رسانه ملی و مجریانی که میخواهند به هر قیمتی دیده شوند…
سینماروزان/علی کیانیموحد: اگر فردی بگوید از شهرت و دیده شدن بدش می آید و یا از آن لذت نمی برد، شاید هنوز طعم شیرین آن را نچشیده است. شناخته شدن در جامعه و تاثیرگذاری شما بین مردم دو بخش عمده و جذاب این شهرت هستند. هر فردی نیز به نوعی سعی در مشهور شدن است اما به جرات می توان گفت بهترین راه شهرت و بالا رفتن از پله ها آن حضور در تلویزیون است. اینکه آنتن سیما باعث پیشرفت و ترقی بسیاری از مردم در زندگی شان شده، حرف بیراهی نیست اما همین آنتن بسیاری از مواقع دردسرساز می شود. بسیاری از دوستان به شهرت رسیده پس از مدتی خود را گم کرده و برای دیده شدن بیشتر، حاضر هستند دست به هرکاری بزنند.
بیا تست هوش بده و کلپچ بخور
ساعت هفت صبح است و پرمخاطب ترین شبکه سیما، برنامه ای زنده روی آنتن برده. برنامه ای گفتگو محور که مجری جنجالی و پرحاشیه اش برای جذاب کردن برنامه دست به هرکاری می زند و اصلا مهم نیست طرفی که روبروش نشسته چه جایگاهی دارد و چه کرده. مهمان امروزش سفیر یکی از کشورهای خارجی است. سوال و جواب شروع می شود:
سه غذای مورد علاقه رهبر کشورت چیست؟
قیمه ما رو دوست داری؟
کلپچ خوردی؟
یه دهن برامون آواز نوستالژیک، منظورش فولکلر بود، بخون.
اسم برنامه به زبون محلی شما چیست؟
مهمان برنامه با خنده های که بسیار حرف در آن نهفته بود جواب این مجری را داد و مجری خوشحال از اینکه سوالات مهمش را پاسخ داده اند.
مهمان بعدی چند ساعت پیش از روسیه و مسابقه مهمی به ایران بازگشته، مسابقه ای که به شدت او را مشهور کرده و هزاران سوال برای مخاطب به وجود آورده است اما مجری نازنین پس از سه چهار سوال در آن زمینه، به ناگاه خوشمزگیش گل می کند. مربع روبیکی به وی می دهد و می گوید حلش کن! مهمان نیز با خنده به او می گوید بلد نیستم! مجری می گوید اشکال ندارد، سوالات تست هوش ازت می پرسم و جواب بده! مهمان برنامه که بسیار خسته و کلافه بود حتی به سوالها فکر نمی کرد و جواب هیچ کدام را نداد تا این برنامه جذاب به پایان رسد!
مجری هم بسیار خوشحال و مغرور از برنامه جذابش با بینندگان خداحافظی می کند.
از همه بیشتر می فهمم
مجری دیگری که سالها ممنوع الفعالیت در سیما بوده به آنتن زنده بازگشته و با متلکها و نیش و کنایه های همیشگی اش، سعی در جذب مخاطب دارد. برای او مهم نیست که عکسهای فتوشاپی پخش شده در فضای مجازی را در برنامه نشان مخاطب دهد و اطلاعاتی غلط به بینندگانش ارائه دهد. او چند روز بعد نامه ای طنز را به عنوان سند دست اول در برنامه اش رو کرد و زمانی که مشخص شد رودست خورده، از آن سازمانی که انتقاد کرده بود حتی عذرخواهی هم نکرد!
او خود را آنقدر بزرگ می داند که احتیاجی به عذرخواهی ندارد و هرکاری می کند درست است و سطح شعور و آگاهی اش از همه بیشتر است.
زرشک تعارف می کند
شاهکار مجریان سیما در سال جاری، عملیات تعارف زرشک بود! برنامه ای که بسیار سروصدا کرد و هرچه سعی شد که این داستان ماستمالی شود، نشد که بشود. مجری این برنامه البته سابقه بسیاری در این مدل شیرین کاری ها داشته و افرادی که از نزدیک وی را می شناسند، می دانند که جلوی دوربین از خود بی خود شده و به صورت جوگیرانه نمی تواند خود را کنترل کند. به همین دلیل است که مهمانهای برنامه اش را برخی مواقع دست انداخته و مسخره کرده اما جز آنگه بخواهد خود را بانمک جلوه دهد، موضوع دیگری پشت حرکاتش نیست.
