سینماروزان/جواد محرمی: پس از يک دوره که فيلمهاي سينمايي ايران به شکلي انبوه در شبکههاي ماهوارهاي تبليغ شد حالا و به تدريج پاي حوزه نشر و کتاب هم به شبکههاي ماهوارهاي باز شده و بايد ديد که قوه قضائيه نسبت به اين مسئله نيز مانند سينما واکنش نشان ميدهد يا اساساً ترجيح ميدهد دخالتي در اين موضوع نداشته باشد و محدوديتي براي ناشران ايجاد نکند.
البته برخي سينماگران میگفتند قوه قضائيه اتفاقاً بايد از تبليغ محصولات فرهنگي داخلي در هر جاي جهان حمايت کند، چراکه عرضه محصولات فرهنگي در ماهواره خدمت به فرهنگ داخلي محسوب ميشود، اما قوه قضائيه اين استدلال را قبول نداشت و هنوز هم ندارد، ضمن اينکه سينماگران به اين مسئله که چرا بيش از همه نسبت به تبليغ سينما در ماهواره حساسيت وجود دارد نيز معترض بودند.
به تازگي خبر ميرسد که ردّپاي تبليغ نشر و کتاب نيز در شبکههاي ماهوارهاي ديده ميشود و اين حوزه نيز سعي ميکند از قافله عقب نماند. نقطه مشترک کتاب با سينما وجه فرهنگي آن است و معلوم نيست قوه قضائيه همان معامله سينما را با عرضه کتاب در ماهواره ميکند يا رويکرد ديگري را برميگزيند.
تبليغ نشر داخلي در شبکههاي ماهوارهاي در حالي رقم ميخورد که رسانه ملي همچنان در ضعفي مفرط براي تبليغ کتاب داخلي به سر ميبرد و هيچ کنش متقابلي از خود نشان نميدهد. گويي اساساً اين رسانه وظيفهاي براي حمايت از حوزه نشر و کتابخواني براي خود قائل نيست. گفته ميشود که بسياري از ناشران کشور به دليل بالا بودن هزينه تبليغ از معرفي آثار خود بازماندهاند، با اين حال برخي شبکههاي ماهوارهاي اقدام به پخش تبليغات کتاب ناشران داخل کردهاند. از نشريات تخصصي و با مخاطب خاص که بگذريم و از صفحات و باکسهاي تبليغي چند ميليون توماني روزنامهها – فارغ از اينکه کسي در لابهلاي آن دنبال معرفي کتاب ميگردد يا نه و اينکه چقدر توان اقتصادي نشر قابل رقابت با کمپانيهايي است که هر روز محصولاتشان را حتي در صفحات فرهنگي روزنامهها آن هم در نيمتا تبليغ ميکنند- عموميترين رسانههاي ايران که شامل تلويزيون و راديو است، سالهاست که در معرفي و تبليغ کتاب دچار ضعف است.
همزمان با اين اقدام و شکلگيري مرکز رسانهاي شيرازه در مجمع ناشران انقلاب اسلامي، اين مرکز توانست با رايزني با معاونت بازرگاني سيما به شکلدادن کميتهاي با عنوان کتاب در رسانه ملي نائل شود. عمده اعضاي اين کميته از سازمان صداوسيما انتخاب شدند و مدير مؤسسه شيرازه هم به عنوان دبير کميته در جلسات بدون حق رأي حضور داشت. تصميم و توافق بر اين قرار گرفت که کميته به بررسي کتابها براي امکان تبليغ در رسانه ملي دست بزند و خروجي آن نيز پخش تيزرهاي تبليغاتي کوتاه براي کتابها بود که از سوي ناشر و به سفارش ناشر توسط مؤسسه شيرازه توليد ميشد.
ماحصل اين اتفاق پخش معدودي از تيزرهاي تبليغي کتاب در صداوسيما بود که البته اين اتفاق نيز به طور عمده با فواصل زياد در ساعات نامطلوب و شبکههاي کممخاطب سيما شکل ميگرفت.
با اين همه اين ظرفيت نيز پس از خروج عزتالله ضرغامي از سازمان صداوسيما به اندازه بسيار زيادي مغفول و ناکام ماند و به بهانه مشکلات اقتصادي سازمان، عطاي پخش رايگان اين تبليغات به لقايش بخشيده شد.
اين روزها برخي شبکههاي ماهوارهاي که پيش از اين با پخش تيزرهاي آثار سينمايي در حال اکران در کشور جنجال زيادي برپا کرده بودند، در کنار ساير کالاهاي غيرفرهنگي ساخت داخل که در حال تبليغ آن هستند، به تبليغ کتابهاي ناشران داخلي نيز روي آوردهاند و در بازههاي زماني مختلف به معرفي آن ميپردازند.
جالب است که داستان تکذيبهاي سينمايي در حوزه نشر هم در حال رقم خوردن است. يکي از ناشراني که تبليغ آثار وي در اين گروه تلويزيوني منتشر شده است در اين زمينه به مهر ميگويد: تيزر تبليغي ما در شبکههاي اجتماعي مربوط به مؤسسهمان منتشر شده بود و شبکه بدون اطلاع ما اقدام به پخش آن کرد و پس از آن ما پيگير اين اقدام غيرقانوني شديم و البته آنها نيز اذعان داشتند که پخش رايگان براي جلب نظر مؤسسه به منظور دادن سفارش آگهي بوده که ما از آن منصرف شدهايم.
ظاهراً براي پخش آگهي بازرگاني در اين شبکهها با حجم ۳۰۰ نوبت پخش ۳۰ ثانيهاي در يک ماه مبلغي حدود ۲۰ تا ۳۰ ميليون تومان هزينه از مؤسسات طلب ميشود که از يک نوبت انتشار آگهي در برخي روزنامههاي سراسري ايران نيز کمتر است. جداي از اينکه در عصر ارتباطات نوين ديگر نميتوان جلوي انتشار خبر يا گزارهاي خبري را گرفت، اين سؤال جدي مطرح است که مسئول رها کردن و خالي گذاشتن ظرفيتهاي تبليغ کالايي مانند کتاب براي شبکههاي ماهوارهاي که بدون شک به دنبال ترويج سياستهاي فرهنگي مناسب جامعه ايراني نيستند، کيست؟
بدون شک سياست حاصل اين اتفاق بيشک در افق بلندمدت چيزي نيست که در چارچوب قواعد فرهنگي جمهوري اسلامي بتوان به آن مفتخر بود. حال بايد منتظر نشست و ديد که مقامهاي مسئول براي اين پديده که زنگ خطر آن تازه به صدا درآمده است، چه خواهند کرد.