1

حرفهای اکبر صادقی کارگردان پیشکسوت⇐اولین فیلم جدی نظام با عنوان “در محاصره” را به پیشنهاد شهید کلاهدوز ساختم!/برای ساخت “پایگاه جهنمی” مجبور بودیم در باتلاق‌ها فیلمبرداری کنیم و بعد از اینکه از باتلاق بیرون می‌آمدیم تمام بدن ما تاول می‌زد!/فیلمبرداری در باتلاق، فرامرز قریبیان را خسته می‌کرد ولی جمشید هاشم‌پور خیلی مقاوم بود!/به‌بهانه شفای سینما، رقاص‌ها و دختران فراری را وارد فیلمها کردند!!/سینمای ماجراجویانه را حذف کردند تا بی‌بندوباری و بی‌احترامی وارد سینما شود/استودیوی کوشان را که یک‌ کمپانی بزرگ سینمایی بود، نابود کردند و حالا صحبت از راه‌اندازی کمپانی سینمایی می‌کنند!/راه نجات سینمای ایران توجه به همه ژانرها بود و نه سوق دادن همگان به سوی سینمای موسوم به اجتماعی!

سینماروزان: اکبر صادقی خالق شماری از آثار ماندگار اکشن-حادثه‌ای ابتدای انقلاب و ازجمله “گاومیش‌ها، “دبیرستان”، “بالاش” و “پایگاه جهنمی”، مدتهاست دور فیلمسازی را خط کشیده و به دور از هیاهوی پایتخت در شمال زندگی می‌کند.

اینکه چرا کارگردانی که تجربیات مفیدی در سینمای حادثه‌ای داشته به ناگاه سینما را کنار می‌گذارد پرسشی است که صادقی خودش دلیل آن را شرایط تحمیلی از سوی مدیران سینمایی در دوره‌ای خاص می‌داند.

به گزارش سینماروزان اکبر صادقی با اشاره به تجربه فعالیت در استودیوی پارس‌فیلم به تسنیم گفت: استودیوی پارس‌فیلم در واقع بزرگ‌ترین استودیو سینمایی روز بود و مالکش مرحوم دکتر «اسماعیل کوشان» بود؛ یک درش به سمت جاده تهران کرج باز بود و در بالایی‌اش به اتوبان تهران کرج باز می‌شد. تمام امکانات سینمایی در آن فراهم بود و واقعاً یک کمپانی سینمایی بزرگ بود. اگر بعد از انقلاب علاقه‌مندان هنر و بچه‌های سینمایی پای کار می‌ماندند این استودیو نابود نمی‌شد. در آنجا می‌ماندیم و یک فیلم را کاملاً می‌ساختیم و برمی‌گشتیم.

اکبر صادقی ادامه داد: بعد از انقلاب مدتی هم مدیر پارس‌فیلم شدم اما از اینکه صرفاً مدیر آنجا باشم راضی نبودم و دوست داشتم که در تولید کار کنم و البته تا زمانی که آنجا بودم سعی کردم جلوی تخریب را بگیرم ولی این شرکت سینمایی متأسفانه در نهایت تجزیه شد و برای مصارف دیگر صنعتی مورد استفاده قرار گرفت. استودیوی کوشان را که یک‌ کمپانی بزرگ بود، نابود کردند و حالا اخیرا دیده‌ایم صحبت از راه‌اندازی کمپانی سینمایی می‌کنند!

به گزارش سینماروزان اکبر صادقی با صحبت درباره چگونگی اولین کار فیلمسازی خود بیان داشت: اولین فیلم سینمایی خودم را به عنوان «افطار خونین» با موضوع شهید اندرزگو ساختم. برای این فیلم به مشهد رفتم و با تلفن زدن و مطالعه پرونده در سه شب این فیلم را ساختم. بعد از این با من تماس گرفتند که فردا صبح فلان جا باید بیایی و کارت داریم. خب آن موقع اول انقلاب بود و من کمی ترسیدم که با من چه کار دارند؟ اما وقتی رفتم دیدم که خیر برخی از شخصیت‌های مهم کشور مانند شهید یوسف کلاهدوز بودند و گفتند که می‌خواهیم فیلم بسازیم. این شد که اولین فیلم جدی نظام با عنوان «در محاصره» و با فضای انقلاب ساخته شد.

