داریوش فرهنگ که فارابی با ساخت فیلمنامه جنگی «صلیب زرد» توسط وی موافقت نکرده⇐ فارابی گفته من تجربه جنگ را ندارم و نباید فیلم جنگی بسازم؛ مگر اسپیلبرگ تجربه جنگ را داشت که «نجات سرباز رایان» ساخت؟/نوعی فرهنگ میان مدیران و مسئولان سینمایی جاری است که نه جواب میدهند و نه توضیح؟/اگر خودی باشید هرساله فیلم میسازید؛ چه میلیاردها بودجه بخواهید و چه نخواهید!
سینماروزان: شش سال از ساختهشدن «خنده در باران» آخرین فیلم داریوش فرهنگ میگذرد. فرهنگ در این شش سال دیگر فیلمی نساخته و ترجیح داده در مقام بازیگر مقابل دوربین ظاهر شود.
به گزارش سینماروزان و به نقل از «شرق» شاید همین پرهیز او از فیلمسازی کنجکاومان کرد درباره خبری که بهتازگی درباره فیلم جدیدش منتشر شده؛ بپرسیم؛ خصوصا ازآنرو که فرهنگ برای ساخت این فیلم که «صلیب زرد» نام دارد، با بنیاد سینمایی فارابی مذاکره کرده و البته گویا با چالشهایی هم روبهرو شده است.
اخیرا بابک کایدان، فیلمنامهنویس «صلیب زرد» در گفتگو با «برنا» از شایعهای یاد کرده که طبق آن داریوش فرهنگ نباید این فیلم را کارگردانی کند و بهتر است کارگردانی که در گونه دفاع مقدس فیلم ساخته آن را مقابل دوربین ببرد! با فرهنگ درباره صحت و سُقم این شایعه و دلیل کمکاریاش در سینما صحبت کردیم.
او این روزها سرگرم بازی در یک سریال تلویزیونی است و البته در تمام این سالها ارتباطش را با تلویزیون حفظ کرده. علاقهمندان سریالهای درخشان دهه ٦٠ قطعا «سلطان و شبان» به کارگردانی او در خاطرشان هست؛ سریالی که هنوز هم بازپخش آن خیلیها را پای تلویزیون میکشاند.
مدتی است حاشیههایی مبنی بر اینکه قرار نیست فیلم سینمایی «صلیب زرد» را کارگردانی کنید شنیده میشود. آیا این موضوع صحت دارد؟
معمولا آدم آخرین نفری است که گفتههایی درباره خودش را میشنود. من که خبر ندارم، کمتر اهل فضای مجازی و گپوگفتهای مطبوعاتی و سایتها هستم. هیچ صفحهای هم در فضای مجازی ندارم و حالا از شما این خبر را میشنوم. همه چیز به سه سال پیش برمیگردد که طرحی نوشته بودم. به بابک کایدان دادم که فیلمنامهاش را نوشت و چندینبار بازنویسی کردیم و وقتی به فارابی برای ساختش پیشنهاد دادیم، بسیار استقبال کردند و حتی فیلمنامه را خریدند تا بسازند… . همینطور زمان گذشت و فقط اگر و اما و شاید و باید و… در کار بود و سرانجام به زبان بیزبانی گفتند: «بودجه لازم را نداریم و انشاءالله در فرصت بعدی…» و از آن زمان تا حالا فرصت بعدی پیش نیامده است! مگر چقدر بودجه مهیا نیست؟ فیلمنامه بسیار نرمال و متداول بود، فیلمی که با زمینهای بسیار انسانی در جنگ و ویرانی روایت میشد.
طبق گفته شما فیلمنامه مورد استقبال فارابی قرار گرفت، اما گویا شایعهای وجود دارد مبنیبر اینکه علت اصلی ساختهنشدن فیلم تا به امروز به این دلیل است که شما تجربه جنگ و حضور در مناطق جنگی را نداشتید و بهتر است فیلمی با موضوع دفاع مقدس را کارگردانی نکنید، این موضوع تا چه حد حقیقت دارد؟
هرگز بهطور مستقیم آن را نشنیدهام… ساختن یا نساختن یک فیلم بعد از سه سال هم انگیزه میخواهد، هم شور و شوق قلبی. از سوی دیگر، تهیهکننده یا بنیاد سینمایی فارابی از بدو تأسیس تا به امروز از همه جور فیلمی، حمایت و در آنها سرمایهگذاری کرده است، نوبت ما که رسید، آسمان تپید؟ من از وزارت ارشاد یا فارابی هرگز تقاضای مالی نکردهام و تا زمانی که زندهام این درخواست را نخواهم کرد. حتی یک ریال! آنها باید از من تقاضا کنند، نه من از آنها! بعد از ٤٠ سال کار، من نباید دنبال آنها بدوم. «صلیب زرد» فیلم مورد علاقه ارشاد و فارابی هم بوده است. مشکل کجاست؟ اگر گفته میشود «فرهنگ تجربه جنگ و جبهه را ندارد»، پس چطور توانسته طرحش را بنویسد؟ مگر بهترین فیلمساز دلهرهای و جنایی، «هیچکاک»، در قتل و جنایت زندگی کرده؟ اتفاقا بسیار موجود ترسویی بوده، حتی از سایه پلیس هم میترسیده. هرگز در اتاق تنها راه نمیرفته که مبادا سوسکی در اتاق یا حمام او باشد، مگر اسپیلبرگ کدام جنگ را شخصا تجربه کرده که فیلم زیبای «نجات سرباز رایان» را میسازد. بعد از «صلیب زرد» یک فیلمنامه دیگر، نوشته سعید شاهسواری را به فارابی دادم و تا به امروز جوابی ندادهاند، از چه میترسند؟ متوجه شدهاید یک نوع فرهنگ میان مدیران و مسئولان جاری است که نه جواب میدهند و نه توضیح؟ اغلب دنبال کارهای خنثی و بیدردسر میگردند که تهدیدی برای پست و مقام و میزشان نباشد.
