سینماروزان: منهای آثاری مانند «چهلچراغ» که به واسطه حضور یکی مانند محمدرضا شهیدی فر در قامت اجرا متفاوت می نمود، کیفیت برنامه های تلویزیون در دهه اول محرم تعریفی نداشت.
این کیفیت نه چندان قابل قبول موجب شده که روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی با عنوان «یک سویه نگری تاریخی» به رسانه ملی بابت کلیشه پردازی های تکراری در محرم انتقاد کند.
متن یادداشت این رسانه اصلاح طلب را بخوانید:
امسال هم محرم و تاسوعا و عاشورا در حوزههای رسانهای، عمدتا به سياق گذشته بود؛ یعنی نمایش انبوه عزاداری و نوحهخوانی و ذکر مصیبت در نقاط مختلف کشور، به همان شیوههای کلیشهای که نمونه بارزش تقسیمشدن کادر تلویزیون به دو تا چهار قسمت و پخش همزمان اینگونه مراسمها در چند شهرستان است. واقعا فلسفه و پیام عاشورا چیست و چگونه باید به نقش و جایگاه فرهنگی و ارزشی واقعه کربلا پرداخت تا حق مطلب ادا شود؟ آیا وظیفه و رسالت تلویزیون، محدود و مقیدشدن در یک «عامنگری» صرف است؟ آیا اینروزها بهترین زمان برای اختصاص سخنرانیها و میزگردهایی در این زمینه با دعوت از استادان و صاحبنظران نیست؟ دکتر علی شریعتی در کتاب «تشیع علوی و تشیع صفوی» خود میگوید: «اما هیچگاه هیچکس نباید از امام کلمهای بر زبان آورد، کلمهای که به مردم بیاموزد که این امام که بود؟ چه میاندیشید؟ چهها گفت؟ و اساسا چه کرد؟ و در جامعهاش، عصرش، پس از وفاتش چه اثری گذاشت؟ رسالت امامت خود را چگونه انجام داد؟».
اصلا چه اشکالی دارد که این جسارت را به خرج دهیم و با استفاده از این فرصت، به نقد آرای شریعتی در حوزه اسلامشناسی و … تفکر شیعی و انقلابی بپردازیم و از موافقان و مخالفانش دعوت به عمل آوریم؟ یادمان نرفته که اوایل انقلاب در همین تلویزیون نحلههای فکری گوناگون، اعم از روحانی و سیاسی، کنار هم مینشستند و در محیطی مسالمتآمیز به بیان دیدگاههای خود در مورد مباحث فلسفی، اجتماعی، سیاسی و … میپرداختند.
آیا آن مقطع تاریخی، یک دوره طلایی و استثنائی بود؟ اگر واقعا فرهنگ عاشورا و قیام امامحسین(ع) و یارانش فراتر از شعار برای دولتمردان و سیاستگذاران فرهنگی – هنری و رسانهای ما ارزش و اهمیت بنیانی دارد، چرا اینقدر چرخه تولیدمان در این خصوص فقیر است؟ از نظر ارزشهای کیفی، هنوز باید به «روز واقعه» شهرام اسدی و «مختارنامه» داوود میرباقری دل خوش کنیم. روی همین اصل، در این سالهای اخیر همواره شاهد نمایش دوباره بخشهایی از مجموعه تلویزیونی «مختار» از شبکههای داخلی بودهایم. ایکاش لااقل به همین مناسبت با دعوت از داوود میرباقری و تاریخنگاران و منتقدان، این مجموعه مورد ارزیابی همهجانبه قرار میگرفت و به برخی از ابهامات تاریخی پاسخ داده میشد و از زاویهای دیگر نیز به آسیبشناسی ساخت و تولید آثار تاریخی- مذهبی (در قالب فیلم و سریال) پرداخته میشد. و نکته عجیب و سؤالبرانگیز دیگر اینکه، محرم دیگری آمد و تاسوعا و عاشورای دوبارهای را پشتسر گذاشتهایم، اما همچنان فیلم «رستاخیز» احمدرضا درویش امکان نمایش عمومی پیدا نکرد.