سینماروزان: #فیلم_شادروان به کارگردانی حسین نمازی یکی از هفت فیلم اکران نوروز ۱۴۰۱ و بین سه فیلم پرفروش امسال است.
به گزارش سینماروزان و به نقل از هنرآنلاین، این فیلم داستان خانوادهای را روایت میکند که پدرشان فوت کرده اما برای برگزاری مراسم تشییع با مشکل مواجه هستند. سینا مهراد، نازنین بیاتی، بهرنگ علوی و رضا رویگری در «شادروان» بازی کردهاند.
هنرآنلاین درباره این فیلم و حواشی تولید و اکران آن با نمازی گفتگو کردهاست. متن گفتگوی هنرآنلاین با حسین نمازی را بخوانید:
*«شادروان» از پرمخاطبترین فیلمهای چهلمین جشنواره فجر بود که با توجه به داشتن مضمون کمدی، انتظار فروش بالاتری از آن میرفت اما میبینیم استقبال مردم از فیلمهای اکران نوروز ۱۴۰۱ مانند سالهای گذشته نیست. دلیل این موضوع به افزایش قیمت بلیت مرتبط است یا به مسائل دیگر؟
**در این شرایط من هم احساس میکنم بلیت ۴۵ هزارتومانی گران است. چون اکنون اگر یک خانواده سه چهار نفری بخواهند برای تماشای فیلمی بروند، باید ۴۰۰، ۵۰۰ هزارتومان هزینه کنند که برای بسیاری از خانوادهها فشار مضاعف است. به هر ترتیب این تصمیمی بود که گرفته شد و ما در آن دخیل نبودیم. از سوی دیگر حس میکنم همتی برای سر پا نگه داشتن سینما وجود ندارد. بخش عظیمی از تبلیغات سینمایی در تلویزیون است که تیزر به فیلمها نمیدهد. به همین دلیل در حال حاضر با توجه به تعطیلی دو ساله سینماها، خیلیها نمیدانند اصلا سینماها باز است. در این شرایط تلویزیون به عنوان یک رسانه پرمخاطب خیلی میتوانست به ما کمک کند اما ما ناچاریم کار خودمان را انجام دهیم و در این راستا تمام تلاش خود را میکنیم. از سوی دیگر، انتظار داشتیم شهرداری با در اختیار قرار دادن بیلبوردها از فیلمها حمایت کند که این اتفاق هم برای هیچکدام از آثار رخ نداد. هر فیلمی فروش کند، به نفع همه سینماست. شکر خدا تاکنون فروش بدی هم نداشتیم ولی انتظارمان خیلی بیش از این بود که امیدواریم در ادامه اتفاق بهتری رخ دهد. خوشبختانه مخاطب راضی از سالن بیرون میآید و تبلیغات دهان به دهان در حال کار کردن است.
*روزهای گذشته شاهد اعتراض فیلمسازهای دیگر نیز به نبودن عدالت در تخصیص تیزر از سوی تلویزیون به فیلمهای سینمایی بودیم.
**در مورد ما هم همینطور است. به ما گفتند ۱۵ تیزر به شما میدهیم ولی خب با این تعداد چه کاری میشود کرد؟ دادن تیزر در شبکههای که بیننده زیاد ندارد، تاثیر چندانی در فروش فیلم نمیگذارد. بالاخره اگر میخواهیم سینما به حرکت بیفتد نیاز است تبلیغ گسترده برای آن شود. هیچگاه نمیگویم چرا به فلان فیلم تیزر داده شده و به ما داده نشده است؛ میگویم به همه تیزر بدهید؛ طبیعی است که به فیلم تولید خودتان تیزر بیشتری میدهید ولی رفتارتان با دیگران هم طوری باشد که مشخص شود چند فیلم روی پرده رفتهاند... واقعیت این است که سینما تاثیر خود را روی تلویزیون هم میگذارد. متاسفانه فکر میکنم در حال حاضر تلویزیون فقط دنبال این است که کار خودش راه بیفتد. بنابراین وقتی به فیلمسازها نیاز دارد، اصرار میکند بیایید و فیلم بسازید. بنده یک سریال پرمخاطب در تلویزیون ساختم و کمترین انتظار من و کسانی که تلویزیون هم کار میکنیم این است که ما را به عنوان یک خانواده ببینند.