اکبر صادقی ادامه داد: بعد از “در محاصره”، فیلم جنگی “پایگاه جهنمی” ساخته شد که در آن فرامرز قریبیان و جمشید هاشم‌پور بازی کردند. فیلمی که با تکیه بر شخصیت «ناخدا بای» ساخته شد؛ این فیلم با توجه به کمبود محدودیت‌ها بسیار ساخت مشکلی داشت. ما در باتلاق‌ها فیلمبرداری می‌کردیم و بعد از اینکه بیرون می‌آمدیم تمام بدن ما تاول می‌زد که باید دکتر آنها را ضدعفونی می‌کرد. تا دشمن فاصله زیادی نداشتیم حتی یک بار تیر دشمن به سمت ما شلیک شد که پایه دوربین فیلمبردار را گرفتم و خواباندم که تیر نخورد.

اکبر صادقی افزود: فیلمبرداری در باتلاق فرامرز قریبیان را چون ورزشکار نبود خسته می‌کرد اما جمشید هاشم‌پور چون بدن قوی‌تری داشت توانست مقاومت کند. برای ساخت این فیلم ماکت و دکور ساختیم اما یکبار گاومیش‌ها آمدند و تمام دکور ما را خراب کردند و بردند. شب‌ها که نور پروژکتور را روشن می‌کردیم یکباره صفحه از حجم مگس‌ها سیاه می‌شد.

صادقی در ادامه درباره اینکه چرا سینمای جنگ و حادثه‌ای کمرنگ شد و نسل او دیگر نتوانستند به فیلمسازی در سبک دفاع مقدس ادامه دهند، بیان کرد: یکی از مدیران سینمایی وقت{اواخر دهه هفتاد} آمد و گفت که می‌خواهم سینمای مریض ایران را شفا بدهم. برای من این حرف عجیب بود. مگر سینمای ایران چقدر بیمار بود که باید شفا داده می‌شد؟ نهایتاً مانند مریضی بود که کمی بدنش درد می‌گرفت و می‌شد با مداوای ساده‌ای شرایطش را بهتر کرد. از طرف دیگر نسخه آنان چه بود؟ هرچه بی‌بندو باری و آزادی و بی‌احترامی و دختر فراری بود وارد سینمای ما شد. این نسخه علاج ما بود که هرکس هرچه می‌خواهد بسازد.

این کارگردان ادامه داد: در آن زمان(دولت اول اصلاحات) من فیلم «یک قدم تا مرگ» را که با نام «خط‌ها و سایه‌ها» معروف بود برای اکران داشتم. یک سینمادار به من گفت: چه کار می‌کنی؟ در موقعی که فیلم‌های عاشقانه و رقص و طرب مد شده است می‌خواهی تیر هوایی در کنی!خلاصه به بهانه شفای سینما، رقاص‌ها و دختران فراری را وارد فیلمها کردند و سینمای جنگ و ماجراجویانه را حذف کردند تا بی‌بندوباری و بی‌احترامی وارد سینما شود!

به گزارش سینماروزان اکبر صادقی تاکید کرد: در همان دوران اصلاحات مدیر سینمایی دیگری به من گفت تو که فیلم خوب می‌سازی چرا فیلم‌های روزی که سینماها اکران می‌کنند را تولید نمی‌کنی؟ به او جواب دادم که اگر بلد بودم می‌ساختم من فیلمساز جنگم و این فرم را دوست دارم. این روند و البته عدم حمایت باعث شد که سینمای جنگ و کلا سینمای اکشن و حادثه‌محور به این روز برسد. زمانی که میدان به من برای فیلم ساختن داده نشود و بگویند که در مسیر دیگری فیلم بساز طبیعتاً شکل کار و جریان فیلمسازی مانند من عوض می‌شود. من مخالف سینمای اجتماعی و یا عاشقانه نبودم و نیستم و می‌گویم که همه سبک و ژانری باید وجود داشته باشد اما نه به این هزینه که ژانرهای دیگر سینما که اصل است حذف شود. راه نجات سینمای ایران توجه به همه ژانرها بود و نه سوق دادن همگان به سوی سینمای موسوم به اجتماعی!

اکبر+صادقی+کارگردان
اکبر+صادقی+کارگردان