سینماروزان: شاید کمتر کسی فکرش را هم میکرد که در روزهای اوج پیک سوم کرونا که منجر به تعطیلی تهران و برخی کلانشهرها شده، جشنواره فیلم کودک و نوجوان با صرف هزینهای هنگفت-که میشد آن را صرف معیشت سینماگران کرد- در دو شهر تهران و اصفهان برگزار شود.
به گزارش سینماروزان و بهنقل از گزارش مجتبی اردشیری در روزنامه فرهیختگان، تا پیش از جشنواره کودک، تنها جشنواره فیلم مقاومت بهصورت کاملا محدود برگزار شد که آن هم کاملا مهجور و بیبازخورد جدی بود اما برگزاری جشنوارهای مانند کودک در روزهایی که تمام سینماهای تهران تعطیل است آنهم با اعلام الگوبرداری از جشنواره ونیز، حقیقتا تعجبآور است.
اصرار بر برگزاری جشنواره در دل کرونا عواقب منفی خاص خود را داشته است؛ از رخوت عمیق و خالی بودن سالن بههنگام نمایش آثار تا فقدان بازتاب رسانهای چشمگیر! و از عدم اکران آنلاین آثار رقابتی علیرغم وعده قبلی تا عدم شراکت جدی اصفهان در جشنواره و…
امسال که سینماهای مردمی رخت بربسته، تنها دو سینما مسئولیت نمایش فیلمها را برعهده دارند. پردیس سیتیسنتر اصفهان که درواقع بزرگترین پاساژ نصفجهان است و از امکاناتی نظیر هایپراستار بزرگ، شهربازی، فودکورت و رستوران، شهر کتاب، چندصد باب مغازه و پارکینگ رایگان برخوردار است، خالیتر از دورههای گذشته بوده و استقبال چندان چشمگیری از آن به عمل نیامد.
در سینما فرهنگ تهران نیز اوضاع چندان خوشایند نیست. برخی از رسانهایها در چهارمین روز جشنواره اعلام کردهاند هنوز کارت جشنواره آنها صادر نشده است. بنابراین در غیاب تماشاگران عادی و احیانا برخی رسانهها، تنها عوامل فیلمها هستند که میتوانند به این سینما تردد داشته باشند که این عوامل نیز برای تماشای فیلم خود و حضور در نشست خبری بعد از فیلم در سینما فرهنگ حاضر میشوند. خالیبودن سالن نمایش فیلم در فرهنگ بهاندازهای توی ذوق میزند که وقتی «سیدجواد هاشمی» برای تماشای فیلم خود (تورنادو ۲: جزیره فضایی) به این سینما رفت، از تعداد زیاد صندلیهای خالی فرهنگ متعجب شد و این نکته را در نشست خبری بعد از فیلم نیز به زبان آورد. در نظر بگیرید فیلم هاشمی را میتوان جزء شاخصترین اثر جشنواره این دوره دانست که در بخش رقابتی هم حضور دارد و خاطره خوبی از قسمت اول این فیلم، همراه تماشاگر است اما با این حال، اهالی رسانه و دیگر حاضران کمتعداد سینما فرهنگ بازهم استقبالی از آن به عمل نیاوردند. حالا در نظر بگیرید اوضاع برای فیلمهای گمنام بخش رقابتی و دیگر بخشهای جنبی و آثار کوتاه و پویانمایی به چه وضع اسفباری ختم خواهد شد.
یعنی یک جشنواره جهانی(؟؟) که عمده تیم خبری و رسانهای آن در تهران متمرکز است و هر فیلم نیز عوامل بسیاری داشته و درکنار این، چندین مدعو خارجی هم دارد، از پرکردن سالن نمایش یک فیلم در منطقه خوشآبوهوای تهران مستاصل است. اگر در ادوار قبلی جشنواره بود، این ادعا مطرح بود که سینماهای مردمی با مشکلاتی درجهت پرکردن تمام صندلیهایش مواجه هستند اما اکنون که تمام امکانات جشنواره تنها در یک سینما فرهنگ خلاصه شده، چرا جشنواره نتوانسته حتی یک سالن این سینما را بهصورت یکیدرمیان برای تماشای فیلم پر کند؟
علاوهبر سالنهای خالی جشنواره در تهران و اصفهان، بازتاب این رویداد فرهنگی که درحال حاضر، مهمترین رویداد فرهنگی کشور طی روزهای اخیر است، در مطبوعات و دیگر رسانهها بسیار اندک است. رسانههای ولو سینمایی، اشارات چندانی به این اتفاق ندارند و در اتفاقی کمسابقه، رسانه ملی هم ترجیح داده موضعی چراغخاموش درقبال برگزاری جشنواره داشته باشد. در ادوار گذشته برخی سرمایههای گروه کودک تلویزیون ازجمله عموپورنگ، ململ و… ویژهبرنامههایی بهمناسبت جشنواره کودک تهیه و حتی لوکیشن و استودیوی کار خود را به اصفهان منتقل میکردند اما این برنامهها امسال، همان روال عادی خود را دنبال کرده و انگارنهانگار که جشنوارهای درحال برگزاری است.
