رمزگشایی از متن دوازده کلمهای رئیس سینما!
سینماروزان/حامد مظفری: محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی که در روزهای اخیر اخبار کسالت و خانهنشینیاش به گوش رسیده و در عین حال تعییر و تحول در زیرمجموعه اصلی خود فارابی را تجربه کرده، متنی دوپهلو را استوری کرده است.
رئیس سینمای دولت سیزدهم ذیل تصویری از سردار احمد متوسلیان چنین آورده: برای آنچه اعتقاد دارید، ایستادگی کنید حتی اگر هزینهاش، تنها ایستادن باشد!
فارغ از تکیه بر اعتقاد که باید در ذات هر انسان سالمی باشد اینکه خزاعی از “تنها ایستادن” میگوید جای تأمل دارد. ایستادگی، عالی است ولی چرا تنها؟
تنهایی رئیس از کجا نشأت گرفته؟ از چینش زیرمجموعهها مطابق با نظر جریانات بیرونی؟ یا از صلبیت جریانات مافیایی که ظرف چهل سال در زیرمجموعهها لانه کرده و حتی رفرمیستترین مدیران سینمایی را به اپراتور برنامههای خویش بدل میکنند؟
رئیس سینمای دولت سیزدهم حین فعالیتش در سینما چند اقدام ضربتی انجام داد و از همه مهمتر جمع کردن بساط بریز و بپاش به بهانه برگزاری جشنواره موسوم به جهانی و ادغام بینالملل در فجر. کنارش چابک سازی گروه هزینهزای هنروتجربه هم در دستور کار قرار گرفت و تجربه هم ثابت کرد نه با ادغام بینالملل در فجر ضرر کیفی به جشنواره فجر وارد شد و نه با ادغام هنروتجربه در مرکز، روال اکران آثار هنروتجربهای مختل شد.
این دو اقدام هرچند ضرری به بدنه سینما وارد نکرد که اتفاقا بر مدار آرای اهالی سینما بود؛ یادمان نمیرود که آخرین رئیس سینمایی دولت اعتدال نیز روی آنتن زنده تلویزیون، تعطیلی جشنواره موسوم به جهانی را خواسته اهالی سینما دانسته بود ولی موفق به انجام آن نشد.
پس ضرر اصلی به کجا وارد آمد؟ محدود شدن منافع مالی چشمگیر دست اندرکاران این ساختارهای بودجهخوار بود که خواه ناخواه آنها را به قطب مخالف رئیس سینما بدل کرد و چون جرأت اصرار بر بازگشت به آن ساختارهای دمده را ندارند یک روز فروش بالای سینماها را بهانه میکنند و دم از ابتذال میزنند و روز دیگر از غلبه فیلمفارسی میگویند بی آن که پاسخی دهند به این پرسش که چرا بعد از چهار دهه دریافت رانت ارگانی، مخاطبان همچنان آثار تجاری را به تولیدات شترگاوپلنگی آنها ترجیح میدهند؟
دلیل اصلی تنهایی رئیس سینما میتواند آسیب به منافع ویژهخواران باشد ولی یک دلیل جانبی هم در این امر موثر است و آن هم روال نامتعادل مهمترین زیرمجموعه سینمایی کشور در توزیع تسهیلات تولید. اینکه مدیر قبلی فارابی، انتخاب خزاعی بوده یا نه را نمیدانیم و اینکه جانشینی زینالعابدین بهجای جوادی، محصول نگاه خزاعی هست یا خیر را خودش باید بگوید ولی آنچه مسلم است اینکه فارابی در دولت سیزدهم تقریبا نتوانست شرایط بهرهمندی سینماگران اصیل و توانمند از مواهب تولید را فراهم کند و چون مهمترین خروجی سازمان سینمایی در تولیدات بلند فارابی خلاصه میشود، این عملکرد خواه ناخواه کلیت ساختار سینما را تحت تاثیر قرار داد.
اینکه خزاعی حتی اگر تنها هم شود باز از اصول خود کوتاه نمیآید خیلی هم خوب است ولی باید جلو هم برود. اینکه خزاعی با دو اقدام ضربتی بساط ویژهخواری رسمی منفعتطلبان را جمع کرد، به جای خود نیکو ولی مساله اینجاست که همان قطع یدشدگان، مستقیم یا غیرمستقیم بساط بودجهخواری را در زیرمجموعههای سازمان و ازجمله فارابی پهن نمودند.
برای حرکت رو به جلو، خزاعی ابتدا باید دست سینماگران ابنالوقت مجیزگوی تمام ادوار را از شوراها و پروژههای فارابی قطع کند و سپس به طور جدی شرایط توزیع تسهیلات میان سینماگران اصیل و امتحان پس داده را فراهم کند.