جامعه صنفی تهیهکنندگان با انتشار بیانیهای پنج بندی متذکر شد⇐چه کسانی در پس پرده نگارش برنامه جنجالی وزارت ارشاد دولت جدید بودهاند؟/ مشاوران وزیر تازه ارشاد با تشویق ایشان به پشت کردن به اکثریت جامعه هنری کشور، میخواهند او وزیر اقلیتی باشد که بویی از فرهنگ و هنر نبردهاند؟؟/اگر این برنامه کذایی موضع وزیر ارشاد رئیسی نیست، موضع چه کسانی در این برنامه گنجانده شده؟/بهتر است وزیر تازه ارشاد نسبت به تدوین یک برنامه فرهنگی منطبق با نیازهای روز جامعه اقدام کند!
سینماروزان: جامعه صنفی تهیهکنندگان سینمای ایران در واکنش به برنامهای که محمدمهدی اسماعیلی وزیر پیشنهادی ارشاد در دولت رئیسی ارائه داده، بیانیهای منتشر کرده است و خواستار مشخص شدن افرادی شده که در پس پرده نگارش این برنامه قرار دارند.
متن بیانیه جامعه صنفی تهیهکنندگان را بخوانید:
۱- چه کسانی در پس پرده نگارش برنامه پیشنهادی جنجالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت جدید بودهاند؟ آیا وزیر پیشنهادی و تیم مشاورانش از فرهنگ و هنر این سرزمین شناخت دارند؟ آیا مدارک تحصیلی دانشگاهی خود را با تلاش و مطالعه فراوان دریافت کردهاند یا با سفارش نهادها و ارگانهای خاص؟ متن برنامهای که پیش روی ما قرار دارد نشان میدهد که مشکوکترین قشر جامعه برنامهای را به رشته تحریر درآوردهاند که قرار است پایه و اساس سیاستهای فرهنگی کشور طی چهار سال آینده را تشکیل دهد. این برنامه پیشنهادی سرشار از آمار مجعول، پیشبینیهای غیرعلمی، نظرات توهمزا و به دور از واقعیت کنونی ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و … کشور است که با زشتترین توهینها و اتهامات واهی به اهالی فرهنگ و هنر زینتبندی شده است. حتی اگر گروه ستیزهجوی طالبان نیز قصد داشت برنامهای را تنظیم کند که فرهنگ و هنر افغانستان را زیر بتون مدفون کند، به خوبی مشاوران آقای اسماعیلی نمیتوانست عمل کند. کل این برنامه هشتاد و اندی صفحهای را میتوان در یک کلمه خلاصه کرد: جهالت!
۲. بخش سینما همانند سایر بخشهای این برنامه پیشنهادی نشان میدهد که نگارندگان آن علاوه بر بیگانگی با مقوله فرهنگ و هنر، حتی با روشهای دقیق و علمی تحقیق آشنایی ندارند. آمارهای نادرست، پیشبینیهای غیرکارشناسانه و انتظاراتی که در نهایت سهلانگاری تاثیر منفی پاندمی کرونا بر سینمای ایران را نادیده گرفته گواه چنین ادعایی است. به نظر میرسد که مشاوران آقای اسماعیلی نیز تولیدات سینمای ایران و آمار فروش آن را دنبال نمیکنند. دلیل اول، برنامهای است که سلایق کنونی مخاطبان ایرانی را نادیده گرفته و عملا راه را بر تولید آثار پرمخاطب میبندد. دلیل دوم، اتهامات بیاساسی است که به تولیدات سینما و حتی پلتفرمها زده شده. مشاوران ایشان باید توضیح دهند وقتی که بازیگران زن در فیلمها و سریالهای ایرانی همگی محجبه هستند و حتی بازیگران جنس مخالف را لمس نمیکنند، بر چه اساسی این آثار را به ترویج فساد و فحشا متهم میکنند؟ یا وقتی که فیلمها و سریالهای ایرانی زنان را حتی در کنار محارم یا خلوت خود با پوشش کامل نشان میدهند، اتهام ترویج بیحیایی در زنان و نمایش سبک زندگی غربی چه پایه و اساسی دارد؟ بد نیست مشاوران ایشان نگاهی به ترکیه بیندازند که کشوری مسلمان و دارای دولتی اسلامگراست.
آقای اسماعیلی به جای مشاورههای غلط اطرافیان خود این واقعیت را در نظر بگیرد که دولت اسلامگرای ترکیه نه تنها مثل همتایان ایرانی خود به آزار و اذیت اهالی فرهنگ و هنر نمیپردازد، بلکه از تحمیل هرگونه سیاستها و خطوط قرمز بنیادگرایانه بر تولیدات سینمایی و تلویزیونی این کشور پرهیز کرده است. نتیجه چنین سیاست خردمندانهای شکوفایی صنعت سریالسازی ترکیه است که از یکسو صدها میلیون دلار از بازار جهانی کسب درآمد کرده و از سوی دیگر با جذب گردشگران خارجی به ترکیه، رونق صنعت گردشگری این کشور را نیز تداوم میبخشد.