توووووی دروازه
برخی نیز سالیان سال است در تلویزیون اجرا دارند اما توجه مخاطبان را نتوانستند سمت خود جلب کنند تا اینکه فضای مجازی این موقعیت را در اختیارشان قرار داد. این نوع مجریان و گزارشگران و گویندگان سعی دارند با اجرایی مثلا خاص و متفاوت و بعضا با گافهایی قصدی، نام خود را در فضای مجازی مطرح ساخته و کاری کنند مخاطبان فضای مجازی کلیپ هایشان را برای یکدیگر به اشتراک بگذارند. به این صورت به تدریج در جامعه اسمی برای خود در کرده و سعی می کنند شهرت را دو دستی بغل کنند. گاهی آنها در اظهار نظرشان برترین مربیان فوتبال جهان را قبول نداشته و سطح دانش فنی خود را از آنها بیشتر می دانند!!!!
پسری که از پدر سبقت گرفت
پسر یکی از مفاخر ایران زمین جز مشتریان ثابت برنامه های مختلف تلویزیونی است. پدر این پسر برای ایران و در زمینه علم بسیار افتخارآفرینی کرده و جز نوابغ به حساب می آید اما بسیاری از داستانهایی که درباره اش شنیده ایم تنها افسانه هایی است که توسط پسر برای مخاطبان تعریف شده. پسر عزیز در ابتدا سعی کرد زیر سایه پدر برایش اتفاقات خوبی بیفتد که نیفتاد و سپس به این نتیجه رسید با داستان سرایی نامی برای خود دست و پا کند.اینگونه بود که به سیما راه یافت و هر روز با داستانهایی جدیدتر و جذابتر مخاطبان را سرگرم ساخته و خود را برایشان عزیزتر می کند. شاید اگر این داستانها نبود، پدر برایمان عزیزتر می ماند.
عدالت کجاست
تیم فوتبال یکی از مشهورترین مجریان سیما در مسابقاتی آنقدر حاشیه ساخت که با حریف دست به گریبان شده و بازیکنان آنها را راهی بیمارستان گرد، اتفاقی جلوی چشمان آن مجری.اگر این رویداد در زمینهای خاکی محلات ساوجبلاغ رخ می داد، مجری عزیز زمین و زمان را به هم می دوخت و حسابی سر این قضیه جنجال به پا می کرد اما هنگامی که پای عدالت درمیان باشد، برخی مواقع ترازو نامیزان می شود!
مجری توانمندی که برنامه اش بسیار پرمخاطب است، شاید به دلیل سیاست های سیما که اجازه رقابت را گرفته است،و هرحرفی بخواهد در آن می زند و به طور حتم پاسخگوی هیچ کسی هم نیست. از اینکه فلان داور اسمش را از ایکس به وای عوض کرده و چرا فلانی داماد فلانی است تا اظهار نظر درباره سیاست و سینما و…
وی احتیاجی به شهرت ندارد چرا که به حد کافی مشهور است اما میل به دیده شدن بیشتر باعث می شود که آگاهانه حرفهایی بزند که چند روزی سرزبانها باشد.
ویرانه ای به نام سیما
اشکال از مجریان و علاقه شان به شهرت است یا این تلویزیون است که هیچ سیاستی برای انتخاب مجریان و یا نظارت بر رفتارشان ندارد. تلویزیون که سالها با چماق ممنوع التصویری مجریانش را ترسانده بود، این روزها برابر شبکه های اجتماعی به نوعی کم آورده و هر مجری که از تلویزیون خارج می شود به سرعت در یک سایت برای خود برنامه ای تولید می کند. پس این سیاست زور باید دچار تغییر شود اما مسوولان سیما هیچ برنامه ای برای تغییرات ندارند.
به نظر می رسد که آنها هم بدشان نمی آید که همین جنجالسازی ها توسط نورچشمی هایشان صورت پذیرد تا شاید مردم به خاطر همین موضوع هم شده کمتر سراغ ماهواره بروند! استراتژی اشتباه که مخاطب را پس می زند.
از سوی دیگر مجریان باید بدانند که شهرت به هرقیمتی آنچنان جذابیتی ندارد و پس از مدتی به سرعت توسط مخاطب پس زده شده و به سمت فراموش شدن حرکت می کنند.