یکی دیگر از کارهای فارابی، درباره فیلم «یک گزارش واقعی» است که پس از پنجسال خاکخوردن در آرشیو حالا سر از سوپرمارکتها درآورده است، شاید اولینباری است که یک فیلم قبل از اکران در سینماها در سوپرمارکتها و مغازهها پخش میشود.آن هم با نازلترین کیفیت نوری و رنگ و بدون مشورت و هماهنگی و اجازه کارگردان. خب… واقعا یعنی چه؟ من هرگز اهل غرزدن نیستم و روش من نیست. در هر شرایطی استقلال و منش خودم را حفظ کردهام و با گذشت زمان نه اهمیتی برای این تصمیمها قائل هستم و نه توقعی دارم. آنها میآیند و میروند و امثال ما میمانیم و کار میکنیم. نگاه کنیم به آنها که رفتند و آنها که در این حرفه ماندند…
طبق گفته شما قاعده و قانونی برای فیلمسازی و حمایت ارشاد و فارابی وجود دارد؟
قاعده و قانون فقط برای دورزدن فیلمسازهاست، شما اگر خودی باشید هرساله فیلم میسازید. چه میلیاردها بودجه بخواهید و چه نخواهید. اگر خودی نباشید باید با هزار و یک اما و اگر فیلمی بسازید و با هزار و یک اما و اگر به نمایش درآورید و بروید خانه در صف بعدی؛ یعنی پنج تا شش سال بمانید. اگر هم تازهکار هستید باید با مشقت بسیار و بودجه بسیار اندک، فیلمی بسازید که شاید جایی جرقهای بزند و سر زبانها بیفتد.
تمام این سالها نه خودی بودهام و نه غیرخودی، تلاشم این بوده که بیخودی نباشم. هرگز حاضر به ساختن فیلم با این روشها نیستم. با گدابازی نمیشود فیلم ساخت. بسیاری از همکاران من در خانه نشستهاند و بیکارند، بسیاری در شأن خود نمیبینند که سر کج کنند و رضایت بدهند که باری به هر جهت باشند. بسیاری از بیبرنامگی و بحران و بیمدیریتی دچار سردرگمی شدهاند. بسیاری نمیخواهند نان را به نرخ روز بخورند و بسیاری با ایدههاي زیبا سکوت پیشه میکنند. بعضیها هم راهحل را در جنجال و سروصدا و دعوا میدانند که همیشه هم در این سالها جواب داده است. مدیران و مسئولان که نمیخواهند مورد سؤال این و آن قرار بگیرند یا مقام خود را از دست بدهند، بهسرعت از این نوع افراد حمایت میکنند تا سروصدا را بخوابانند. آن شور و جذبه در فیلمها و فیلمسازان گم شده و این همه ناشی از بلاتکلیفی و بحران مدیریت است.
در این سالها بیشتر بازی میکنید و حاضر نیستید به هر شکلی در سینما کار کنید، اما مدتهاست که از تئاتر فاصله گرفتید، گروه تئاتر «پیاده» که شما و مهدی هاشمی بنیانگذارانش بودید، کارهای ماندگار و جذابی روی صحنه برد، اما سالهاست که شما سراغی از تئاتر نگرفتید، چرا؟
البته من این شانس را دارم که بازیگری هم میکنم و همیشه کارهایم را انتخاب میکنم و اجازه نمیدهم انتخاب شوم و بعد از ٤٥ سال این حق را به خودم میدهم. من از تلویزیون با «سلطان و شبان» شروع کردم و در بعضی سریالها بازی میکنم و سعی میکنم گزیده باشند. امروزه تئاتر در بین مردم جا افتاده و از آن استقبال میشود. در تئاتر مثل فیلمهای اول و دومم فقط عشق است و تنها عشق است که همه را سر پا نگه میدارد و به آنها انگیزه میدهد. کدام تئاتری یا به شکل عام سینماگر را میشناسید که امورات زندگیشان از این راه بگذرد؟ دخلوخرجشان با هم بخواند؟ فقط رنج و سرمستی و شور همکارانم است که نمیگذارد چراغشان در این خانه بسوزد. انشاءالله در فرصت بعدی مفصل درباره همه چیز سینما، تئاتر و تلویزیون صحبت خواهم کرد. الان باید به سر صحنه برگردم و گروه را منتظر نگذارم.
در چه سریالی مشغول بازی هستید؟
سریالی با نام موقت «در جستوجوی آرامش» به کارگردانی سعید سلطانی و تهیهکنندگی علی آشتیانیپور.