سینماروزان/مهدی فلاحصابر: یغما گلرویی ترانهسرا و سینا آبگون رپر جوان، درگیر مناظرهای مجازی شدهاند بر سر مسعود دهنمکی.
به گزارش سینماروزان یغما گلرویی به تازگی ترانهای با عنوان “ما” را در صفحه اجتماعیش قرار داده است که برای نقد تناقضات رفتاری ایرانیان، تعریضاتی زده به نصرتالله معین خواننده، مسعود دهنمکی کارگردان و مهران مدیری بازیگر اخیرا مبلغ یک فروشگاه زنجیرهای.
در بخشی از ترانه یغما چنین آمده است: ملتِ نشئه از صدای معین، ملتِ مست توی آنتالیا، ملتِ باددوستِ پرچمپوش، ملتِ پرت مونده از دنیا!/تنقیه میکنه خودش رو مدام، با یه عالم گذشتهی الکی، ملتی که هنوز غمگینه، از خداحافظیِ دهنمکی!
تعریض یغما به دهنمکی با واکنش یک رپر جوان متولد ساری و رشدیافته در همدان، مواجه شده است.
سینا آبگون رپر جوانی که برادرزاده شهید ایرج ابگون است و در سریال “دادستان” هم بازی کرده، در واکنش به گلرویی، ترانه “خارروی” را سروده که در بخشی از آن چنین آمده: قلم پولکیت در اوج برای نجفی میتازد/آنگونه میچرخد که در دبی برج بسازد/خودت را با ما یکی نکن تو از ما نیستی/در پوشش عدالتخواه روز مزد ژورنالیستی/اخلاص دهنمکی از شلمچه تا دادستان ملموسه/ خار روی بر دستان عربها نزن بوسه!؟
⇓⇓⇓
متن ترانه “ما”ی یغما گلرویی را بخوانید:
آدمای مَلَنگِ بیرؤیا،
آدمککوکیای سردرگم.
بسکه به استوانه پز دادیم
شدیم آجرپزای جادهی قُم.
آدمای همیشه در صحنه،
آدمای همیشه تو میدون.
همه خوشحال و شاد و خندونیم،
پا میکوبیم تو برکهای از خون.
درِ مغزامونو رو هر فکری
بوی آزادی میده می بندیم.
بستنیِ عروسکی ماییم،
چوب توی پاچهمونه، میخندیم!
ملتِ نشئه از صدای معین،
ملتِ مست توی آنتالیا،
ملتِ باددوستِ پرچمپوش،
ملتِ پرت مونده از دنیا.
تنقیه میکنه خودش رو مدام
با یه عالم گذشتهی الکی.
ملتی که هنوز غمگینه
از خداحافظیِ دهنمکی.
ما از این دست آدما هستیم،
سلفیگیرای غالبأ قهار.
قطرههای یه فاضلابِ بزرگ،
رمههای یه گلهی بیمار.
برای ماشینای قسطیمون
تخممرغ میشکنیم و دلشادیم.
تو یه زندون گندهایم عوضش
واسه تولیدِ مثل آزادیم.
انقلاباتِ فیسبوکانه
راه میندازیم از رو بیکاری.
مشتِ محکم می شیم توی دهنِ
دشمنای همیشه تکراری.
تختجمشید دخیل میبندیم،
عکسِ شاهو تو ماه میبینیم،
نقل قول از شریعتی میگیم،
پای طنزِ مدیری میشینیم.
تنِ فردوسی کُت میپوشونیم
با صلیبِ شکسته رو بازوش.
گم میشه هر صدای تازه توی
نعرهی اکثریتِ خاموش.
توی خواب غلت میزنیم دائم،
باورمون شده که بیداریم.
مٌهرهی دست این و اونیم و
از زمین و زمان طلبکاریم.
ما از این دست آدما هستیم،
لایکزنهای غالبأ قهار
قطرههای یه فاضلابِ بزرگ،
رمههای یه گلهی بیمار.
متن ترانه “خار روی”سینا آبگون چنین است:
یادت می آید کارت فعال بسیجت را؟
از کجا میاوری این شعر و حال عجیبت را؟
سربند اوج با نوای الله اکبر یادت است؟
روی این همه تناقض، چشم باید بست؟
یک روز انقلابی و امروز مست لایعقل
برای شعور مردم احترام قائل شو لا اقل
این مردم همه چیز را خوب یادشان هست
از دختران شل حجاب و اکبران پونز به دست
شما هم از نسل همان شعبان بی مخ هایی
شکمت سیر شده از مردم چه می خواهی
قلم پولکیت در اوج برای نجفی میتازد
آنگونه میچرخد که در دبی برج بسازد
خودت را با ما یکی نکن تو از ما نیستی
در پوشش عدالتخواه روز مزد ژورنالیستی
اخلاص دهنمکی از شلمچه تا دادستان ملموسه
یغمای خار روی بر دستان عرب ها نزن بوسه
بیا و چهره ی واقعیت را به مردم نشان بده
لا اقل برای هضم این همه تناقض کمی زمان بده