سینماروزان: ماجرای توقیف فیلمهای مجوزدار توسط حوزه هنری که از ابتدای دهه نود و بعد از همکاری برخی از سران صنف سینما با حوزه هنری آغاز شده بود در سالهای اخیر ادامه یافته است و این روزها آثاری همچون «پا تو کفش من نکن»، «اکسیدان» و «زادبوم» را روی پرده داریم که هر سه از سوی حوزه هنری توقیف شده اند.
به گزارش سینماروزان محمدحسین فرحبخش کارگردان و تهیه کننده سینما که علاوه بر کمدی در حال اکران «پا تو کفش من نکن» دومین ساخته سینماییاش درام ملتهب «زندگی خصوصی» هم با تحریم حوزه مواجه شده بود به تازگی با انتشار نامه ای سرگشاده با انتقاد از عملکرد مدیران حوزه هنری به گلایه از معاون معزول نظارت هم پرداخته که به هنگام حضورش در سازمان سینمایی به واسطه سختگیریهایش به شدت با واکنش سینماگران مواجه بود.
متن نامه محمدحسین فرحبخش را با ذکر این توضیح بخوانید که سینماروزان آماده است پاسخ مدیران حوزه هنری نسبت به این انتقادات را منعکس کند:
بسماللهالرحمنالرحیم
“این الطالب بدم المقتول بکربلا”
هان ای “دین فروشان بی دین” بدانید که اگر روزی، خدای ناکرده، جمهوری اسلامی سقوط کند شما مقصرید و شک نکنید گناه شما از رضا خان قلدر و محمدرضا پهلوی خبیث بیشتر است.
ای کوردلانِ تاریک ذهن که خود را محور عالم میدانید، مبادا گمان باطل کنید که مقام معظم رهبری فقط به شما حکم آتش به اختیار داده، که اصلا اینگونه نیست و ما هم سرسپرده حکم مقام عظمای ولایت هستیم و زین پس خواهید دید چگونه در برابر انحرافات شما از دین و آرمانهای انقلاب میایستیم و با شما مبارزه میکنیم. با این تفاوت که قدرت و ابزار شما تفنگ و گلوله است و قدرت ما اندیشه ما است و حمایت مردم.
ای مردم! بدانید زمانی که امام راحل فرمودند نگذارید این انقلاب به دست نامحرمان بیفتد، منظورشان از نامحرمان سازمان منافقین، آمریکا یا اسراییل نبود بلکه اشارهشان به عناصر داخلی و ظاهرا خودی بود که خواسته یا ناخواسته در مسیر اجانب و منافقین حرکت میکردند بود. من صریح میگویم امروز کسانی نظیر حبیب ایل بیگیها و محمد حمزهزادهها و به اصطلاح رسانههایی مثل خبرگزاری فارس و روزنامه کیهان مصداق بارز همان نااهلان و نامحرمانی هستند که با روشهای فاشیستی و متحجرانه باعث سلب اعتماد عامه مردم از نظام انقلابی و اسلام میشوند و به بهانه دفاع از فرهنگ و انقلاب، مقاصد سیاسی ناسالم خود را دنبال میکنند و عملکرد منافقانهشان باعث دین گریزی و دین ستیزی مردم شده.
ما با تاریکاندیشانی که در لوای دین و انقلاب تیشه به ریشه دین و انقلاب میزنند مقابله خواهیم کرد و رسوایشان خواهیم نمود و عملکرد غیردینیشان را فاش میکنیم تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. اندیشهای که فقط تأویل و تفسیر خود از دین را درست و منطقی میداند و در این تأویل و تفسیر دچار جمود هم هست اندیشهای خطرناک است که باید در برابر آن ایستاد و سردمدارانش را رسوا کرد.
ما با ریاکارانی که در لباس مذهب باعث وهن مذهب و دینگریزی جوانان و جامعه میشوند مبارزه خواهیم کرد و ای کاش امام راحل(ره) که پرچمدار مبارزه با تحجر و ریاکاری و نفاق بودند، چند سال بیشتر زنده میماند تا برای همیشه ملت ایرانم را از شر این افکار پلید و ریاکارانه خلاص میکرد.
