سینماژورنال: نغمه ثمینی که در ماههای اخیر به خاطر نگارش “شهرزاد” نامش سر زبانها افتاد اخیرا یکی از نمایشنامه هایش با عنوان “نگاهمان میکنند” را در عمارت مسعودیه روی صحنه می بیند.
به گزارش سینماژورنال این نمایشنامه توسط محمدرضا اصلی کارگردانی شده و مضمون آن درباره کنترل بودن و زیرنظر بودن آدمیان است.
ثمینی همین مضمون را بهانه ای کرده تا در گفتگو با “شرق” از تجربیات شخصی خود درباره زیرنظر بودن بگوید و در این بین اشارهای کرده به خاطره تلخی که از فرودگاه فرانکفورت دارد؛ خاطره ای که برایش شرایط هولناکی رقم زده است.
در غرب هم گاهی احساس می کنم زیر نگاهم
نغمه ثمینی می گوید: حس نبود امنیت و زیر نگاهبودن موضوعی فراگیر و همهجایی است و جغرافیا نمیشناسد؛ منتها در کشورهای مختلف این حس کم و زیاد میشود. در غرب هم گاهیوقتها شدیدا حس میکنم که یکجورهایی زیر نگاهم. اگرچه که اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم اینجا، خیلی بیشتر زندگیام با این حس پیوند خورده است.
شرایط هولناک در سفر هلند
وی ادامه می دهد: برای من بهعنوان کسی که از خاورمیانه به غرب سفر میکند، همواره این حس هولناکِ زیرِ نگاهبودن وجود دارد و در آن جغرافیا بالقوه میتوانم یک متهم باشم. در سفری که اخیرا به هلند داشتم، بین راه در فرودگاه فرانکفورت به من گفتند که اثر چهار انگشت تو با اثر انگشتی که سفارت فرستاده، نمیخواند و باید پلیس به این موضوع رسیدگی کند. شرایطی هولناک بود چون حتی به انگشتهای دستت هم شک میکنی و فکر میکنی آن چهار اثر انگشتی که ناخوانا بوده، پس انگشتان کیست؟!
نهایتا به پلیس گفتم…
این نویسنده می افزاید: سیستمهای امنیتی در سراسر دنیا به این شکل است که اگر در دامشان بیفتی، چنان مثل گناهکار با تو رفتار میکنند که به خودت شک میکنی! نهایتا به پلیس گفتم شما فکر میکنید من چهارتا انگشتم را عوض کردهام؟ یا ششتا انگشت به خودم وصله زدهام؟ نهایتا ماجرا با مذاکره حل شد و گذاشتند که من به سفرم ادامه بدهم.
چقدر زیر نگاه بودن سخت است
ثمینی خاطرنشان می سازد: بعد از این اتفاق فکر کردم که چقدر روزبهروز این زیر نگاهبودن برای ما سخت و تلخ و تلختر میشود. در ایران بهتازگی و در غرب، از مدتها پیش دوربینهای مداربسته همهجا ما را زیرنظر دارند. جز زیرنظرگرفتهشدن توسط این دوربینها، ما میدانیم تمام چیزهایی که در کامپیوتر یا موبایلمان ذخیره میکنیم در جای عجیبی به نام آیکلود ذخیره میشود که دقیقا نمیدانیم کجاست و آیا ممکن است روزی دیگران هم به آن دسترسی داشته باشند؟ اگر روزی آیکلود ترکید و همه اطلاعات ما پخش شد، چه میشود؟ یا حس اینکه وقتی داری با تلفن حرف میزنی یک نفر دیگر هم ممکن است صدای تو را بشنود ترسناک است.