویژه بود. هنرور هم زیاد داشتیم ولی گاهی سعی کردیم با جلوه های ویژه میزان هنروران را افزایش دهیم. نزدیک به دویست هنرور داشتیم. تعداد بازیگران هم زیاد بود که البته همه آنها به ما لطف داشتند و در قضیه مالی همراهی کردند. از اول تصمیم مان این بود که برای بازیگرها پول کلان صرف نکنیم و نمیخواستیم به بهانه آوردن سوپراستار و صرف هزینه زیاد نتوانیم از صحنه و لباس و دوربین و موسیقی و جلوه های ویژه دلخواهمان استفاده کنیم. فقط به این فکر کردیم بازیگری بیاوریم که بتواند نقش را به خوبی ایفا کند.
تینا پاکروان با اشاره به گرفتاری های مالی سرراه تولید این سریال تاریخی بیان داشت: پلتفرم ها برای شروع کار پولی ندادند و میگفتند برای کار تاریخی فقط به امثال فتحی پول میدهیم!! ناچار وام گرفتیم و زیربار بهره بانک رفتیم. بانک در ابتدا خیلی همکاری میکرد امادر اواخر کار که اضطراب داشتم مبادا پایان بندی آن طور که میخواهم نشود ناگهان خبر دادند بانک خانه ات را به اجرا گذاشته. در نهایت همسرم به تهران رفت و خواهش کرد کمی به ما وقت دهند تا بتوانیم قسط را بدهیم.
پاکروان ادامه داد: هیچ کدام از نهادها به ما کمک نکردند و البته کمکی هم نخواستیم چون میخواستیم عین فیلمنامه را بسازیم.
این کارگردان افزود: کل سریال را با یک دوربین گرفتیم ولی صحنه های پایانی و بخش های مربوط به لهستانی ها و جنگ را با دو دوربین گرفتیم.
اینکه سریالت از نصف سریالهای خانگی
بهتره، درست
ولی بازیها نه
مثلا بازیگر اشکان ابدا حس نداره
و کاملا مکانیکی ه
درست نقطه مقابل مثلا مشایخی در هزاردستان
که با حس و روح غرق نقشه
ای کاش هم پورحسینی بود
و هم پنج تا بازیگر در اشل پورحسینی
حتی میشد برید اصلانی رو بیارید
یا عرب نیا
این جماعت آپارتمانی باز
بدرد این تیپ سریالا نمیخورن
حالا چرا اسمو گذاشتین خاتون؟؟
برای اینکه یاد شهرزاد و احیا کنید
سریال تاریخی ساختن کار هر کسی نیست
ولی خوشبختانه خاتون
سریال بدی نیست
ولی خب سازهای ناکوک مثل مهران داره
بهتر بود همون اشغال و میساختیم
بهتر نبود؟؟؟