خروجی تعامل یک طرفه با دنیا برای برگزاری جشنواره جهانی فجر چیست؟
سینماروزان/مهدی فلاح صابر: یکی از نقدهایی که بر جشنواره جهانی فیلم فجر وارد است فراگیر نبودن آن است. به یک دلیل مهم و آن هم تقلید کورکورانه از ظواهر جشنواره های گمنام خارجی، این جشنواره علیرغم بودجه خوبی هم که صرف آن شده نتوانسته در مناسبات سینمای جهان که هیچ حتی در منطقه ردّی از خود بر جای گذارد.
برگزاری جشنواره به یک عنصر اصلی نیاز دارد و آن هم داشتن ظرفی از محصولات بکر و دست اول است که به کمک آن بتوان مخاطب را به جشنواره کشاند اما اتفاقی که درباره جشنواره ای موسوم به جهانی فجر رخ داده این است که ورای تعدادی از فیلمهای ایرانی که پیشتر به جشنواره فجر راه داده نشدند و حالا به واسطه همان عدم حضور مجالی میشوند برای توجه مخاطب، گمنامی اغلب آثار حاضر در جشنواره باعث شده پویایی که لازمه رشد یک جشنواره است در اینجا دیده نشود.
اینکه مدام بر نظم و ترتیب در برگزاری جشنواره به عنوان الگویی برای دیگر جشنواره ها تأکید میشود دقیقا به دلیل همان دور شدن از هدف اصلی است. اینکه برای برگزاری جشنواره طبقات بالایی پردیسی در یکی از شلوغترین مناطق شهری را اختصاص دهی و از آن طرف فودکورتش را هم به خدمت بگیری و کارتهای شارژ غذایی که مبلغش برای اهالی رسانه حداقلی و برای مدیران جشنواره و مهمانان خارجی چند برابر این شارژ است را توزیع کنی البته که می تواند کمکی باشد به توجیه برآورد میلیاردی جشنواره اما آیا این کارها جشنواره را جهانی می کند؟
دعوت از گمنامان ناآراسته با بودجه عمومی؟
تقلید زمانی خوب است که از ظاهر تا باطن را دربرگیرد؛ اگر دیده اید که در جشنواره های خارجی با مخاطب با نهایت احترام برخورد میشود برای آن مخاطبی است که حداقلی از رزومه سینمایی-رسانه ای را دارد و سپس برای حضور در جشنواره با هزینه شخصی خود درخواست داده اما در اینجا یک سری آدمهای گمنام را از کشورهای مختلف می بینیم که از هزینه اقامت تا تفریح و خورد و خوراک آنها در ایران فراهم شده بلکه بگویند مهمان خارجی هم داریم و البته باز هم کمکی کنند به همان توجیه بودجه میلیاردی!
در اینجا چون فیلمی مطرح برای رونمایی و عرضه وجود ندارد طبیعی است که مخاطب سینمادوستی که با هزینه شخصی به جشنواره بیاید وجود ندارد و نتیجه اینکه باید کلی هزینه کرد برای حضور فرنگیانی اغلب با ظاهری ناآراسته که جاذبه های رایگان سفر به ایران به بهانه جشنواره عاملی شده برای حضورشان.
دلیل این همه عشق و علاقه که رضا میرکریمی دبیر جشنواره موسوم به جهانی و تیم 30 نفره مدیران و مشاوران و معاونان آن که شامل آقازاده شان هم میشود برای الگوبرداری از ظواهر دارند از کجا نشأت گرفته؟ آن قدر مرعوب ظواهر اروپا شده اند که یادشان رفته هفتاد درصد سینمای همان کشورهای اروپایی نیز با محصولات هالیوودی اشغال شده!
فرهنگ سینمایی ایران شبیه این الگوها نیست و به خصوص در میان مخاطبان و البته بخش عمده سینمای بنده همچنان گرایشات هالیوودی است که جریان دارد؛ بماند که گرایش سینماگران به این سینما هم به دلایل مختلف و البته ضعف زیرساختها، رشد کافی نداشته و ابتر مانده اما واقعیت وجود این گرایش است. سینمایی که چنین اوضاعی دارد نه فقط برایش برگزاری جشنواره ای مثلا جهانی الویت نیست که جشنواره جهانی برگزار کردن با کپی برداری مثلا از جشنواره ای محلی در فرانسه نمیتواند خروجی خاصی داشته باشد جز اتلاف سرمایه.
تعامل با کدام دنیا؟
برگزاری چنین جشنوارهای آن هم با ادعاهای خنده دار از جمله تعامل با دنیا فقط به مخارج کلان و مشغول کردن کارمندان دولتی و وابسته کردن بیشتر و بیشتر سینما به دولت منتهی می شود.
سیاست خارجی دولت یازدهم که با شعار تعامل با کشور های دنیا پروپاگاندا می شود بعد از 4 سال پیگیری لااقل در حیطه فرهنگ به نتیجه مشخصی ختم نشده! تعامل یعنی اینکه اگر ایکس نفر مهمان از فلان کشور خارجی را به بهانه جشنواره به تهران می آوری و اسباب لذت آنها در کشورت و با پول ملت را فراهم میکنی بتوانی در نقطه مقابل همان ایکس نفر را در موعدی دیگر از سال به کشور مذکور بفرستی تا همان خدمات ارائه شود وگرنه ارائه مداوم خدمات به گمنامان سینمای دنیا اسمش هر چه باشد تعامل نیست.
تعامل یعنی ارتباط دو طرفه با حفظ عزت بومی. جشنواره ای که میرکریمی و حلقه 30 نفره مدیران و معاونان و مشاورانش با کلی کارمند برگزار میکند و البته کلی هم هزینه برای تبلیغات آن صرف میشود و سعی می کند به همه هم بنر تبلیغاتی بدهد بلکه نقدش نکنند نیز زمانی بین المللی و در راستای تعامل با کشور های دنیا است که هدف گزاری اصلی آن که ارائه محصولات بکر و دست اول برای رونمایی است محقق شود.
اگر این هدف اصلی اجرایی شود آن گاه دیگر نه لازم است برای خاموش کردن صدای منتقدان بنر فله ای توزیع کرد و نه اینکه برای جلوگیری از نقدهای سینماگران ایرانی آنها را به بهانه هایی همچون ورکشاپ به جشنواره کشاند و البته از خجالتشان هم درآمد(!) و نه اینکه برای جذب مهمان خارجی مجبور شد به تأمین هزینه خورد و خوراک و اقامت و اسباب لذت در کشور!