1

#عنکبوت ( #ابراهیم_ایرجزاد ) ؛ استاندارد، مخوف، سمپاتیک و پرسش‌زا در ریشه‌ها!

سینماروزان/حامد مظفری:

➕افتتاحیه‌ای دلربا با ماله‌کشی #سعید بر دیوار

➕بازی‌های خوب شیرین یزدان‌بخش، ساره بیات و حمیدرضا هدایتی در نقش مادر، همسر و برادر #سعید

➕اجرای ماهرانه اولین سکانس قتل زن خیابانی توسط #سعید ؛ مخوفتر از تمام سکانس‌های سه فیلم #آن_شب و #شین و #پوست

➕بازی بانمک نیوشا علیپور بازیگر کودک که از خشونت داستان می‌کاهد

➕تلاش برای ارائه تصویری سمپاتیک از سعید! سعید در دوگانگی عقل-احساس تصمیمی را میگیرد که او را تا ته پرتگاه می‌برد

➕نمایش عریان فقر حاشیه‌ای به‌عنوان اله‌مان اصلی سوق به تن‌فروشی؛ این حاشیه همان حاشیه‌ای است که از دهه ۷۰ تا ۹۰ مدام اغتشاش‌زا بوده

➕تمرکز بر قدرت خرافه(مذهب؟) سعید که هم می‌کشد و هم بلافاصله بعد از کشتن، بارش باران را عامل برجیدن فساد تلقی می‌کند و چند ساعت بعد شاد و خندان با خانواده به شهربازی می‌رود

➕به‌جای وراجی و برای پرهیز از سوءتفاهمات، روایت را با تصاویر متعدد از اوضاع و احوال روحی سعید پیش می‌‌برد؛ #محمود_کلاری انصافا خوب تصاویری گرفته

➖خودسر بودن سعید!! چراغ راه سعید که بوده؟؟ مادرش؟؟ مادری که مدام در گوشش درباره لزوم کنترل همسر و دختر، ورد می‌خواند!! این نقطه افتراقی است با درام ملتهب #رستگاری_در_هشت_و_بیست_دقیقه که وجود یک مرشد چندلایه بالای سر قاتل(؟!) را به تصویر می‌کشید

➖چرا سعید این قدر تنهاست؟ چرا هیچ دوست و رفیقی کنارش نیست و با هیچ کس جز مادر درددل نمی‌کند؟ چرا سعید در فضایی ایزوله هدایت می‌شود به سمت قتل؟؟ ممیزان نگذاشته‌اند در اطرافیان سعید غور شود؟؟ این دومین افتراق است با #رستگاری… !

➖سعید دربرابر قاضی از احادیث می‌گوید ولی حین روایت، کمترین رفتار مذهبی در او نمی‌بینیم؛ باز هم ممیزان مشغول کار بوده‌اند؟؟ این سومین افتراق است با #رستگاری… که عملا نماز خواندن قاتل(؟) را نشان می‌داد

➖لهجه تنابنده که بعضی جاها بین مازنی و مشهدی در نوسان است و اسباب طنز در لحظات بعد از دستگیری را موجب شده!

?جوک

–تاکید روسپی بر حلال‌خوریش که باقی پول سعید را پس میدهد!

–نمایش پلاک‌های خودروی قزوین(!!) برای آن دوری از حاشیه‌سازی در مشهد؛ در حالی که لهجه‌ها کم و بیش مشهدی است

–اینکه سعید از دست‌تنها بودن در قتلها می‌گوید و اینکه استهلاک موتور حین قتلها را از جیب مقتول می‌پردازد

–ایفای نقش جواد یحیوی در قامت روحانی قاضی پرونده سعید

?دیالوگ
–اون موقعی که برادر معتادم منو می فروخت خدا کحا بود؟؟

–اگر بخوام با فساد محیط بجنگم باید درس طلبگی بخوانم؟؟

?سکانس

–نذری دادن سعید بر بالای گور زنی که به‌دستش به قتل رسیده!