سینماروزان/حامد مظفری:
منفی: دوربین لرزان برای چه؟ انتقال تنش عصبی!!؟ جایی که تنش نیست چرا میلرزانی خواهر؟ چه کسی گفته فیلم استراتژیک باید لرزان باشد؟ یک “ایستاده در غبار” لرزاند و مفید افتاد! مگر “مزارشریف” لرزاند؟ مگر “پناهنده” لرزاند؟ مگر “چ” لرزاند؟ چه کسی گفته هر چه بیشتر بلرزانید دوز استراتژیک بودن بیشتر میشود⁉️ والله ترن هوایی لرزش اش بیشتر از شماست!
منفی: یک نمای زیبا نه از ایران و نه از پاکستان نمی بینید! همه جا ناهمگونی! همه جا زشتی! دست و پا میزنند تا شبیه “میلیونر زاغه نشین” شوند!! زاغه نشین استراتژیک!!!
منفی: همان کاترین بیگلوست؟! منتها او در دل جنگ میسازد و این در آشپزخانه !! به پاکستان هم که میرود یا در اتاق خواب است یا رستوران در زیر نگاه عاقل اندر سفیه محمدعلی جناح!
منفی: ای کاش به سبک “قانون مورفی” یک طراح اکشن برای نماهای تعقیب و گریز می آوردند! اجرای سردستی درگیریهای فیلم بدجوری توی ذوق میزند! تقصیر آبیار نیست؛ او کارش چیز دیگریست!
منفی: خاله زنک بازی شبنم مقدمی که انگار از “نفس” پرت شده اینجا! قبلا گلاره عباسی بود که در فیلمهای آبیار بازنشر میشد و حالا شبنم مقدمی! با همان تیپ خاص
منفی: هوتن شکیبا با همان خل بازی “لیسانسه ها” شده است داداش عبدالمالک ریگی! با لهجه ای که جاهایی به شمالی میزند! الناز شاکردوست زن داداش ریگی هم که بلحاظ گویش انگار بچه ناف جردن است ولی بلحاظ رفتار متعلق به عصر قجر!
منفی: فرشته صدرعرفایی زیر گریمی سنگین رفته تا سیمرغ بگیرد؟؟ بهتر نبود بازیگری اصل جنس مثلا سلیمه رنگزن را میاورند که قیافه معمولیش منطبق با گریم شده صدرعرفایی است؟
منفی: کمترین خلاقیتی برای چیدن بازیگران فرعی هم صورت نگرفته! همین بس که مرد نابکار فیلم اصغر فرهادی شده است پدرزن داداش ریگی!!
منفی: موتیف هندوانه همه جا هست! از بلوچستان تا قم! لابد هندوانه هم نماد است! نماد چه؟؟ اینکه شب دراز است برای…؟؟
منفی: خدا این باران را از سینمای ایران نگیرد که اگر نبود کارگردانان ما در زیباسازی بصری دچار احتقان می شدند!! در خشکسالی بلوچستان هم باران یکریز میبارد بلکه دو فریم متفاوت خلق شود و نمیشود!
*سکانس
– تصاحب برادرزن ریگی جلوی کنسولگری ایران
*کاراکتر
-داداش زن داداش ریگی با بازی پدرام شریفی
*جوک
-کف گرگی عبدالمالک بر صورت داییش!! به سبک عصر شیوع جاهلیت در سینما
*گاف
-این منطقه شهری پاکستان است که تروریستها آزادانه در خیابان مانور میدهند؟؟
-عبدالمالک بدون محافظ با برادر در پیتزافروشی قرار میگذارد! که چه کند؟ به برادر بگوید راه او-یعنی زنش-از آنها جداست؟؟ نمیشد این اندرز را تلفنی بگوید؟
*دیالوگ
-اگه پاکستان اینه کانادا چیه؟
اشتباه مهلک تهیه کننده این فیلم در یه جمله خلاصه میشه: تلاش برای تاثیرگذاری قبل از دیده شدن فیلم… یعنی به صورت فله ای قبل از نمایش فیلم در جشنواره افراد به تماشای فیلم برده میشن و در سیکلی که خوش بینانه اش میشه تعارفات مرسوم ایرانی مجبور میشن تحلیل مثبت برای فیلم بنویسن و کار اونقدر بالا بگیره سازنده رو در حد کارگردان اسکاری بالا ببرن. این اتفاق انتظاراتو بالا میبره و وقتی مخاطب میره فیلمو می بینه تازه میفهمه که هفتاد درصد حرفهای حول فیلم جوسازیه!
این شگرد درباره نفس هم به کار برده شد و نفس با همین شیوه شد گزینه ایرانی اسکار ولی نتیجه چه شد؟؟ حتی به فهرست اولیه اسکار هم راه پیدا نکرد بماند که حتی در یک جشنواره الف از کن تا برلین و ونیز هم نتونس راه پیدا کنه
جوسازی خوبه ولی نه از طریق گعده ها و محافلی که دستشون رو شده واسه مخاطب…اخه اینکه یه سناریست شکست خورده رو بیارن که براش نقد مثبت بنویسه چه فایده ای داره. یا اینکه کارمند جیره خوار سازمان سینمایی بیاد بشه مدافع فیلم چه فایده ای دار؟ همینطوره درباره یک تهیه کننده تلویزیون
ببینید ساخت فیلم درباره یکی مثل ریگی یک تریلر اکشن هست و نمیشه کارگردان اپارتمانی رو آورد همچین فیلمی بسازه..درسته که سفارش دادن ولی حتی اگه نمیتونیم سفارشو رد کنیم میتونیم یک کارگردان اکشن کنارمون داشته باشیم که وقتی در اجرای نماهای اکشن کم آوردیم اون به دادمون برسه…نمیشه که با سابقه دو تا شبهسریال بیاییم و تریلر سیاسی اکشن بسازیم!!!
فیلم خانم آبیار یه سری ویژگی مثبت داره که اونم همون درگیریهای زناشویی ه که ایشون چون زنه اینا رو خوب درآورده ولی فیلمی که با کلی سروصدا درباره ریگی ساخته شده و اخیرا هم شنیدم خانواده منصوری هم ناراضین ازشون باید هیجان داشته باشه…هیجان که با تکانه های شدید ایجاد نمیشه…هیجان یا باید درون درام باشه یا نمود تصویری داشته باشه…
همین طوره که شما میگید…نگاهی کنید به ستیغ اره ای! از دو ساعت زمان فیلم چند بار دروبین روی دسته؟؟ متأسفانه در ایران در هر زمینه ای آلوده سطح میشیم و به عمق نمیرسیم