سینماروزان: در روزهای برگزاری جشنواره موسوم به جهانی فجر کمتر رسانه اصلاح طلبی را دیده ایم که ایرادات این جشنواره را طرح کنند و به جایش در این تیپ رسانه ها بر ویژگیهای متمایز این جشنواره تأکید شده است.
به گزارش سینماروزان به تازگی اما روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی به بهانه این جشنواره به یکی از مهمترین ایرادات این جشنواره کاملا متصل به بیت المال که استفاده از حلقه ای ثابت برای مدیریت آن است اشاره کرده است و در چرایی تبدیل کردن این جشنواره به مونوپلی برای ورود افراد خاص به آن و عدم اعتقاد به همفکری برای مدیریت طرح پرسش کرده است.
متن تحلیل «شرق» را بخوانید:
اتحادیه خودیها و شوق جهانی شدن
به نظر ميرسد كه «جشنواره جهاني فيلم فجر» در اين چندسالي كه به طور مستقل، در زماني جدا از دهه فجر برگزار ميشود، به تدريج تعدادي مخالف جدي پيدا كرده است. در مورد نقاط مثبت و منفي منفكشدن اين جشنواره از بخش داخلي ميتوان بحث اساسي كرد كه در اين يادداشت جايش نيست. قاعدتا هر رويدادي كه بتواند زمينهساز ارتقاي فرهنگي و ارتباط هرچهگستردهتر با جامعه جهاني شود را بايد ارج نهاد. در شرايطي كه از طريق سينما ميتوان به يك زبان فرامليتي در جهت پيوند فرهنگها و قوميتها و همصدايي با مفاهيم عميق انساني رسيد، موضعگيري منفي، جناحي و افراطي نسبت به اينگونه رويدادها فاقد هرگونه توجيه منطقي است. پس لااقل شخص نگارنده با نفس برگزاري جشنواره جهاني فيلم فجر با درنظرگرفتن بضاعت ما در موقعيت كنوني و ميزان محدوديتها و خطوط قرمز كه مانع از رسيدن چنين جشنوارهاي به استانداردهاي واقعي جهاني ميشود، مشكلي ندارد.
ما در فاصله سالهاي ۵۰ تا ۵۶ قبل از انقلاب «جشنواره جهاني فيلم تهران» را داشتيم كه با توجه به بنيه مالي وزارت فرهنگ و هنر در آن دوران و نبود سانسور و محدودیت نمایشی بعضی فیلمها و تنوع در برنامهریزی و حضور میهمانهای سرشناس خارجی، قابلیت تبدیلشدن به یک جشنواره رده «الف» را پیدا کرده بود. در نگاهی واقعبینانه، این جشنواره برای قشر فرهنگی و دانشجو و علاقهمندان جدی سینما به صورت یک پاتوق فرهنگی درآمده بود و همهساله در ماه آبان با شوروشوق برای برگزاری آن لحظهشماری میکردند. اما باید بپذیریم که شرایط حاکم بر جامعه ما در سالهای اخیر و بحران و تحریم اقتصادی که امکانات معیشتی شمار قابلتوجهی از اقشار مطرح را مختل كرده است، قابل قیاس با آن دوران ماضی نیست.
روی همین اصل، بهطور اجتنابناپذیری باید برخی از مسائل را در چرخه عدالت مدنظر قرار داد و از ولخرجیهای بیمورد پرهیز کرد. حال با این پیشزمینه و واقعیات عینی دوران معاصر بايد پرسيد جشنوارهاي كه آن جولاندهي مطلوب برای جهانیشدن را به دلایل مختلف ندارد، در چه محدودهای باید برگزار شود؟
متأسفانه جشنواره جهانی فیلم فجر به دبیری رضا میرکریمی در این سالها همواره از نظر هزینهها و ردیف بودجه و شیوه سیاستگذاری و تقسیم کار و مسئولیتهای تفویضشده به افراد و نحوه برگزاری جلسات آموزشی و پژوهشی و ورکشاپها و انتخاب داوران بخشهای مختلف بهگونهای عمل کرده که به دست مخالفخوانها مستمسک داده است. مثلا یکی از اشکالات اساسی این شیوه مدیریت، انحصاریعملکردن و بهادادن به «مونوپولیسم» و عدم اعتقاد به همفکری با طیفهای مختلف فرهنگی هنری در جامعه سینمایی است.
بههمینخاطر، در این سه سال با مجموعه ثابتی از آدمها در این حوزه استحفاظی روبهرو هستیم. بهعنوان یک نمونه قابلایراد دیگر، چرا نباید در ترکیب داوران حتی یک منتقد سینمایی وجود داشته باشد؟