سینماروزان/هاتف مظفری: از ابتدا علاقه زیادی به جنگ ۸ ساله و دفاع مقدس داشتم و زمانی که در تئاتر هم فعالیت داشتم، در حوزه دفاع مقدس فعال بودم چون جنگ یکی از موقعیتهای انسانی است که در آن شاهد صحنههای دراماتیک هستیم.
هادی حجازیفر کارگردان و بازیگر “موقعیت مهدی” با بیان مطلب فوق حین اکران فیلم در حوزه هنری ارومیه- در ۱۶۰کیلومتری میاندوآب زادگاه برادران باکری- گفت: علاقه زیاد من به لشگر ۳۱ عاشورا، تاریخچه قهرمانی این لشگر، علاقه به حمید و مهدی باکری و شهدای گمنام این لشگر انگیزهای برای ساخت این فیلم بود که در ابتدا فکر میکردم نمیشود آن را که ۲۰_۳۰ بار قرار بوده ساخته شود، به نتیجه رساند.
وی افزود: لشگر ۳۱ عاشورا، لشگری بوده که همه ترک زبانها از جاهای مختلف در آن جمع میشدند و اثر انگشتهای مختلفی از جمله سینه زنیها و عزاداریهای متفاوت از اعضای این لشگر به جا مانده، به قول آقا مهدی باکری فلسفه ما لشگر ماست. در نهایت با انتخاب چیزهایی که قضاوت را کمتر میکرد سعی کردم این پروژه را جلو ببرم که این ترک زبان بودن، اصالتی به کار ما داد.
حجازی فر با اشاره به طولانی بودن مدت زمان ساخت این پروژه بیان کرد: عوامل این کار ۲ سال پای این پروژه ایستادند؛ کاری که بسیار ستودنی بود. همچنین بچههای طراحی صحنه در بازسازی مستندگونه لوکیشنهای این فیلم زحمت بسیار زیادی کشیدند که قطعاً این فیلم با این طراحی صحنه میتواند به عنوان سند تاریخی در آرشیو دفاع مقدس بماند.
این کارگردان در ادامه این بحث اضافه کرد: این کار که تماماً مستند است، با بودجه بیت المال ساخته شده است و به همین دلیل تلاش کردیم با کمترین امکانات، مکانهایی نزدیک به واقعیت ماجرا را پیدا کنیم تا با کمترین هزینه بتوانیم صحنه سازی کنیم.
حجازیفر در ادامه از بازی خوب روح الله زمانی، معصومه ربانی نیا تشکر کرد و گفت: ژیلا شاهی جزو کسانی است که افتخار همکاری با او را داشتم و ۲ سال پای پروژه ما که قرار بود چندماهه به نتیجه برسد، ایستاد.
وی همچنین با تشکر از سجاد نصرالهی مجری طرح این پروژه که مانند یک رفیق در کنارش بوده است، ادامه داد: از حبیبالله والی نژاد هم که از زمان «ایستاده در غبار» با او همکاری داشتم تشکر میکنم، حضور او در این کار برای ما برکت بود.
حجازی فر با بیان اینکه با قلبش این کار را ساخته مطرح کرد: ما با قلبمان این کار را ساختیم و با وجود همه ضعفهایی که دارد چون شما میدانید که این کار را با قلب ساختهایم، بسیاری از ضعفهای آن را نمیبینید.
حجازی فر با اشاره به اینکه یکی از سختیهای ساخت این پروژه تصویر ذهنی افراد درباره شهید باکری است، گفت: برای ما ترکها، مهدی باکری فرق میکند؛ چون بدون تبلیغات وارد خانههای ما شده و اسطورهای است که ابدی شده است. ما به غلط در رسانهها تصمیم میگیریم که از افراد اسطوره بسازیم، در صورتی که شهید باکری اسطوره واقعی ما ترک هاست.
بازیگر نقش شهید مهدی باکری به پژوهشهای دقیق این فیلم اشاره کرد گفت: ما در این کار پژوهشهای درست و دقیقی انجام دادیم. نمیخواستم فیلمی بسازم که فقط در یادواره شهدا و دوست داران دفاع مقدس و آقا مهدی پخش شود، هدفم از ساخت این فیلم، مخاطب بود و میخواستم مهدی باکریای بسازم که متعلق به مردم است چون زندگی اش را وقف مردم کرده بود، تلاش کردم در این فیلم به سختیهای کار یک فرمانده جنگ و وظایفی که برعهده داشت اشاره کنم.
حجازی فر بیان کرد: ما ۶ موقعیت از زندگی شهید باکری را به تصویر کشیدیم و اینگونه نبوده که از اول تا آخر زندگی او را به تصویر کشیده باشیم. ما جزئیاتی از طنز را وارد داستان کردیم تا از حالت شعارگونه جدا شود و مخاطب سن پایین هم به تماشای این فیلم بنشیند. در ابتدا بیش از هزار قصه برای ساخت سریال داشتم که هر کدام میتوانست اپیزودی از یک سریال باشد ولی در نهایت قرار بر این شد که مهمترین قصهها را انتخاب کرده و جلو ببریم.
این بازیگر درباره مشکلات ساخت این فیلم گفت: الان که کار به نتیجه رسیده دلم نمیخواهد از تلخیها صحبت کنم. اگر در من و این گروه، باور و علاقه وجود نداشت، هزار سال این فیلم ساخته نمیشد. برخی سیستمهای ارگانی ما جوری طراحی شده که هیچ خروجی موثر و خوبی از آن بیرون نیاید. من اگر به پدرم قول نداده بودم که درباره شهید باکری فیلم بسازم، این فیلم ساخته نمیشد.
این کارگردان به توقف ۱۲ باره این فیلم اشاره و عنوان کرد: فیلم را حین تولید دوازده بار متوقف کردند و اگر بگویم چه مصیبتهایی کشیدیم، قطعاً باورتان نمیشود که این فیلم چگونه ساخته شده است. در شبهای تصویربرداری من اکثر شبها گریه میکردم که از فشار کار سکته نکنم چون دیگر قرص جواب نمیداد.
او در پاسخ به این سوال که برای نحوه ساخت این فیلم هم فشارهایی بوده یا خیر گفت: هیچکس جرات نمیکرد به من بگوید فیلم را چگونه جلو ببرم. من در ابتدا به احسان آقازاده حمید باکری قول دادم تاریخ را تحریف و جعل حقیقت نکنم. توصیههایی وجود داشت ولی هیچکس نمیگفت چه کاری را انجام دهم یا نه.