در سطح شهر نیز نشانه چندانی از نمادهای جشنواره کودک به چشم نمیخورد. تنها در برخی خیابانهای مرکزی اصفهان، برخی المانهای مربوط به جشنواره کودک نصب شده و دیگر هیچ خبری از حیات شهری جشنواره را نمیتوان مشاهده کرد.
در دورهای که بهدلیل کرونا، میشد تمام تمرکز را روی دو سالن محدود سینما و برنامههای تبلیغاتی تلویزیونی گذاشت، بازهم شاهد رخوت عمیقی در این دو بخش هستیم تا همان گزاره تاریخی عدم جذب مخاطب توسط جشنواره کودک، اینبار قویتر از همیشه مطرح شود که چطور جشنواره، لااقل در این دوره نتوانست تهدید را تبدیل به فرصت کرده و از امکان کوچکشدن اجتنابناپذیر جشنواره، بهنفع خود و انتقادهایی که هرساله از این رویداد میشود، بهره ببرد؟
یکی از محورهایی که مسئولان جشنواره امسال تا پیش از برگزاری، خیلی روی آن مانور دادند، بخش آنلاین جشنواره امسال بود. صحبت آنها این بود که آثار جشنواره امسال روی پلتفرمهای نماوا، فیلیمو و تلویزیون تعاملی تیوا نمایش داده میشود و اگرچه سینماهای مردمی نخواهند داشت اما دوستداران سینمای کودک میتوانند آثار این دوره را در خانه تماشا کنند.
اقدامی در ظاهر مثبت که مخاطرات بسیاری نیز داشت. اصلیترین دغدغه چنین طرحی، قاچاق فیلم و لو رفتن آن در فضای مجازی بود. برخی رسانههای غیررسمی حتی ادعا کردند با صاحبان آثار موافقت شده درصورت قاچاق آثارشان تا ۳۵میلیون تومان خسارت به صاحبان آن آثار تعلق خواهد گرفت؛ گزارهای که بهدلیل مسجلنبودن، نمیتوان راجع به آن سخن گفت.
اما با آغاز جشنواره مشخص شد نمایش آنلاین شامل ۱۱فیلم مهم بخش رقابتی نمیشود و تنها فیلمهای بلند سینمایی که در بخش مسابقه حضور ندارند، فیلمهای کوتاه، انیمیشنها و برخی فیلمهای خاطرهانگیز سالیان قبل جشنواره کودک در این پلتفرمها قابل نمایش هستند. فیلمهای بلند ۱۰هزار تومان و دیگر آثار نیز ۵هزار تومان قیمتگذاری شدهاند. فرصت تماشای آثار نیز ۸ساعت خواهد بود.
اینکه آثار بخش مسابقه جشنواره کودک، در اکران آنلاین حضور ندارد، اتفاقی عقلانی و درجهت پرهیز از قاچاق است اما چرا مسئولان جشنواره مدام پیش از آغاز این رویداد عنوان میکردند آثار این دوره از جشنواره بهصورت اینترنتی هم قابل مشاهده است؟ وقتی مهمترین بخش جشنواره در اکران آنلاین حضور ندارد، نمایش دیگر بخشها که در اکران حضوری ولو با بلیت رایگان نیز کسی را به سالنها نمیفرستاد، چه محلی از اعراب میتواند داشته باشد؟ تازه مخاطب برای تماشای این بخشها، باید بلیتهای ۵ و ۱۰هزار تومانی خریداری کند.
این شکل تبلیغات که منحصرا برای این دوره از جشنواره کودک در نظر گرفته شد، چندان درست بیان نشد و سطح انتظارات را از نمایش آنلاین آثار این دوره بالا برد که اگر آثار بخش مسابقه نمایش داده میشد و آن آثار مورد قاچاق واقع نمیشد، آن زمان میتوانستیم از این اتفاق بهعنوان دستاورد مهم جشنواره این دوره نام ببریم اما درحال حاضر این اتفاق تنها به آیتمی تبدیل شده برای پرکردن رزومه اقدامات این دوره.
خیلی جالب است که این جشنواره بهنام اصفهان است و به گفته مسئولان برگزاری، تمام سینماگران جهان، این جشنواره را بهنام اصفهان میشناسند اما تمام تصمیمگیریها و حالا امسال فرآیند اجرایی آن در تهران و توسط فارابی درحال انجام است.
تا سال گذشته، بهواسطه حضور سینماگران در اصفهان و وجود سینماهای مردمی در این شهر، اینطور تصور میشد که بخشی از امور اجرایی توسط اصفهانیها درحال انجام است اما امسال که ماهیت حقیقی جشنواره کودک نمایان شده، دست فارابی بهعنوان مالک تمامعیار صفرتاصد این جشنواره از سیاستگذاری تا اجرا عیان گشته است. حتی کاخ جشنواره نیز بهجای سیتیسنتر اصفهان، فرهنگ تهران درنظر گرفته شده و فیلمهای جشنواره با حضور کارگردان و عوامل اجرایی در این سینما نمایش داده شده و حتی نشستهای خبری فیلمها نیز در سینما فرهنگ انجام میشود. سهم اصفهان هم یک سالن برای اصحاب رسانه و هنرمندان این شهر است که با کارت جشنواره میتوانند بروند و فیلمهای این دوره را تماشا کنند!
