سینماروزان: سازمان هنری-رسانه ای اوج از سال نود کار خود را رسما شروع کرد که دایره فعالیتش شامل ساخت فیلم سینمایی، سریال ، مستند ، انیمیشن ، طراحی و … میشود.
با این حال آنچه اوج را بیش از همه در معرض توجه عموم قرار میدهد، فیلم و سریال های آن است و آنچه در همه این سالها به پاشنه آشیل این سازمان بدل شده آن است که فقط با حلقهای بسته از افراد همکاری میکند.
سازمان اوج طی ۹ سال گذشته بیش از ۲۰ فیلم و سریال ساخته که بسیاری از آن ها فاقد کیفیت هستند و توفیقی پیش مخاطب بدست نیاوردند. بهغیر از یکی دو استثناء، موفقیت اوج هم فقط زمانی بوده که با چهرههایی که پیشتر امتحان خود را پس دادهاند، کار کرده.
نخستین اقدام مهم سازمان اوج ، رفتن سراغ ابراهیم حاتمی کیا بود. اوج تا پیش از آن روی فیلم هایی هپچون “زیباتر از زندگی” انسیه شاه حسینی سرمایه گذاری میکرد اما این بادیگارد حاتمی کیا بود که فعالیت سینمایی اوج را در کانون توجهات قرار داد. اوج میدانست به نام معتبر ابراهیم حاتمی کیا نیاز دارد؛ از آن طرف حاتمی کیا بعد از دعوت و گزارش یک جشن دلخوری اش را از فراهم نبودن شرایط فیلمسازی مطلوب خود، بیان کرده بود. بنیاد فارابی امکانات ساخت چ را در اختیارش گذاشت و اوج زمینه ساخت بادیگارد را فراهم کرد. بعد از این فیلم، همکاری اوج و حاتمی کیا در قالب فیلم های به وقت شام و خروج ادامه یافت.
در سال ۹۴ که “بادیگارد” ساخته شد، سازمان اوج از فیلم “ایستاده در غبار” هم رونمایی کرد. جسارت نهفته شده در فیلم ، تحسینها را برانگیخت و نشان داد اوج برای انجام کارهای «متفاوت» قد علم کرده است. محمدحسین مهدویان پیشتر با ساخت مستند “آخرین روزهای زمستان” توانایی اش را به اثبات رسانده بود اما این اوج بود که جسارت کرد و پروژه مهم زندگی حاج احمد متوسلیان را به او سپرد. فیلم سینمایی “ایستاده در غبار” یک دستاورد مهم دیگر داشت و آن هموار شدن مسیر فیلمسازی مهدویان است.
هشت سریال تاکنون با مشارکت سازمان اوج ساخته شده. “آسمان من” اولین سریال اوج است که می توان آن را اثری قابل قبول دانست؛ هر چند تبدیل به سریالی جریان ساز نشد. “پایتخت ۵” به همراه “آقازاده” شاخصترین سریال های اوج هستند که هر دو جزو آثار استراتژیک محسوب میشوند.
صف سریالهای شکست خورده اوج اما طولانی تر است؛ “سر دلبران”، “در میان خاکستر”، “مینو” و “گیله وا” آثاری هستند که در زمان پخش مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار نگرفتند. سریال نوجوانانه اوج با اسم “محرمانه” دیگر تلاش شکست خورده اوج است. این سریال قرار بود خلا آثار نمایشی برای نوجوانان را پرکند اما به دلیل ضعف فیلمنامه ، کارگردانی و بازیگری عملا شکست خورد.
سازمان اوج در سریالسازی کارنامه ای شکست خورده دارد. برای همین سال ۹۵ چاره را در همکاری با یک «بِرند» دید. “پایتخت” سریالی محبوب بود و اوج میتوانست از این ویژگی بهترین نفع را ببرد. اوج سرمایه ساخت سریال را تامین کرد و نتیجه ای که در نهایت به دست آمد هم به سود سازندگان پایتخت بود و هم سازمان اوج. از یک طرف سازندگان اجازه یافتند تا برخی خطوط قرمز را به خدمت جذایبت سریال در بیاورند. از آن طرف منویات اوج درباره داعش برآورده شد.