*«شادروان» به یک خانواده میپردازد که از لحاظ اقتصادی در شرایطی بسیار بد هستند. دغدغه پرداختن به این موضوع از کجا ناشی شد؟ فکر میکنید پرداختن به فقر خانوادهای ایرانی در بستر کمدی تا چه اندازه میتواند در زندگی واقعی تاثیرگذار باشد؟
**قصه هر کدام از فیلمهایم به هر فضایی بخورد به آن سمت میروم. یعنی به این نگاه نمیکنم که میخواهم در مورد قشر ضعیف یا مرفه جامعه فیلم بسازم. قصه «شادروان» هم به این سمت و سو رفت. البته نمیتوانم انکار کنم که قشر ضعیف را بهتر میشناسم، چون خودم از قشر متوسط جامعه هستم و در فضایی زندگی کردم که آدمهای فرودست جامعه را زیاد دیدم و با آنها همزیستی کردم و فرهنگ و آداب و رسوم آنها را بیشتر شناختم.
درباره اینکه قصه چطور به ذهنم رسید باید بگویم برای یافتن پاسخی برای مسالهای در حال جستجو در سایتهای حقوقی بودم که سوال جالبی دیدم؛ پرسش اینطور طرح شده بود که وقتی پدر ما از دنیا رفت و برای انحصار وراثت رفتیم، متوجه شدیم پدرم شناسنامه خواهرم را که فوت شده بود باطل نکرده است. برای حل این مساله زن برادرمان را جای خواهرمان جا زدیم. حال زن برادر ما شناسنامه و کارت ملی را گرفته و به جای خواهر ما یارانه میگیرد و به ما نمیدهد. در واقع دعوای آنها برای ماهی ۴۵ هزار تومان بود. این موضوع خیلی برایم عجیب بود و افسوس خوردم که مشکل خانوادهای ۴۵ هزار تومان است. خب نمیتوانستیم این قصه را به همین شکل روایت کنیم، چون مخاطب آن را نمیپذیرفت. بنابراین قصه را تغییر دادیم و به فیلمنامه «شادروان» رسیدیم.
*نسخهای که در اکران نوروز روی پرده رفته با نسخه چهلمین جشنواره فیلم فجر چقدر متفاوت است؟
**نسخه فعلی نسبت به نسخه فجر ۵ دقیقه کم شده است. من فیلمنامهای با دیالوگ به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران ارائه کردم و پروانه ساخت گرفتم و دقیقا همان فیلم را ساختم و هیچ تغییری در آن ندادم؛ خب چرا الان برای اکران دوباره باید دیالوگ حذف کنم؟ اگر پروانه ساخت یک چیز ظاهری است، آن را حذف کنید؛ چرا باید چند ماه برای اخذ پروانه ساخت صبر کنیم و بعد که آن را گرفتیم هم، فیلم اصلاحیه مجدد بخورد؟
*حذف این ۵ دقیقه به ارتباط مخاطب با فیلم هم لطمه وارد کرده است؟
**شاید مردم متوجه نشوند ولی وقتی فیلمم را در اکران نوروز دیدم به قدری حالم بد شد که حد نداشت. چون همه کاتها و چیزهایی که مثل پازل چیده بودم به هم ریخته بود. این همه زحمت کشیدیم و طبق مقررات با مجوز ارشاد فیلم ساختیم، چرا باید این فیلم در اکران ممیزی بخورد؟ مسالهای در این مملکت وجود دارد که شخصا متوجه آن نمیشوم؛ در واقع وقتی دولت تغییر میکند، آدم احساس میکند کل سیستم حاکمیتی مملکت تغییر کرده است. در حالی که تنها یک دولت عوض شده است. برگهای که الان به عنوان پروانه ساخت دریافت میکنیم، همان برگهای است که در دولت اعتدال داده میشد و بالای آن عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته شده است. در واقع تنها یک امضا تغییر کرده، پس چرا باید همه سیستمهای قبلی را دگرگون کنیم؟