این مساله سالهاست که توسط مدیریت فرهنگی اصفهان مورد اعتراض واقعشده و بهجایی هم نرسیده است. سهم اصفهان در برگزاری جشنواره، تنها بهلحاظ جغرافیایی محدودشده و در موارد کمرنگی چون داوران نوجوان و مواردی از ایندست، سهم چندانی در پروسه اجرایی و مخصوصا سیاستگذاری جشنواره نداشته و تمام تصمیمگیریها و حتی تیم خبری جشنواره در دست تهران و فارابی است.
با این توصیفهایی که از جشنواره امسال به عمل آوردیم، باز به همان پرسش کلیدی میرسیم که ضرورت برگزاری چنین جشنوارهای چه بود؟ وقتی مردم قرار نیست تولیدات جدید سینمای کودک کشور را ببینند، وقتی سینماگرانی بیرون از آثار شرکتکننده در این رویداد حضور ندارند، وقتی هیچ جریانسازی از این اتفاق در محدوده کشور و حتی پایتخت رقم نخورده، پس برگزاری جشنواره کودک امسال چه منفعتی داشت؟
اینکه چنین رویدادی باید در تاریخ مقرر خود برگزار شود و قرار نبود هیچ دستاوردی از این محل برای سینمای کودک به دست بیاید، پس چه الزام و اصراری به برگزاری آن بود؟ سینماهای پایتخت هماکنون حدود ۲۰روز است که تعطیل هستند، در این بین آمدند و برای برگزاری جشنواره در این شرایط حاد کرونایی، یک سینما را باز کردند؛ آیا چنین الزامی ضروری بود؟ با این حرکت چه حمایتی از سینمای کودک به عمل آمد؟ تا پیش از این، یکی از انتقادهایی که به جشنواره کودک میشد، عدم حمایت از پروسه تولید در این ژانر بود؛ اتفاقی که هنوز هم از سطح همکاری فارابی در تولید که آنهم شامل بسیاری از فیلمها در تمامی ژانرها میشود، فراتر نرفته است.
نمونه نقدش هم موجود است: تا پیش از تعطیلی سینماها، فیلم «پیشیمیشی» روی پرده بود که با تعطیلات فعلا ۲۰روزه سینماها، به محاق رفت. جشنواره کودک چه تدبیری برای احیای این فیلم انجام داده یا میدهد؟ مدیرعامل فارابی پیشتر در گفتوگویی و در انتقاد به عدم تخصیص هزینههای جشنواره کودک به بحران معیشتی هنرمندان عنوان کرده بود: «هزینه این جشنوارهها از محل جشنواره تامین میشود و وقتی جشنوارهای برگزار نشود معنایش آن نیست که آن بودجه را بگیریم و در بخش دیگر هزینه کنیم.» همین چند روز پیش بود که برخی اخبار غیررسمی از جشنواره فیلم کوتاه تهران سخن گفتند و اینکه قرار است بخشی از بودجه این جشنواره به معیشت سینماگران این حوزه اختصاص یابد. بنابراین چطور آن جشنواره میتواند از محل برگزاری جشنواره به رفاه سینماگرانش برسد اما جشنوارهای مانند کودک یا فجر نمیتوانند؟
فارغ از اینکه چقدر این سخن مدیرعامل فارابی درست است و آیا واقعا نمیشود چنین هزینهای را در بخش دیگر هزینه کرد، باید به این حقیقت رجوع کنیم که برگزاری جشنواره در چنین روزهایی و با این ابعادی که در اصفهان و تهران برشمردیم، چه آوردهای برای سینمای ایران، هنرمندان حوزه سینمای کودک و اصلا همان فیلمهای حاضر در جشنواره دارد؟ جز یک سلسلهکارهای کلیشهای از افتتاحیه تا اختتامیه که میان چند فیلم بدون تماشاگر برگزار میشود و در روز پایانی هم چند فیلم جایزه میگیرند و عدهای هم به فرآیند داوری اعتراض میکنند.
اگر استدلال برگزارکنندگان، الزام به برگزاری سالانه این رویداد تحت هر شرایطی است که هیچ، اما اگر بخواهند از درون آن بهدنبال آوردهای برای سینمای ایران، سینمای کودک یا حتی مخاطبان این سینما باشند، خیلی حرف وجود دارد چون اصلا آوردهای از این محل به هیچکدام از این طرفها حواله نشده که حالا مسئولانش بخواهند ژست آن را بگیرند.
منتقدان پرتعداد این جشنواره به کارکرد و راندمان این جشنواره اشاره کرده و آن را در اندازه محفلی برای دورهمی و خرج بیدلیل بودجههای دولتی متهم میکنند. بودجههایی که به اعتقاد بسیاری از منتقدان، میتواند در بخشهای دیگری از سینمای کودک نظیر فرآیند تولید، اکران و… هزینه شده و دستاوردهای بهمراتب بهتر و ارزشمندتری از جشنواره به دست آورد.