«حمال طلا» (تورج اصلانی)⇐دل بستن به موعود استعمار پیر عاقبتی ندارد جز غوطه وری در فضولات؟/نه مستراح ملکه به الماس میرسد و نه حبابش به رستگاری!!
سینماروزان/مهدی فلاح صابر :
مثبت: کشش متناسب خط داستانی بخصوص که دست بر فزونی فقر این سالها گذاشته که کیمیای جشنواره امسال بود! گره افکنی به موقع و پیشروی بجای داستان!
مثبت: تصویربرداری اغلب نماها و بخصوص مایی که غوطه خورده ایم در کود انسانی چقدر همذات پندارانه است!
منفی: دو تکه بودن روایت که از جایی به بعد الماس را رها کرده و آویزان سکه میشود ریتم را میگیرد ولی…
مثبت: به هر حال وقتی یک نود دقیقه وقت داری برای نقد بن بست گریبانگیر ملت، چاره ای نمیماند جز چند تکه شدن روایت!
مثبت: بالاخره تهیه کننده “سالوادور…” هم نامش پای پروژه ای آمد که حتی اگر گیشه نداشته باشد سندیست از یک دوران کاملا نزدیک!
مثبت: نماد؟ ایرانیان غرق شده در فضولات انسانی به وعده استحصال الماس زن بریتانیایی؟؟ از آزادی رسیدیم به میلاد که چه شود؟ حباب بترکد و نیسان بزند پس کمرمان؟؟
مثبت: پایان بندی در خدمت دوگانه به متن و ممیزی!
*سکانس
-رقاصی موتورسواران جلوی کامیونهای مملو از فضولات چاه مستراح طلاسازی!!!
-توزیع تخم مرغ نذری بعد از بالا کشیدن قیمت طلا!
*دیالوگ
-اینجا کسی دنبال دزدها نیست! مالباخته ها تحت تعقیبن!
-بخت همه رو پیشونی شونه، بخت ما تو چاه خلاء
-دو تا ضامن واسه یه وام؟؟؟ چاقو، ضامن داره و ما نداریم!!