سینماژورنال: «دو سال است كه به خانه موسيقي نرفتم، خودم را نه عضو خانه موسيقي ميدانم و نه عضو شوراي عالي. علت اين موضوع را هم شايد بتوان در نامههايي كه منتقدان خانه موسيقي منتشر كردند يافت. من ترجيح دادم با اين شرايطي كه وجود داشت حضور نداشته باشم. دليل سكوتم هم در تمام اين مدت به خاطر اين بوده كه دوست نداشتم مخالفانم را در خانه موسيقي در موضع ضعف ببينم. بايد اين نكته را در نظر داشته باشيم كه شخصي مثل آقاي نوربخش علاوه بر اينكه مديرعامل خانه موسيقي است، يك خواننده است و روي صحنه ميرود.»
به گزارش سینماژورنال و به نقل از “اعتماد” حسين عليزاده وقتي در اول ديماه امسال اين جملات را گفت، خانه موسيقي به نوعي يكي از مهمترين حاميانش را از دست داد. دو هفته بعد يعني پانزدهم ديماه جلسه دورهاي شوراي عالي خانه موسيقي ايران با حضور اعضا به رياست محمدرضا شجريان تشكيل شد و اين شورا نسبت به حرفهاي عليزاده واكنش نشان داد.
جلسهاي كه برخي علت برگزاري آن را اظهارات عليزاده و به نوعي دلجويي از او قلمداد كردند. «اعضاي شورا ضمن ابراز تاسف از عدم حضور اين نوازنده و آهنگساز در جلسه با يادآوري حضور موثر وي در جلسات قبل كه آخرينبار در خرداد ۹۳ بوده، اعلام كرد در اين مدت هيچگونه اظهارنظر يا نامه مكتوبي در خصوص استعفاي اين هنرمند دريافت نشده ضمن اينكه شوراي عالي خانه موسيقي علاقهمندي خود را براي حضور و استفاده از نظرات اين استاد برجسته در جلسات آينده اعلام ميكند».
با اين همهشانزدهم ديماه و يك روز بعد از جلسه شوراي خانه موسيقي، حسين عليزاده طي نامهاي كه در اختيار خبرگزاريها قرار گرفت رسما استعفاي خود را اعلام كرد.
مشروح گفتگوی علیزاده درباره این اتفاق را میخوانید:
با توجه به درگيريهاي اخير در مورد مسائل خانه موسيقي، آيا بايد استعفاي شما را نوعي نقد نسبت به عملكرد خانه موسيقي دانست؟
من از هيچ كس آزرده نيستم. نظرم را گفتم. اين تصميم را هم به دلايلي كه ترجيح ميدهم آن را بيان نكنم گرفتهام. اما نبايد فراموش كنيم موسيقي در كشور ما مشكلات عديدهاي دارد كه حل خيليهايش از عهده خانه موسيقي برنميآيد. مثل لغو كنسرتها. شرايط موسيقي از همه هنرها بدتر است. وقتي به ارشاد مراجعه ميكنيد ميگويند از عهده ما خارج است. نه اينكه خانه موسيقي نخواهد؛ نميتواند.
شما هم منتقد عملكرد خانه موسيقي هستيد؟
بحث سر اين است كه خانه موسيقي استقلال نسبي خودش را حفظ كند. همه كساني كه عضو خانه موسيقي هستند هدفشان ارتقاي موسيقي است. خانه موسيقي خانه همه موسيقيدانها ست و هر كس پيشنهادي يا انتقادي دارد اين حق را دارد كه آن را بيان كند. اگر كسي مخالف ما است بايد ببينيم حرفش چيست. نبايد فكر كنيم عليه هم هستيم. انتقاد براي ساختن است. خانه موسيقي خانه ما است. طبيعي است كه آدم انتقاد را از خانه خودش شروع كند.
چرا پيشتر چنين تصميمي نگرفتيد؟
آن موقع در بحبوبه انتقادها سكوت كردم و خودم را كنار نگه داشتم. تا اينكه تصميم گرفتم اين را اعلام كنم. دوستان متوجه نشده بودند و اين خودش يك چيزهايي را نشان ميدهد. من وقتي اين انتقادات شد فكر كردم دوستاني كه مورد انتقاد قرار گرفتند گروههاي هنري هستند و اين اقتضائات خودش را دارد. نبايد فكر كرد همه انتقادها مخرب است، شايد انتقادات سازنده باشد. اما بيش از هر چيز ما نياز به گوش شنوا داريم.
به نظر شما عمدهترين مشكل خانه موسيقي چيست؟
خانه موسيقي بازوي ارشاد شده است. حرفم اين است كه در ارشاد گروههاي مختلفي وجود دارد. آيا ميشود اين گروهها از خود خانه موسيقي صاحبنظرتر باشند؟ ما ذيصلاح هستيم براي موسيقي تصميم بگيريم. اگر اين را سياسي نكنند اهالي خانه موسيقي ميتوانند بهترين تصميم را بگيرند. اما ارشاد از كساني كمك ميگيرد كه بيشتر دستورات اداري را اجرا ميكنند تا اينكه از صلاحيت موسيقاييشان بهره ببرند. آيا خانه موسيقي اين سوال را از خودش نميپرسد كه چرا رييس شورايش ممنوعالكار است. يعني خانه موسيقي نبايد قبل از هر چيز پيگير شرايط آقاي شجريان شود و بعد برود سراغ ماجراهاي ديگر؟ استاد بزرگي كه بيش از ٥٠ سال در قلب مردم جا داشته است.
پس مساله شما مغشوش شدن استقلال خانه موسيقي است…
ما بايد در كشور مدافع موسيقي هم باشيم. خانه موسيقي براي اين تاسيس شده كه بتوانيم حرف خودمان را خودمان بزنيم. هيچ قصد سياسي هم نيست. فقط مطالبات صنفي است. اگر خانه موسيقي اعتقاد دارد كه ١٠ روز بايد فعاليت كند، همه جا تبليغ شود و به راديو و تلويزيون بروند در اين تضادي هست. چون بعد از اينكه ١٠ روز تمام ميشود، كنسرتها دوباره لغو ميشود. اين را از اين نظر نميتوانم قبول كنم. بايد به ارتقاي موسيقي فكر كنيم. بحثهاي جدي با دولت و متوليان داشته باشيم. چرا ما ميترسيم با مسوولان حرف بزنيم؟ اگر موسيقي بد است رسما اعلام كنند اگر هم نيست پس ديگر اين رفتارها چه معنايي دارد.
پس شما معتقديد خانه موسيقي با توجه به اتفاقاتي نظير لغو كنسرتها نبايد در جشنواره موسيقي نقش مديريتي داشته باشد؟
حرفم اين است و خيلي هم صادقانه ميگويم. براي موسيقي ١٠ روز كم است. ٣٦٥ روز بايد براي موسيقي باشد. اين را من به عنوان كسي كه براي كار خودم ارزش قايلم، ميگويم. اين يك تضاد است. چرا بايد خانه موسيقي در اين شريك باشد كه همين ١٠ روز را بودجه بدهد، تبليغات كند، بعدش هم هر چه خواستند كنسرت لغو كنند.