تازه ترین تصمیم اوج مشارکت در ساخت سریال خانگی “آقازاده” بوده است. آن طور که حامد عنقا (تهیه کننده سریال) گفته، او سال ۹۷ سراغ سریالی با موضوع مفاسد اقتصادی می رود و سازمان اوج در ادامه با سریال “آقازاده” همراه می شود. عنقا در گفتگو با فرهیختگان شیوه تعامل اوج و آقازاده را این گونه روایت کرده است: « همراهی و مشارکت ما با سازمان اوج یک مشارکت فکری درباره موضوع مبارزه با مفاسد بود و اینکه مخاطب حرف هایمان را فقط یک قشر خاص قرار ندهیم.»
همکاری اوج در همراهی با سریالی ضد فساد البته برایش خالی از هزینه هم نبوده است. با این حال “آقازاده” با وجود همه نقدها، نسبتا مورد پذیرش مخاطب قرار گرفته و همزمان برای مخاطب خاص، باب تازه ای درباره لزوم مبارزه جدی با مفاسد مختلف گشوده است. اینکه این روند سریالسازی را اوج ادامه دهد یا نه معلوم نیست.
در میان تولیدات سینمایی سازمان اوج هم آثار شکست خورده زیاد دیده می شود. شرایط وقتی وخیم است که بدانیم آن چه این سازمان در یک سال اخیر ساخته با انتقاد همگانی مواجه بوده اند. حتی “خروج” ابراهیم حاتمی کیا یکی از بدترین فیلم های او لقب گرفته است.
“روز بلوا” دیگر محصول جدید اوج است که سال پیش در جشنواره فجر رونمایی شد و نقدهای منفی منتقدان را به خود دید.
نظرها درباره “لباس شخصی”( که در جشنواره سال پیش رونمایی شد) به تند و تیزی روز بلوا نبود؛ با این حال این فیلم هم کپی دست چندم ماجرای نیمروز لقب گرفته است.
اوج سال پیش “آبادان یازده ۶۰” را هم در جشنواره داشت که چندی پیش روی پرده سینماها رفت. این فیلم که از حجم بالای دیالوگ شبیه به نمایشهای رادیویی شده بود نیز نتوانست نظر منتقدان را جلب کند.
از دیگر فیلم های شکست خورده اوج می توان به “هیهات”، “سوء تفاهم” و انیمیشن سینمایی “فهرست مقدس” اشاره کرد. این آثار هم از سوی منتقدان پس زده شده اند و هم مخاطبان.
سازمان اوج حضوری پررنگ در برنامه سازی دارد که بیشتر آنها در قالب مستند روی آنتن رفته اند. اگر بخواهیم به موارد موفق اشاره کنیم ، فقط به مستند “خانه ما” میرسیم. این مسابقه مستند البته بعد از شش فصل دچار تکرار شده اما در هر حال مخاطب خاص خود را داشته است.
“خانه ما” با هدف تربیت ذهن مخاطبان برای رسیدن به سبک زندگی مبتنی بر صرفه جویی ساخته شد.
در مقابل، مسابقه های “فرمانده” و “ضد گلوله” برغم پروداکشن پرهزینه مورد استقبال بیننده قرار نگرفتند. یا برنامه “اقیانوس آرام” نتوانست پاسخی درخور به نیازهای نوجوانان بدهد. ساختار خشک و حرف های کلی و کلیشه ای، مهم ترین عوامل شکست برنامه هستند.
اوج بنا شد که بازوی مدرن ارزشیون در تولید محصول هنری باشد ولی درنهایت اشتباه ارگانهای ارزشی پیشین در دستهبندی افراد و واسپاری پروژه فقط به حلقهای بسته از افراد و درعین حال عدم شفافسازی مالی درباره عملکرد، دامن اوج را هم گرفته.
اوج میتوانست خرق عادت کند و هم با باز کردن فضا برای اندیشههای مستقل و هم با شفافسازی مالی عملکردش، مسیری نو گشاید در کارنامه ارزشیون. آیا مدیران بالادست اوج در شرف دهسالگی و تغییر و تحول احتمالی در این ارگان، این دو مهم را از منصوبین خویش خواهند خواست؟