۳. نظر استمزاجی روز دوشنبه ۲۵ مردادماه نمایندگان مجلس در خصوص وزرای پیشنهادی حاکی از بخت مسلم جلوس آقای اسماعیلی بر صندلی وزارت ارشاد است. استقبال مجلسیها از برنامه پیشنهادی وزارت ارشاد دولت جدید عجیب نیست چرا که برخی از این نمایندگان چندی قبل با طرح صیانت فضای مجازی دانش و خرد ناچیز خود را به معرض نمایش گذاشته بودند. به نظر میرسد مشاوران آقای اسماعیلی با تشویق ایشان با پشت کردن به اکثریت جامعه فرهنگی و هنری کشور میخواهند او وزیر اقلیتی باشد که بویی از فرهنگ و هنر نبردهاند!؟؟ بسیاری از هنرمندان در یادداشتهای اعتراضیشان، آقای اسماعیلی را به عدم آشنایی با شاهکارهای ادبی و هنری ایران و جهان متهم میکنند. ما میخواهیم بگوییم که مشاوران ایشان علیرغم ادعای مذهبی بودن با کتب معتبر اسلامی آشنایی ندارند. اگرچه ایشان قرآن، نهجالبلاغه و کتبی از این دست را به زبان عربی میخوانند ولی به دلیل ندانستن آن زبان، فهمی از آنچه که میخوانند ندارند. برای اطلاع ایشان و مشاورانشان به بخشی از نهجالبلاغه اشاره میکنیم که امیر مومنان خطاب به مالک اشتر هشدار میدهد که خشم عموم خشنودی خواص را بینتیجه میکند و خشم خواص در برابر خشنودی عموم بیاثر است. اگر مشاوران آقای اسماعیلی به راستی با اندیشه امام اول شیعیان آشنا بودند هرگز برای جلب خشنودی خواص بیبصیرت، خشم عموم را با این برنامه پیشنهادی بیشرمانه برنمیانگیختند.
۴. آقای اسماعیلی در مصاحبه اخیر خود با خبرگزاری ایسنا برای اینکه خود را از زیر فشار حملات به حق اهالی فرهنگ و هنر رها کنند، گفتند که آن برنامه کذایی قطعا موضع ایشان نیست! اگر چنین نیست، موضع چه کسانی در این برنامه گنجانده شده؟ آیا ایشان گمان میکند در صورت جلوس بر صندلی وزارت میتواند به برنامهای که دستهای پشت پرده به نگارش درآورده و نمایندگان به آن رای دادهاند پشت کند؟ اگر مشاوران تندروی ایشان بخواهند اختیار وزارتخانه را در دست بگیرند و به جای ایشان تصمیمگیری کنند تکلیف چه خواهد شد؟ ایشان و برخی از نمایندگان مجلس بهتر است از این زاویه به برنامه پیشنهادی نگاه کنند که شاید ناخواسته درگیر توطئهای شوم برای نابودی فرهنگ و هنر ایران شدهاند چرا که این برنامه در صورت اجرا حداقل در حوزه سینما و نمایش خانگی میتواند صنعت فیلم و سریال کشور را به تعطیلی بکشاند که وقوع چنین اتفاق شومی قطعا رقبای منطقهای چون ترکیه را خوشحال خواهد کرد. شاید آقای اسماعیلی به واسطه مشاورههای اشتباه گمان میکنند با انجام مصاحبه میتوانند در آینده برنامه پیشنهادی را اصلاح کنند اما لازم است به اطلاع ایشان برسانیم که در صورت گرفتن رای اعتماد از مجلس موظف به اجرای بیکموکاست آن برنامه خواهند بود. در غیراین صورت، هم باید پاسخگوی مشاوران تندروی خود باشند و هم واکنش تند نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس. لذا حرفهایی که ایشان برای کاهش نگرانی اهالی فرهنگ و هنر به زبان میآورند ضمانت اجرایی ندارد و آنچه مهم است، برنامهای است که نمایندگان اساسا به اجرای آن رای میدهند.
۵. خواسته ما از آقای اسماعیلی این است که به جای انجام مصاحبه و دادن وعدههایی که با توجه به برنامه پیشنهادی ضمانت اجرایی ندارند، رسما آن برنامه را پس بگیرند و برای اینکه نشان دهند ماموریت ایشان نابودی فرهنگ و هنر ایران نیست باید با مشورت اهالی فرهنگ و هنر به تدوین یک برنامه «فرهنگی» و منطبق با نیازهای روز جامعه و شرایط جهانی اقدام کنند، واکسیناسیون اهالی فرهنگ و هنر با واکسنهای تاییدشده خارجی را هرچه سریعتر آغاز کنند، نظارت بر نمایش خانگی از ساترا به وزارت ارشاد بازگردانند و شورای پروانه ساخت را منحل کنند. در غیراینصورت، با اجرای آن برنامه پیشنهادی چیزی از فرهنگ و هنر ایران باقی نخواهد ماند.