متأسفانه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان نهادی فرهنگی به اشغال افرادی از این سنخ درآمده که از دین و مذهب هیچ نمیدانند و در عین حال خود را محور و ملاک همه چیز میدانند. این حضرات کار را به جایی رساندهاند که نهادی مثل حوزه هنری عزت و اعتبارش را از دست داده و تبدیل و سمبل لمپنیسم و زورگویی شده.
من محمدحسین فرحبخش با مداخله آمرانه و غیرقانونی در امور فرهنگی مساله و مشکل دارم و با آن مبارزه میکنم. من هر نوع تحریم کالاهای فرهنگی، که از مجاری قانونی پروانه نمایش و توزیع گرفتهاند، را عملی غیرقانونی و غیرشرعی میدانم و در برابرش سکوت نخواهم کرد و معتقدم هر کس در برابر این ظلم و جور حوزه هنری سکوت کند خیانتی آشکار مرتکب شده. من باور دارم رفتار حوزه هنری با سینمای ایران نه از سر تعهد و درد دین که نوعی سیاسیکاری و استفاده از امکانات بیتالمال برای خارج کردن حریف از میدان و دست یافتن به قدرت سیاسی است. این حضرات چون جناح سیاسی متبوعشان بازنده انتخابات شده از مردم کینه به دل دارند، بنابراین فیلمهای ما را که مورد استقبال عامه ملت قرار میگیرد را بهانه کردهاند تا رقیب سیاسی خود را از میدان به در کنند و سنگ پیش پای دولت قانونی و منتخب مردم بیندازند و از کابینه سهمخواهی کنند.
من معتقدم خانه سینما باید تکلیف خود را با حوزه هنری روشن کند چرا که دیگر مماشات و عافیت طلبی چاره ساز نیست و خانه سینمایی که در برابر این عمل غیرقانونی و ظلم آشکار عملی قاطع انجام ندهد بهتر است تعطیل شود یا حداقل دیگر در مورد تهیهکنندگان، سینماداران و مقوله اکران اظهار نظر نکند.
اعضای شورای عالی به اصطلاح تهیهکنندگان باید خجالت بکشند که در برابر ترکتازیهای حوزه هنری جز صدور چند بیانه بی خاصیت کار دیگری نکرده. خائنینی که اجازه نمیدهند صنف واحد تشکیل شود اینجا هم ترمز شورای عالی را برای برخورد قاطع و عملیاتی در برابر حوزه هنری کشیدهاند. این شورا برای به دست اوردن اعتبار خود باید این خائنین را به مردم و سینماگران معرفی و از صنف اخراج کند.
باید وزارت ارشاد با ایل بیگی معزول برخورد کند. فرد خائنی که فیلمهای مردم از جمله همین فیلم “پا تو کفش من نکن” را به شکل غیرقانونی برای نهادهای امنیتی و خبرگزاریهای دروغپراکنی مثل خبرگزاری فارس نمایش میدهد تا زمینه توقیف فیلمها فراهم شود. دم خروس حضرات هم جایی بیرون میزند که خبرگزاری موردنظر (که بداند مورد تنفر ملت شریف ایران است و پول پابرهنههای زاهدان و کردستان را خرج مقاصد سیاسی خود میکند) از دو ماه قبل از اکران شروع به جوسازی و پرونده سازی برای فیلم “پا تو کفش من نکن” می کند. مگر این فیلم جز تلاش برای ایجاد ساعاتی مفرح و شاد برای این مردم دردکشیده هدف و مدعای دیگری دارد که چنین مورد بغض و عناد آقایان قرار گرفته و اساسا چرا این جماعت با هر اثری که دل مردم را شاد میکند مساله و مشکل دارند؟
من یقین دارم انقلابیون و شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اگر میدانستند قرار است افرادی از جنس حمزهزاده و ایلبیگی، به عنوان مدیران فرهنگی عنان امور را به دست بگیرند و همه چیز را از مسیر درست منحرف کنند، قطعا و هرگز انقلاب نمیکردند.
این متحجرین حتی باعث ننگ رهبر انقلاب هستند و اعمالشان موجب هتک حرمت ایشان بوده و هست.
