سینماروزان: در آستانه حضور رییسی تازه در سازمان سینمایی شورای راهبردی سینمای ایران بیانیه شماره نهم خود را منتشر کرد.
متن کامل این بیانیه که دستورکارهایی مفید در برابر رییس آینده سینما گذاشته را بخوانید:
امروز سینما اهمیت کمتری از نیازهای ابتدایی مردم دارد. گاهی اینطور میشود و قابل درک است. در این شرایط سخن گفتن با مدیران سینما بیهوده است و ما تصمیم گرفتیم پس از مدتی سکوت این بار با اهالی سینما سخن بگوییم. میخواهیم از تداوم تبعیض و بیعدالتی و رانت خواری حرف بزنیم و اعلام کنیم که از رنج بیکاری همکاران خود رنج میبریم. ما هم از احساس ترسناک به حال خود رهاشدگی و تنهایی هزاران نفر از اهالی سینما میترسیم. و از این که سینمای ایران دچار شرایطی شده که جز مسیر هدایت شدهی سینمای کمدی راه ارتباط دیگری با مردم ندارد آن قدر که حالا باید بیمناک آیندهی همین ژانر سینمایی هم بود. این سینما چنان فقیر شده که نوکیسگان برای کام جویی از بقایای آب و رنگ دار آن، هجوم آوردهاند و رقابت میکنند و میدانند کسی را به کسی نیست.
امروز همه میدانند که حال سینما خوش نیست. وقتی از نوع سینمایی که مسئولین، شعار حمایت از آن را میدهند کسی خبر ندارد، میتوان دریافت که فیلمسازان مستقل با گرایشات و سلیقههای متفاوت در چه وضعیتی قرار دارند. ارادهی ساختن فیلمهای متفاوت و ماندن بر سر پیمانها و آرمانهای فرهنگی، موجب تمسخر و ریشخند کسانیست که فاش میپرسند: «کلّ سینمای ایران چند؟»
پاییز آمده و همه چیز را برده و بزرگان جز به رنگ زرد سینما و عکس گرفتن در حواشی آن، رغبتی ندارند. سبکهای متنوع سینمایی ایران در روندی آشکار به تدریج نحیفتر میشوند و مسئولین به هنرمندان صاحب سبک علاقهای ندارند و از رخوت آنان لذت میبرند. اما هشدار که این رخوت هرگز به یک سبک یا یک سلیقه و یا باوری خاص محدود نخواهد شد.
در موقعیتی گرفتار شدیم که در آن، دوستان و دشمنان قدیمی سینما به یک اندازه منفعل و بیچاره شدهاند. ائتلافها و هم پیمانیهای سابق در هم شکسته و اهالی سینما یا در خانه منتظرند دق کنند یا بیرون آمدهاند تا در این آشفته بازار به ناچار، فقط گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند.
حال که ما نمیتوانیم شرایط خارج از سینما را تغییر دهیم، چرا بر تغییر ساختار عتیقه، فرسوده، سنتی و ناکارآمد مدیریت سینما اصرار نداشته باشیم. آنهایی که در برابر تغییرات مقاومت میکنند از چه میترسند؟ دیگر چه ارزشی باقی مانده که میخواهند آن را حفظ کنند؟ ما اصرار داریم که سینما دوباره سینما شود، با همان طراوتی که پیش از این داشت. اصرار داریم که همه دیده شوند، همـه بیایند و فیلمهای خود رابسازند و ملتِ سینما خودشان از میان موضوعات و سلائق متعدد، فیلم مورد علاقهی خود را انتخاب کنند. رونق گرایشات فیلم سازان را نباید و نمیشود به تساوی تقسیم کرد، اما در عین حال، نباید اجازه داد که رونق نوعی از سینما، با مدیریت عدهای سودجو، انواع دیگر سینما را خفه کند.
ما اصرار داریم که اجبار برای گرفتن پروانهی ساخت برداشته و تقاضای اخذ پروانهی ساخت اختیاری شود.
ما اصرار داریم بخش مدیریت دولتی سینما به شکل واقعی درآید و کوچک و چابک شود.
ما اصرار داریم صنوف سینما واقعی و مستقل شوند.
ما اصرار داریم تهیهکنندگان با تشکیلاتی واحد عمل کنند تا بتوانند از آسیبهای شرایط خاص اقتصادی جلوگیری کنند.
ما اصرار داریم اَشکال اعلام نشده اما واقعی انحصار در پخش و نمایش برچیده شود و سرانجام برای چندمین بار اصرار میکنیم با نگارش و تصویب قوانینی تازه، اداره ی سینما به دست اهالی آن سپرده شود.