شش پرسش کلیدی همزمان با راهاندازی اکران خارجی توسط یک مدیر دولتی سینما⇐چرا در سال حمایت از کالای ایرانی؟/چرا متعاقب غائله فیلمسوزی اکران۹۶؟/چرا به بهانه درمان سینماگران؟/چرا با واسطهگری موسسه رسانههای تصویری و نه از طریق بخش خصوصی؟/چرا با حمایت یک سیاهیلشکر سابق که حالا شده مدیر یک گروه ایزوله بودجهخوار؟/آیا بناست ماجراهای آقای شین.الف تکرار شود؟
سینماروزان/حامد مظفری: انتشار نظامنام تازه اکران و قرار دادن بندی در آن برای اکران خارجی آن هم با زعامت موسسه رسانههای تصویری(!) با گفتگوی رییس این موسسه و وعدههایش برای اکران فیلم خارجی در همین ماه ابتدایی سال همراه شد.
راهاندازی اکران خارجی در برهه فعلی پرسشهایی را به ذهن میآورد که اگر تلاش شود برای پاسخگویی به آنها راحتتر میتوان نتیجه نهایی راه اندازی اکران خارجی را پیش بینی کرد.
اول و دوم. پرسش اصلی زمان راه اندازی اکران خارجی است. امسال سال «حمایت از کالای ایرانی» است و اکران 97 هم امتدادیست از اکران آشفته 96.
همچنان این اعتراض موج عظیم سینماگران به دلیل تبعیض در تخصیص سالن به محصولاتشان در نیمه دوم سال 96 است که در ذهنمان مانده؛ اعتراضاتی که فارغ از دلایل مافیایی و انحصارگرایی خودیها یک دلیل دیگر هم ریشه آنهاست و آن کمبود سالن برای اکران منصفانه همه محصولات سینمایی در کشور.
چرا در سال حمایت از کالای ایرانی آقایان مدیر دولتی سینما بحث اکران خارجی را درپیش گرفته اند؟ چرا راه اندازی اکران خارجی درست بعد از بلبشوی اکران96 صورت گرفته؟ آیا بهتر نبود ابتدا فضایی عادلانه برای اکران همین محصولات داخلی را فراهم میکردند و بعد به سراغ اکران خارجی می رفتند؟
سوم. اینکه در نظام نامه تازه اکران بر این امر تأکید شده که عایدی اکران خارجی صرف کمک به هزینههای درمان سینماگران میشود بهانه ای خندهدار برای راه اندازی اکران خارجی نیست؟
همه ساله بخش دولتی سینما بودجهای هنگفت و میلیاردی را به خانه سینما تزریق میکند؛ چرا به جای راهاندازی اکران خارجی به بهانه کمک به درمان سینماگران، نظارتی دقیق نمیشود بر آن که بودجههای خانه سینما صرف الویتهای اصلی صنف که یکیاش راهاندازی بیمه درمانی جامع برای سینماگران است بشود و نه برپایی جشنهایی بیهوده و بدون فایده برای کف صنف؟
چهارم. جالب است که طرفداران اکران خارجی آن را مقولهای در جهت کاهش انحصار سینمای بیکیفیت ایرانی میدانند اما زعامت راهاندازی اکران خارجی به موسسه رسانههای تصویری از زیرمجموعه های سازمان سینمایی واگذار شده!
اگر واقعا بناست انحصار برچیده شود چرا انحصاری تازه و این بار از طریق موسسه رسانه های تصویری شکل میگیرد؟ رییس موسسه رسانههای تصویری اگر بتواند الویتهای مهم حیطه کاری خویش که یکیاش مقابله با قاچاق روزافزون محصولات خانگی در فضای مجازی است را رفع کند هنر کرده است!
اینکه در روزهایی که همچنان تاراج محصولات خانگی در فضای مجازی را به نظاره نشستهایم رییس موسسه رسانه های تصویری که دبیر کمیته صیانت از محصولات فرهنگی هم هست میشود مسئول راه اندازی اکران خارجی چه معنایی دارد؟
پنجم. پیش از این و در دهه گذشته زعامت فارابی در اکران خارجی را شاهد بودیم؛ زعامتی که باعث نضج یافتن نوعی دلالی بودجهخوار از کانال افرادی همچون شین.الف برای خرید فیلمهای خارجی از واسطههای دست سوم و چهارم شد! چه تضمینی وجود دارد که با قرارگیری رسانههای تصویری به جای فارابی به عنوان مجری اکران خارجی باز همین واسطهگری در دریافت بودجه صورت نگیرد؟
با کدام دستاورد موسسه رسانههای تصویری شده است مجری اکران خارجی؟ مدیرعامل این نهاد کدام تجربه را نه فقط در اکران خارجی که اصلا در مقوله پخش داشته است؟
ششم. آیا کسی تاکنون به این مقوله فکر کرده است که چرا برخی مدیران ارگانها و گروههای دولتی بودجهخوار طرفدار اکران خارجی شدهاند؟
آیا کسی میداند چرا یک سیاهیلشکر سابق که به لطف داییش وارد سینما شده و به ناگاه در روزگار رییس معزول سینما تبدیل شد به رییس یک گروه ایزوله سینمایی بودجهخوار و کممخاطب، مدام سنگ اکران خارجی را به سینه میزند؟
اکران مقولهایست در ارتباط مستقیم با مخاطب و برنامهریزی برای هر نوع اکرانی از مسیر توجه به خواستههای مخاطبان است که به سرانجام نیکو میرسد. آیا مشاورههای آنها که حتی تجربه دستفروشی در بخش خصوصی را ندارند و به واسطه ارتباطات فامیلی وارد این نهاد و آن ارگان شدهاند و بودجههای عمومی را به باد دادهاند کمکی به بهبود اوضاع اکران خواهد کرد؟