سوال اینجاست که مگر این سینماها ملک پدری آقایان است که هر فیلمی با سلیقهشان جور نبود را در آن نمایش ندهند و تحریم کنند؟… نه خیر حضرات، این سینماها در ابتدای انقلاب از افرادی مصادره شده که بسیاریشان به نان شب محتاج بودند و حالا شما به جای این که مطابق اصل ۴۴ این سینماها را به بخش خصوصی واگذار کنید، آنها را ابزار دست خود کرده تا سلیقه و عقاید مسموم گروهی از همفکران خود را از طریق تحریم فیلمهای ایرانی به جامعه حقنه کنید. ای ملت ایران و ای سینماگران شریف ایرانی بدانید این تمامیتخواهان چنان ذهنهای بیمار و اهداف پلیدی دارند که اگر قدرت داشتند و میتوانستند همین فردا تمام سینماهای بخش خصوصی را مصادره میکردند.
من این جماعت متظاهر به دین و دینداری را توجه میدهم به فرمایش امام صادق (ع) که میفرمایند: “دین به رکوع و سجود طولانی نیست، بلکه دین به امانت داری و وفای به عهد است.”
کسانی مثل ایلبیگی، حمزهزاده، روزنامه فلان و خبرگزاری بهمان باید پاسخ دهند کدام وفای به عهد را انجام دادهاند؟ به کدام امانت مردم که دست شان سپرده شد خیانت نکردند؟ این آقایان که فقط از پست و مقامی که به امانت نزدشان است در جهت مخالفت با مردم و ستیز با رأی ملت و بدنام کردن اسلام استفاده کردند. اعمال این افراد من را به یاد اکبر گنجی میاندازد که در ابتدای انقلاب پونز در پیشانی افراد بدحجاب میکرد اما امروز منکر امام زمان (عج) شده و میگوید امام عسگری (ع) اصلا پسر نداشته… افکار این جماعت من را به یاد آن فیلمسازی می اندازد که ابتدای انقلاب همه عوامل سینما را ممنوع الکار، خانه نشین یا مجبور به هجرت کرد اما امروز خودش در جهت ترویج پورنوگرافی، بهاییت و منافع صهیونیستها فیلم میسازد. بله این است عاقبت افراط و تظاهر به دین، بدون اعتقاد و باور قلبی…
این آقایان به چه حقی کاتولیکتر از پاپ شدهاند و فیلمی که از فیلترهای وزارت ارشاد عبور کرده را در سینماهایی که متعلق به بیتالمال است نمایش ندهند. مگر ما در این مملکت دو تا حکومت داریم، یکی رسمی و دیگری پشت پرده که تازه معلوم هم نیست این دولت در سایه از کجا خط میگیرد.
چه کسی گفته تعهد و تخصص شما از نه نفر عضو شورای صدور پروانه نمایش که جمعی از متدینین، متخصصین و مجتهدین هستند بیشتر است؟ اگر چنین است و وزارت ارشاد تا این حد ضعیف در دفاع از پروانههای نمایش خود، چرا بساط ممیزی را به حوزه هنری و این آقایان واگذار نمیکند؟ از سوی دیگر باید از این حضرات پرسید چرا با این همه ادعا و امکانات و بودجه فیلمی مورد تأیید نظام و متناسب با عقایدتان نمیسازید که مورد توجه و استقبال مردم هم قرار بگیرد؟ باید از این جماعت پرسید شما در این سالها جز ضرر زدن به حوزه هنری و ایجاد رانت برای رفقایتان چه کرده اید؟
باید پرسید همین حمزه زاده از کجا خط و دستور میگیرد و از کجا حمایت میشود که برخلاف اهداف نظام، فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر در نظر گرفتن رای و نظر مردم و حتی برخلاف نظر مسئولین بلندپایه حوزه هنری، سلایقِ باند و جناح خود را مدنظر دارد و تیشه به ریشه دین و باور مردم میزند و آنها را نسبت به اسلام و انقلاب بدبین میکند. چه کسی ایلبیگی را در سلسله مراتب مدیریتی سازمان سینمایی حمایت میکند؟ این جماعت چرا باید مقابل خواست مردم بایستند و چرا برای پیشبرد اهداف خود از هیچ فشاری رویگردان نیستند. مثلا باید پرسید اداره بازرگانی صدا و سیما به رغم صدور مجوز پخش تیزر همین فیلم «پا تو کفش من نکن» چرا به ناگهان پخش تیزرها را قطع میکند. به راستی کدام نیروی پنهان و فشار از بیرون اراده خود را به تلویزیون تحمیل میکند؟
درد اینجاست که اینها عزم کردهاند در مقابل خواست ملت بایستند. اما این حضرات بهتر است سری به رستوران ها، پاساژها، کنسرتها، مراکز فرهنگی و هنری بزنند و ببینند سبک انتخابی عامه مردم و سلیقهشان در تضاد با عقاید و افکار داعشی، طالبانی اینان است. همه میدانند که اکثریت مردم این عقاید واپسگرایانه و متحجرانه را قبول ندارند… امثال حمزه زاده و ایلبیگی باید خجالت بکشند و بعد از نزدیک به چهل سال از دینستیز کردن جوانان دست بردارند.
