«سوء تفاهم»⇐تشبث به بودریار برای فراموشی کپیکاری از «پرده آخر»؟؟!/یعنی در سازمان ارزشی سرمایهگزار، حتی یک مشاور کاردرست نبوده که این کپیکاری را دریابد؟؟
سینماروزان/حامد مظفری:
منفی: بی سر و ته! مغشوش! ادابازی!
منفی: قاطی شدن توهم با واقعیت؟؟ بودریار؟؟ ابرواقعیت؟؟ پست مدرن؟؟
منفی: شوخیت گرفته برادر معتمدی؟! این یک کپی تمام عیار از «پرده آخر»واروژ کریممسیحی است⇐سیر اتفافات که همان است و فقط بازیگراناند که عوض و بدل شدهاند؛ مریلا زارعی به جای نیکو خردمند آمده! پژمان جمشیدی بهجای داریوش ارجمند! هانیه توسلی همان فریماه فرجامی است و مهدی فخیمزاده به جای جمشید هاشمپور !
منفی: معتمدی «سوءتفاهم» را از «پرده آخر» برداشته و نمیدانسته خود واروژ هم فیلمش را با نگاه به «شیطانصفتان» «جورج کلوزو» ساخته بود! نتیجه هم شده یک کپی درجه چندم که از دقیقه سی مخاطبان را از سالن فراری میدهد.
منفی: صحبت از «ژان بودریار» و تئوری «هایپر ریلتی» یا ابرواقعیت و آغشتگی واقعیت و بازنمایی آن هم بیربطترین تئوریست که معتمدی با چسباندن آن به ابتدای تیتراژ خواسته دوز انتلکت را بالا ببرد غافل از آن که بهترین تمثیل سیاسی از هایپر ریلتی و طعنه به هیأت حاکمه آمریکا سالها قبل در «سگ را بجنبان» «بری لوینسون» نمود داشت! و لازم نیست در روزگار غرق شدن در مظاهر زندگی غربی-که یکیاش بریز و بپاش برای کپیکاری است- برای زدن استکبار، این کپی درجه چندم را با پول ملت به خورد ملت داد! آن هم در دوران ریاضت اقتصادی بدنه جامعه که ناآرامیهای منتج از آن همچنان بیخ گوشمان است.
منفی: فیلمی که از «هایپر ریلیتی» میگوید باید معماری منطبق بر این تئوری پست مدرن را داشته باشد که «سوءتفاهم» آن را هم ندارد.
منفی: یعنی در سازمان ارزشی اوج سرمایهگزار فیلم، حتی دو مشاور کاردرست نیستند که این حجم از کپیکاری را تشخیص دهند! دوستان! پول ملت به امانت دست شماست تا الگوی فرهنگی بسازید نه آن که کپی درجه چندم را با اهن و تلپ رونمایی کنید.
منفی: فیلمی که سازمان ارزشی را دارد چه نیازی دارد به خدمت گرفتن از لوگوی «سامسونگ»؟؟
کاراکتر:
–استوار فخیمزاده با بازی مهدی فخیمزاده که نمکیست بر زخم عمیق کپیکاری معتمدی.
دیالوگ(شعاری و نشاط آور):
–این سناریو اگه چفت و بست داشت یکی سم نمیخورد اون یکی دیگه بمیره؟؟(وصف حال خود فیلم از زبان استوار فخیمزاده)
–اول سناریو را نفهمیدم! آخرشو هم نفهمیدم!(وصف حالی دیگر از فیلم از زبان کاراکتری دیگر)
–یه بار دیگه فرصت بده خودم تمومش کنم
تو تموم نمیکنی حروم میکنی
–اگه از سر راه برش نداری از سر راه برت میدارن
–گفتم هیچکی از جاش تکون نخوره
ما سیاهیلشکریم! هیچ کس نیستیم!
–اشکال شما درسخونا اینه که فکر میکنید که فکر میکنید!
پیام اخلاقی:
در روزگار پست مدرن و در شرایطی که بودجه سازمانهای ارزشی میان امثال معتمدی و حاتمی کیا تقس میشود برای تولید فیلم باید بروید مخ دختران مایه دار را بزنید!