من معتقدم این روشهای غلط و بی نتیجه نه سهوا که عامدانه و برای ضد دین کردن مردم در دستور کار اینها قرار دارد.
والله اگر تمام قدرتهای استکباری جهان جمع شوند نمیتوانند مثل حمزه زادهها، ایلبیگیها و امثال خبرگزاری ف. و روزنامه ک. به اسلام و ایران و ایرانی ضربه بزنند.
ما از عملکرد حضرات همین را فهمیدیم که اصولگرایی یعنی: “بردن آبروی مردم، تهمت، افترا، استفاده ابزاری از دین، قدرت طلبی، ضد خواست مردم حرکت کردن و دروغ و دروغ و دروغ …” این است آنچه آقایان به عنوان اصولگرایی به خورد ملت می دهند.
بزرگان و اهل قدرتی هم که از امثال اینها حمایت میکنند بدانند قدر مسلم اهل جهنم هستند و باید از درگاه الهی طلب بخشش کنند.
کوتاه سخن کنم چرا که درد بسیار است و شرح آن پایانی ندارد. من یکی که از این جماعت ریاکار و متحجر به خدا پناه می برم و چون به نظر میرسد برای درد و ظلمی که بر ما میرود فریادرسی نیست از مقام معظم رهبری خواستارم یک بار برای همیشه به فریاد ما برسند و به حکومت ریاکارانه این حضرات خاتمه دهند.
فاعتبرو یا اولی الابصار
محمدحسین فرحبخش
تهیهکننده و کارگردان سینما
حسین آقا شما یک نوک پا پاشو برو قهوه خونهٔ قنبر، یه قلپ چایی قند پهلو بریز تو نعلبکی فوت کن و هورتی بکش بالا، یه ًپک عمیق بزن به قلیون و به “روزی روزگاری در ارباب جمشید” فکر کن، آروم میشی ..
شما از اینکه نمیگذارند “دشت و کاسبی” کنی دلخوری، حق هم داری، چون مجوز “کله پاچه فرهنگی” بهت میدن ولی میگن حق نداری بفروشی، این هم شد حرف؟ معلومه که اعصاب آدم خرد میشه ..
و اما شما که اینقدر کاسب شریفی هستی، مرتب اسم فیلم فارسیهای قدیم رو بلند نکن، اگر کردی، اقلا با یک جمله اول فیلم یادآوری کن، مثلا “آبنبات چوبی به یاد امان منطقی”..
دزدی انواع و اقسام و کم و زیاد داره، فقط از دیوار بالا رفتن نیست …
شاید بزودی اولین “صد میلیاردی” سینما سهم شما بشه، ولی اگه اسم فیلم “شوخی نکن دلخور میشم” بود، یک “با تشکر از کمدی رضا جان صفائی” اولش بنویس …
همه انتقاداتی که به حوزه هنری کرده به کنار
مهمترین نکته این چیزایی که فرحبخش نوشته
درباره بی خاصیتی ه صنفی ه که نام سینما روش گذاشتن
و از اون بی خاصیت تر شورایعالی تهیه کنندگان
که رییسش میره سازمان با مدیر حوزه مناظره میکنه
بعد فیلمشو میده حوزه پخش کنه
آیا برای مقابله به مثل در برابر تحریمهای حوزه بهتر نبود رییس شورایعالی لااقل فیلمشو برای پخش به حوزه نمیداد؟؟/
واقعا تکلیف سینماهایی که ۴۰ سال قبل مصادره شدن چیه
مگه سینما ملک شخصی نیست
و مگر نه اینکه ملک غصبی نماز نداره
الان مثلا در فلان سینمای مرکز شهر که مصادره شده اگه نماز بخوانیم نمازمون باطل نیست؟